فقه و زندگی 18: احکام و آداب حجاب و عفاف

مشخصات کتاب

سرشناسه : جباری، طاهره،

عنوان و نام پدیدآور : فقه و زندگی 18: احکام و آداب حجاب و عفاف/ تالیف طاهره جباری.

مشخصات نشر :قم: نورالسجاد، 1388.

مشخصات ظاهری : 204ص.

شابک : 60 ریال

وضعیت فهرست نویسی : برونسپاری

یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس.

عنوان دیگر : حجاب زن در اسلام.

موضوع : حجاب -- جنبه های قرآنی--مسائل اجتماعی و اخلاقی

رده بندی کنگره : BP104/ح33 الف6 1362

رده بندی دیویی : 297/159

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

فهرست

مقدمه ......................................................11

فصل اوّل: جایگاه زن و آزادی او

1. نگاه غرب به زن، از دیروز تا امروز ...................19

2. زن در نظام شاهنشاهی ............................21

2. جایگاه زن در اسلام و انقلاب اسلامی .............23

4. نسخه شفابخش ......................................27

فصل دوّم: کلیات

مفهوم پوشش و حجاب ..................................33

مفهوم عفاف ...............................................34

رابطه عفاف با حجاب و پوشش .......................35

تاریخچه حجاب ...........................................37

ص: 5

پوشش در ادیان الهی ...................................38

پوشش در آیین زرتشت..................................38

پوشش در آیین یهود.......................................38

پوشش در آیین مسیح......................................39

پوشش در ایران باستان.....................................39

پوشش در سایر ملل........................................40

پوشش زنان عرب...........................................40

پوشش مسلمانان پیش از نزول آیۀ حجاب..............41

کشف حجاب در ایران .....................................42

ضرورت حفظ حریم میان زن و مرد .......................44

1 .آرامش روانی.............................................45

2.استحکام پیوند خانوادگی.................................46

3.امنیت اجتماعی............................................48

4.ارزش واحترام زن ..........................................49

فلسفۀ حجاب ...39

دیدگاه روان شناسان وجامعه شناسان ..................50

1.حجاب و رشدشخصیت ....................................50

2.حجاب و احساس ارزش و حرمت........................51

3.حجاب وتأمین نیازهای خانواده............................54

4.حجاب ومسؤلیت اجتماعی................................55

فلسفۀ حجاب...................................................55

فلسفۀ حجاب کامل در نماز ................................57

فصل سوم: نیاز انسان به لباس

حجاب در قرآن و سنّت .......................................61

لباس، محافظ بدن............................................61

ص: 6

حیاء و وقار ......................................................64

حیا و وقار در روایات ...........................................68

عفاف در روایات ...............................................69

غیرت در روایات ...............................................70

خودآرایی آراستگی ........................................71

خودآرایی و آراستگی در روایات .........................78

تجمل گرایی در پوشش .....................................83

استفادۀ نابجا از زینت و بوی خوش .....................85

احکام خودآرایی و آراستگی .............................81

حفظ حریم در قرآن .........................................91

اختلاط زن و مرد ............................................94

دست دادن با نامحرمان ....................................95

بوسیدن ........................................................96

آداب ورود به خانۀ دیگران ....................................98

حدود پوشش و نگاه .........................................101

حد پوشش درنماز ........................................111

چادر، حجاب برتر ...........................................114

پوشش زن از زن ..............................................116

پوشش زن در مقابل کودکان ..............................117

نگاه و خواستگاری ........................................121

نگاه پزشک ................................................129

نگاه به عکس و فیلم ...................................131

نوع پوشش ..................................................133

لباس شهرت ...................................................143

لباسهایی که بوسیدن آن ها برزن ومرد حرام است....144

پوشیدن لباسهای نازک ، تنگ و رنگی...................146

همحبتی بانامحرم ...........................................148

ورود به حریم زن و شوهر ................................153

ص: 7

حکم رعایت عفّت ..............................................157

پوشش زنان سالخورده ......................................158

عاقبت بی حجاب ................... .........................161

کیفیت حجاب مورد نظر اسلام ...........................162

حضور زن در اجتماع .......................................165

نه حبس و نه اختلاط .....................................170

فصل چهارم: بدحجابی؛ مقابله، پیامدها و راه های درونی کردن حجاب

راه های برخورد و مقابله با بدحجابی .................173

حجاب اقلیت ها ..........................................178

پیامدهای بدحجابی ....................................179

الف) پیامدهای اجتماعی، بدحجابی...............179

ب) پیامدهای فرهنگی عقیدتی بدحجابی........180

د) پیامدهای سیاسی بدحجابی...................186

ه) پیامدهای روانی بدحجابی.....................186

راه های درونی کردن حجاب در افراد ..............187

نقش خانواده در درونی کردن حجاب .............188

سیرۀ عملی حضرت فاطمه علیهاالسلام و اهل بیت علیهم السلام در باب پوشش ............191

سخن آخر: حجاب حقّ الهی .......................196

منابع ......................................................199

ص: 8

سخن ناشر

از دیدگاه اسلام، همان گونه که دین راهنمای اندیشه و اخلاق و عبادات است، راهنمای انتخاب ها و بایدها و نبایدها در همه شؤون زندگی است. طرح پژوهشی -فرهنگی »فقه و زندگی« با این عقیده شکل گرفت که اسلام پاسخ گوی نیازهای بشر در همه عرصه های زندگی است. رفتار و اعمال روزمره هر انسان صدها حکم واجب و مستحب و شرایط حقوقی و اخلاقی دارد که دانستن آن در سلامت روابط اجتماعی و تکامل اخلاقی و معنوی انسان اثر می گذارد، همچنین صدها حرام و مکروه دارد که انجام آن، فضای زندگی فردی و اجتماعی را تیره و تار می سازد.

از آنجا که بسیاری از مشکلات اجتماعی، ناشی از ندانستن احکام الهی و عمل نکرن به قوانین فقهی است، اگر دولت ها و ملّت ها احکام و دستورهای حیات بخش الهی را بشناسند و به آن عمل کنند زندگی هر روز شیرین و شیرین تر می شود و زمینه برای رشد معنوی و سعادت جاودانی فراهم می گردد.

نویسندۀ محترم این اثر، همچون سایر نویسندگان مجموعه کتب

ص: 9

فقه و زندگی، با بهره گیری از قرآن، سنت، فقه اهل بیت، اخلاق اسلامی و اصول مسلم عقلی سعی کرده که وظیفه و تکلیف الهی و دینی بانوان محترم را، در رابطه با پوشش و حجاب تبیین کرده و آن ها را برای عمل به واجبات و مستحبات الهی راغب و نزدیک تر و از مکروهات و محرمات دور نماید؛ که جا دارد از قلم شیوا و تلاش محققانه ایشان تشکر و قدردانی شود.

همچنین از تمام مسئولان و دست اندرکاران، به ویژه حجج اسلام محمود مهدی پور و محمدحسین فلاح زاده که نظارت علمی این مجموعه را به عهده دارند، و »دبیر ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر«، جناب حجةالاسلام و المسلمین حاج سید احمد زرگر و تشکل های مردمی ستاد، که با راهنمایی و حمایت های مالی، ما را در چاپ و نشر این مجموعه یاری می دهند، تشکر و قدردانی می شود.

امید است که دیدگاه های علمی و تجربی خویش را برای تکمیل و اصلاح این مجموعه، به نشانی: قم، خیابان سمیه، کوچه12، پلاک355، پژوهشکده امر به معروف ارسال کنید و ما را در ارائه بیشتر و بهتر خدمات فرهنگی یاری فرمایید.

واللَّه ولی التوفیق

قم -انتشارات نورالسجاد(علیه السّلام)

ص: 10

مقدمه مؤلف

پوشش زن در برابر مرد بیگانه از مسائل مهم اسلامی است که قرآن کریم با صراحت بر وجوب آن تأکید نموده است. پوشش مناسب، پرهیز از نگاه حرام و عدم جواز خلوت، لازمه حفظ حریم میان مردان و زنان نامحرم است.

زن با رعایت حجاب اسلامی، علاوه بر این که روح خود را برای تزکیه، پالایش و قرب الهی آماده می نماید، زمینه رشد معنوی مردان و گسترش امنیت اجتماعی را فراهم می سازد، حفظ حریم میان مردان و زنان، روح و روان و اخلاق آنان را سامان دهی کرده، بر تحکیم نظام خانواده می افزاید. حال اگر کسانی با نگرش دینی-اسلامی یا با دید جامعه شناسانه و روان شناسانه به چنین تأثیرات مطلوب، به ویژه تأمین امنیّت اجتماعی پی ببرند برای اندیشه ها و رفتارهایشان دست به گزینش می زنند تا به کمال انسانی دست یابند. ازاین رو به پوشش و عفاف نیز به عنوان یک حفاظ ظاهری و باطنی در برابر افراد

ص: 11

نامحرم، که مصونیت اخلاقی و خانوادگی و سعادت دنیا و آخرت را درپی دارد، می نگرند.

پوششی که اسلام آن را به عنوان یک حکم شرعی اعلام کرده، یک عمل ظاهری نیست، بلکه بر پایه های محکم عقیدتی استوار است. این پایه ها عبارتند از:

1. ایمان به خدا و جهان آخرت: ایمان به خدای علیم و حکیم، علاوه بر ایجاد آرامش روحی و روانی، این اطمینان را در انسان به وجود می آورد که احکام و دستورات الهی، بدون نقص و دارای آثار مطلوبی است. بنابراین، احکام الهی را با تمام وجود پذیرفته و به آن ها عمل می نماید.

2. تقوا و پرهیزکاری: این عامل، اعتقاد قلبی انسان را به شکلی که مطلوب خداوند متعال است، در عمل او ظاهر می سازد. کسی که درمان بیماری دل را تقوا بداند و آن را به کام جان خود بریزد، در برابر معبود، سراپا تسلیم و رضا می گردد و حفظ حریم را محدودیت نمی داند.

3. آگاهی کامل: وقتی زن برای این پرسش درونی خود که »چرا باید پوشیده باشم؟« پاسخ قانع کننده پیدا کند، بی تردید با جان و دل این مسئولیت بزرگ فردی و اجتماعی را می پذیرد و دوام آن را تضمین می نماید. به طور کلّی، شناخت کافی درباره آثار حیات بخش رعایت حجاب، باعث می شود که زن نه تنها از رعایت آن احساس سنگینی نکند، بلکه بی بندوباری و پوشش

ص: 12

نامناسب را برای روح و جسم خود و خانواده و اجتماع باری سنگین و غیرقابل تحمّل بداند.

بر این اساس و با توجّه به آیات شریفه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً»(1)؛ ما اجر کسانی را که عملشان

نیکوست، ضایع نمی کنیم و «إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ»(2)؛ ما اجر نیکوکاران را ازبین نمی بریم، دست کم در میان پیروان دین مقدس اسلام، پدیده بی حجابی و بدحجابی بروز و ظهور نخواهد داشت، چراکه زنان پوشش اسلامی را عملی صالح و نیکو قلمداد می کنند که به وسیله آن می توانند عشق درونی و ایمان قلبی شان را به معبودشان بر سر هر کوی و برزن فریاد بزنند. و از آن جا که خداوند فرمود: «وَالْعَقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ» (3)فرجام نیک از آنِ پاکان پرهیزکار است. کسی که رفتارش مطابق دستورات الهی نیست، نباید انتظار داشته باشد که دیگران تقوا و ایمان قلبی او را باور کنند. او باید بداند که لاجرم این گونه اعمال به فرموده امام جعفر صادق علیه السلام باعث سیاهی قلب او و خارج شدن نور ایمان از دلش خواهد شد. (4)

اگر در قرآن کریم همواره ایمان و عمل صالح در کنار هم

ص: 13


1- سوره کهف، آیه30.
2- سوره اعراف، آیه170.
3- سوره قصص، آیه83.
4- کافی، ج2، ص271.

ذکر شده، بدان معناست که خداوند دوست دارد زیبایی قلبی و درونی انسان ها به شکل عملی زیباتر جلوه گر شود تا او بتواند بانگ «فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَلِقِینَ»(1) سرداده و به خلقت بشر در برابر مخلوقات دیگرش افتخار نماید.

تلاش این نوشتار بر آن است تا به اختصار، فلسفه، ضرورت و احکام پوشش و نگاه را از دیدگاه قرآن و روایات و فتاوای مراجع عظام تقلید بیان نماید، باشد که به لطف پروردگار این شناخت تبدیل به ایمان قلبی گردیده، عمل صالح به بار آورد تا در پرتو

آن، زنان و مردان جامعه مصداق آیه شریفه «یَأَیَّتُهَا النَّفْس الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً»(2) شوند و در بهشت با اولیای خدا همنشین گردند.

چنان که به یاری حق روشن خواهد شد، حجاب مصداق بارز دستورهای حیات بخش خدا و رسولش است که بنابر بیان آیه شریفه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ»؛

«ای اهل ایمان وقتی که خدا و رسولش شما را به آن چه حیات بخش است دعوت می کنند، اجابت کنید و بدانید که خداوند بین فرد و قلبش واقع است و به سوی او محشور خواهید شد.» اجابت آن ضروری است.

ص: 14


1- سوره مؤمنون، آیه14.
2- سوره فجر، آیات27 و28.

گفتنی است احکامی که در ادامه خواهد آمد مطابق با فتوای حضرت امام علیه السلام و رهبر معظم انقلاب جمع آوری گردیده و در مواردی که مراجع عالیقدر دیگر نظرشان با این دو بزرگوار یکی بوده، مقابل آن مسئله با کلمه »همه« به این مطلب اشاره شده و در غیر این صورت نظر مخالف بیان گردیده است.

به دلیل این که توجّه اصلی این کتاب، زن و کرامت اوست؛ ناگزیر برای ایجاد بستری مناسب، دیدگاه های مختلف درباره زن را به اجمال طرح نموده، در صدر سخن از کلام حضرت امام رحمة الله و رهبر معظم انقلاب و شهید مطهری رحمة الله یاری می جوییم، باشد که انفاس قدسیه این بزرگواران بر تأثیر کلام بیافزاید.

طاهره جباری

ص: 15

ص: 16

فصل اوّل: جایگاه زن و آزادی او

اشاره

ص: 17

ص: 18

1. نگاه غرب به زن، از دیروز تا امروز

در امپراتوری روم که پایه تمدن امروزی اروپاست، زن ها را به بالاترین مقام و به آرایش ها می آراستند و احترامشان می کردند. برای اشباع یکی از خاکی ترین و مادی ترین خصلت های بشری در مرد و این بزرگ ترین توهین و تحقیر نسبت به انسان و نسبت به جنس زن است!(1)

زمانی که اروپایی ها تازه صنایع را به وجود آورده بودند و سرمایه داران غربی کارخانجات فراوان تأسیس کرده بودند احتیاج به نیروی کار ارزان، بی توقّع و کم دردسر داشتند ولذا زمزمه آزادی زن را بلند کردند؛ برای این که زن را از داخل خانواده به داخل کارخانه ها بکشانند و به عنوان یک کارگر ارزان از او استفاده نموده، جیب های خودشان را پر کنند. امروز آن چه به نام آزادی زن در غرب مطرح است، ادامه همان داستان

ص: 19


1- سخنرانی رهبر معظم انقلاب، 70/10/4.

و ماجراست. در گذشته تاریخ هم به زن ظلم شده، امّا این ظلم عمومی و فراگیر و همه گیر مخصوص دوران اخیر و ناشی از تمدّن غرب است که زن را وسیله التذاذ مرد معرفی کرده اند و اسمش را آزادی زن گذاشته اند. در حالی که درواقع آزادی مردان هرزه برای تمتّع از زن است. غربی ها در عرصه هنر هم به زن ظلم کردند؛ اگر امروز در آثار هنری، داستان ها، رمان ها، نقاشی ها و انواع کارهای هنری نگاه کنید، خواهید دید با چه دیدی به زن می نگرند. آیا جنبه های مثبت و ارزش های والایی که در زن وجود دارد، مورد توجّه قرار می گیرد؟ آیا عواطف رقیق و خوی مهرآمیزی که خدای متعال در زن به ودیعه گذاشته است، خوی مادری، روحیه نگهداری از فرزند و تربیت فرزند مورد توجّه است یا جنبه های شهوت رانی و به تعبیر آن ها «عشقی»؟ که البته این تعبیر غلط و نادرستی است، حقیقت مسئله شهوت است نه عشق. آن ها خواستند زن را این طور پرورش و عادت بدهند. آن ها زن را به عنوان یک موجود مصرف کننده دست ودل باز و کارگر کم توقّع و کم طلب و ارزان تلقّی می کنند، لکن اسلام این ها را برای زن ارزش نمی داند.(1)

در اروپا و غرب، جنس مرد اجازه پیدا می کند به هر شکلی از جنس زن التذاذ ببرد و این در فرهنگ رومِ قدیم به اشکال مختلف وجود داشته است. اگر دیده می شود، در جامعه غربی

ص: 20


1- سخنرانی رهبر معظم انقلاب، 81/9/25.

نسبت به زن به نحوی از آن ها، بعضی از تکریم ها می شود و ستاره های سینما و هنرپیشه ها و زن های زیبا را در مسابقات زیبایی مثلاً احترام می کنند؛ این از آن نوع تکریم در مقام اهانت و اهانت به شکل تکریم است. (1)اروپایی ها چون دیر از خواب بیدار شده اند، می خواهند عقب افتادگی از لحاظ زمان را با هیاهو و جنجال های دروغین جبران کنند؛ زیرا تا اواسط دهه های دوّم این قرن در هیچ جای اروپا هیچ زنی حق رأی و تصرف در مال خود را نداشت. (2)

شگفت آور این که در غرب با همه ادعاها در مورد تکریم زن و با همه تشریفات دروغین و ظاهری که به عنوان تکریم انجام می گیرد، ارتباط زن و شوهرها در داخل خانه ها تأسف بار است، مثل روابط زن و شوهر که در خانواده های بسیار ارتجاعی و متعصّب ما وجود دارد؛ مثل کتک زدن، سیاه کردن بدن زن، کشتن زن به خاطر چیزهای کوچک که معمول است. این ها موجب تأسف است. (3)

2. زن در نظام شاهنشاهی

از حرمسراهای پادشاهان خبرهایی شنیده اید. این حرمسراداری یعنی چه؟ حرمسراداری همان اهانت یک مرد

ص: 21


1- همان، 71/2/15.
2- همان، 68/10/26.
3- همان، 71/2/15.

است که چون قدرت دارد، به خودش حق می دهد هزار نفر زن را در حرمسرای خود نگه دارد. اگر همه ملّت هم این قدرت را داشتند، می خواستند به قدر خودشان هزار، چهارصد یا دویست زن داشته باشند. این حاکی از چه نگرشی نسبت به زن است.(1) «زن در جامعه خودباخته نظام پلید پادشاهی حقیقتاً از همه جوانب مظلوم بود. اگر زن می خواست وارد مقوله علم بشود، باید قید دین و تقوا و عفاف را می زد، در میدان سیاست و در زمینه های اجتماعی هم همین طور. البته به این بستگی داشت که خودِ این زن جوهر و استعدادش چگونه باشد. اگر خیلی سست عنصر بود، تا آن اعماق می لغزید، اگر خویشتن دار بود تا حدودی می توانست خودش را حفظ کند، با توجّه به این که دائماً با فشارهای روزافزون ازسوی محیط اجتماعی روبه رو بود.»(2)

در رژیم گذشته با این که جمع کثیری از زن ها بی سواد بودند و از مسائل سیاسی، اجتماعی دور نگه داشته شده بودند و اصلاً نمی دانستند که زن می تواند در سرنوشت کشور دخالت داشته باشد، از لحاظ ظاهری شبیه زنان اروپایی، گاهی هم روی دست آن ها زده بودند، وقتی آدم با آن ها روبه رو می شد خیال می کرد این زن الآن از یک کشور اروپایی وارد ایران شده است، ولی هرگاه با وی دو کلمه صبحت می کرد، معلوم می شد

ص: 22


1- سخنرانی رهبر معظم انقلاب، 70/10/4.
2- همان، 68/10/27.

یک خانم بی سواد یا کم سواد است؛ ضعف شخصیت، او را وادار کرده تا برای خود شخصیتی کاذب درست کند. جلوه گری می کرد تا چشم ها را به سوی خود جلب کند. این، برای زن انحطاط بود. این پیشرفت نبود که زن را با آرایش و با مد یا جلوه گری و لباس و طلا و زیورآلات سرگرم نموده، از او به عنوان یک ابزار و وسیله در راه رسیدن به مقاصد گوناگون استفاده کنند و نگذارند در میدان سیاست، اخلاق و تربیت وارد شود، آیا جنایتی از این بزرگ تر نسبت به زن ممکن است؟ (1)

«زن ها را در این دوره های اخیر منحط کردند. نیروهای بانوان ما را به عقب راندند، بانوان ما را منحط کردند؛ خیانت کردند بر ملّت ما. بانوان ما را ملعبه کردند؛ بانوان ما را مثل عروسک ها کردند. بانوان ما جنگ جو بودند، این ها خواستند ننگ جو باشند! و خدا نخواست. این ها اهانت به مقام زن کردند. این ها می خواستند زن را مثل شی ء، مثل یک چیز، مثل یک متاع به این دست و آن دست بگردانند.»(2)

3. جایگاه زن در اسلام و انقلاب اسلامی

اسلام در وقتی که ظهور کرد (در جزیرةالعرب)، بانوان حیثیت خودشان را پیش مردان ازدست داده بودند؛ اسلام آن ها را سر بلند و سرافراز کرد، اسلام آن ها را با مردان مساوی کرد.

ص: 23


1- سخنرانی رهبری معظم انقلاب، 68/10/27.
2- صحیفه نور، ج6، ص300.

عنایتی که اسلام به بانوان دارد، بیشتر از عنایتی است که بر مردان دارد. مردان بر ملّت ها حق دارند و زن ها حق بیشتر دارند. زن ها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ می کنند. قرآن کریم انسان ساز است، و زن ها نیز انسان ساز. وظیفه زن ها انسان سازی است، اگر زن های انسان ساز از ملّت ها گرفته بشود، ملّت ها به شکست و انحطاط مبدّل خواهند شد، شکست خواهند خورد، منحط خواهند شد. زن ها هستند که ملّت ها را تقویت می کنند، شجاع می کنند. بانوان از صدر اسلام با مردان در جنگ ها هم شرکت داشته اند. مقام زن مقام والاست؛ عالی رتبه هستند. بانوان در اسلام بلندپایه هستند. ما می بینیم و دیدیم که زن ها، (بانوان محترمات) همدوش مردان بلکه جلو[تر از] مردان در صفِ قتال ایستادند. بچّه های خودشان را ازدست دادند، جوانان خودشان را ازدست دادند و شجاعانه مقاومت کردند. ما می خواهیم زن در مقام والای انسانیّت خودش باشد نه ملعَبه باشد؛ نه ملعبه در دست مردها باشد، در دست اراذل باشد. (1)

بانوان محترم ایران ثابت کردند که در دژ محکم عفّت و عصمت هستند و جوانان صحیح و نیرومند و دختران عفیف و متعهّد به این کشور تسلیم خواهند کرد و هیچ گاه در آن راه هایی که قدرت های بزرگ برای تباه کردن این کشور پیش پای آن ها گذاشته بود، نخواهند رفت.(2)

ص: 24


1- صحیفه نور، ج6، ص300.
2- همان، ج14، ص355 و 356 و 357.

هدف از آفرینش هر فرد انسان، همان هدف از آفرینش بشریّت است؛ یعنی رسیدن به کمال بشری و بهره بردن از بیشترین فضائلی که یک انسان و یک فرد می تواند به آن فضائل آراسته شود. لذا فرقی بین زن و مرد نیست. نشانه اش هم در درجه اوّل فاطمه زهراعلیهاالسلام ست که در قلّه بشریّت قرار دارد و کسی از او بالاتر نیست و دیگر زنان بزرگ تاریخ در درجه بعد از ایشان. همان گونه که می بینیم آن بزرگوار به عنوان یک بانوی مسلمان این فرصت و این قدرت را یافت تا خود را به این اوج برساند. پس فرقی بین زن و مرد نباید باشد، شاید به همین جهت است که خدای متعال در قرآن کریم آن جا که راجع به نمونه انسان های خوب و نمونه انسان های بد مثال می زند، مثال را در هر دو مورد از زن انتخاب می کند که در یک مورد همسر فرعون و در مورد دیگر همسر نوح و لوط «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ ءَامَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ»(1) در مقابل وقتی می خواهد در مورد انسان بد و نگون بخت و انسانی که در جهت غلط حرکت می کند نمونه ارائه بدهد، به همسر نوح و لوط مثال می زند. شاید جای سؤال باشد که چرا زن و مرد، هردو را نمی آورد. اسلام می خواهد در مقابل این برداشت و روش غلط و فهم نادرست که در طول تاریخ از مسئله زن وجود داشته، بایستد. شما از تعلیمات انبیا که بگذرید در همه برداشت های

ص: 25


1- سوره تحریم، آیه11.

بشری و در همه تحلیل ها و تفکراتی که بشر داشته جایگاه زن و مرد یک جایگاه نادرست است و نسبت زن و مرد یک نسبت غلط است. حتّی در تمدن های بزرگ مثل ایران و روم. ادّعای ما نسبت به مسئله زن در عالم این است و آن چیزی را که در تمدّن های مادی نسبت به زن عمل می شود و امروز وجود دارد به هیچ وجه قبول نداریم و آن را به صرفه و صلاح زن و صرفه و صلاح کل جامعه نمی دانیم. (1)

تبلیغات استکباری و صهیونیستی ما را متّهم می کنند که به رشد علمی و فرهنگی زنان اهمّیت نمی دهیم؛ آن ها می دانند که این اتهام دروغ است ولی تکرار می کنند؛ ما برای زن ارزش واقعی انسانی قائلیم، ما میان زن و مرد تفاوتی قائل نیستم. معتقدیم زن و مرد هر دو انسانند و میدان تکامل در برابر آن ها باز است؛ راه حضور سیاسی هم باز است. در انقلاب هم ما مشاهده کردیم نقش زن ها از مردها اگر بیشتر نبود کمتر هم نبود. در جنگ هم همین طور بود.(2)

نقش زنان در انقلاب ثابت کرد که زن در سایه ایمان و آگاهی و به دور از منجلاب فسادی که دنیای غرب برای او درست کرده، می تواند نقش اوّل را در تحوّلات جهانی ایفا کند. ثابت کرد که افتخار و عظمت زن در چیزهایی که دست های آلودۀ صهیونیسم برای او در دنیای منحط کنونی

ص: 26


1- سخنرانی رهبر معظم انقلاب، 68/10/26.
2- همان، 68/9/15.

فراهم آورده نیست، بلکه در سایه طهارت و عفّت و احساس مسئولیت است که زن می تواند همگام با مرد و در مواردی جلوتر از او گام بردارد.(1)

امروز سرگرم شدن به زروزیور برای زن انقلابی مسلمان ایرانی عیب است. امروز سروسینه و دست را از زیورآلات پرکردن و زیور و آرایش و مد و لباس را بت خود قراردادن، برای زن انقلابی مسلمان ایرانی ننگ است. آن زنی که درپی این گونه چیزهاست، از ارزش پایینی برخوردار است، طلا برای زن ارزش آفرین نیست، بی اعتنایی به طلا ارزش آفرین است. مُد برای زن ارزش آفرین نیست، بی اعتنایی نسبت به مُدهای دام گونه ساخته و پرداخته دشمنان، برای زنان ارزش است.(2) البته تجمّل در حد معقول را اسلام هم رد نکرده،

امّا در حد غیرمعقول به شکل مسابقه، چشم و هم چشمی، رقابت و وابسته کردن زن به تجمّلات، خلاف آن هدفی است که اسلام برای زن ها در نظر دارد. (3)

4. نسخه شفابخش

زن مسلمان باید در راه فرزانگی، علم و خودسازی معنوی و اخلاقی تلاش کند و در میدان جهاد و مبارزه پیش قدم باشد،

ص: 27


1- سخنرانی رهبر معظم انقلاب، 68/4/23.
2- همان، 68/10/27.
3- همان، 81/12/15.

نسبت به زخارف دنیا و تجمّلات کم ارزش بی اعتنا باشد. عفّت و عصمت و طهارتش در حدّی باشد که چشم و نظر هرزه بیگانه را به خودی خود دفع کند. در محیط خانه، دل آرام شوهر و فرزندانش باشد. مایه آرامش زندگی و آسایش محیط خانواده باشد. در دامن پرمهر و عطوفت و با سخنان پرنکته و مهرآمیزش فرزندان سالمی را از لحاظ روانی تربیت کند. انسان های بی عقده، خوش روحیه و سالم از لحاظ روحی و اعصاب در دامان او پرورش پیدا کنند. مردان و زنان و شخصیت های جامعه را به وجود بیاورد. مادر از هر سازنده ای، سازنده تر و باارزش تر است.

بزرگترین دانشمندان ممکن است ابزار بسیار فوق پیچیده الکترونیکی یا موشک های قاره پیما و وسایل تسخیر فضا را به وجود آورند، ولی هیچ کدام از این ها اهمیت این را ندارد که کسی یک انسان والا را بسازد. چنین کاری فقط از مادر ساخته است. این، آن الگوی زن اسلامی است. دنیای استکباری سرشار از جاهلیت، اشتباه می کند که خیال می کند ارزش و اعتبار زن به این است که خود را در چشم مردان بیاراید تا چشم های هرزه به او نگاه کنند و از او تمتّع بگیرند و او را تحسین کنند. زن را به عنوان یک انسان والا نگاه کنید تا معلوم شود تکامل و حق

ص: 28

آزادی او چیست؟ زن را به عنوان موجودی که می تواند خمیرمایه اصلاح جامعه برای پرورش انسان های والا بشود، نگاه کنید تا معلوم شود زن کیست و آزادی او چگونه است؟ زن را به عنوان عنصر اصلی تشکیل خانواده در نظر بگیرید، اگرچه خانواده از زن و مرد تشکیل می شود و هردو در تشکیل و موجودیت خانواده مؤثرند؛ امّا آسایش فضای خانواده و آرامش و سکونی که در فضای خانواده وجود دارد، به برکت زن و طبیعت زنانه است؛ با این چشم به زن نگاه کنید تا معلوم شود زن چگونه کمال پیدا می کند و حقوق زن در چیست؟(1)

اسلام می خواهد رشد فکری، علمی، اجتماعی، سیاسی و بالاتر از همه رشد فضیلتی و معنوی زنان به حد اعلا برسد و وجودشان برای خانواده بشری و جامعه بشری به عنوان یک عضو، حد اعلایی فایده و ثمره را داشته باشد ولذا همه تعالیم اسلام ازجمله مسئله حجاب بر این اساس استوار است.(2) غربی ها فشار و تکیه بیشتر را گذاشتند روی آن مسئله ای که درست نقطه مقابل مسائل ارزشی وقاعی است و در اسلام به آن اهتمام شده و لذاست که ما در باب حجاب این همه تأکید داریم و به نظر ما بحث هایی که در باب پوشش زن می شود خوب است که انجام

ص: 29


1- سخنرانی رهبر معظم انقلاب، 71/19/25.
2- همان، 68/10/26.

بگیرد. (1)

ص: 30


1- همان، 70/10/4.

فصل دوّم: کلیات

اشاره

ص: 31

ص: 32

مفهوم پوشش و حجاب

معنای لغوی حجاب: کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب؛ بیشتر استعمالش به معنی پرده است، این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش (پوششی که مانع از دیدن شی ء پوشانده شده می شود) است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست، آن پوشش حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. حجاب به این معنا در قرآن هفت بار به کار رفته است.(1)

معنای اصطلاحی حجاب: استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدیدی است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه «سِتر» که به معنی پوشش است به کار رفته است. فقها که در بحث «نماز» و «نکاح» این موضوع

ص: 33


1- سوره اعراف، آیه46؛ سوره اعراف، آیه45؛ سوره مریم، آیه17؛ سوره احزاب، آیه53؛ سوره ص، آیه32؛ سوره فصّلت، آیه5؛ سوره شوری، آیه51.

را مطرح کرده اند کلمه سِتر را به کار برده اند، نه کلمه حجاب را، بهتر این بود که این کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار می بردیم. زیرا چنان که گفتیم، معنی شایع لغت حجاب پرده است؛ و اگر در مورد پوشش به کار برده می شد، به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس (زندانی) باشد و بیرون نرود. پوششی که اسلام برای زنان مقرر کرده، بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند. زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست. در برخی از کشورهای قدیم مثل ایران قدیم و هند، چنین چیزهایی وجود داشته است. ولی در اسلام وجود ندارد.

پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد. (1)

مفهوم عفاف

عفاف از ریشه عفّت است. عفّت، یعنی پدیدآمدن حالتی برای نفس، که به وسیله آن از فزونخواهی شهوت جلوگیری شود؛ عفّت، یعنی خویشتن داری از آن چه حلال و زیبا نیست.

ص: 34


1- مسئله حجاب، ص77و79

مفهوم اصطلاحی: عفاف در اصطلاح یعنی آن حالت نفسانی و رام بودن قوه شهوانی تحت حکومت عقل و ایمان. عفاف و پاکدامنی یعنی تحت تأثیر قوه شهوانی نبودن، یعنی جزو آن افرادی که تا در مقابل یک شهوتی قرار می گیرند، بی اختیار می شوند و محکوم این غریزه خود هستند، نبودن. (1)

رابطه عفاف با حجاب و پوشش

عفّت نمی تواند یک امر صرفاً درونی باشد و هیچ علامت بیرونی نداشته باشد. بخشی از تفاوت در نشانه های خویشتن داری زن و مرد از تفاوت در خلقت آن ها سرچشمه می گیرد و یکی از نشانه های عفاف پوشش است. عفاف بدون رعایت پوشش قابل تصور نیست؛ نمی توان به زن با مردی عفیف گفت در حالی که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر می شود؛ گرچه تفاوت در رفتارهای انسانی و حیوانی، ریشه در تفاوت خلقت و فطرت، گرایش ها و مننش ها دارد. در اسلام از نشانه های برجسته عفاف می توان به پوشش اسلامی (حجاب) اشاره نمود.

وقتی زن پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند افراد فاسد و مزاحم جرأت نمی کنند به او تعرّض کنند.

حیا و عفاف از ویژگی های درونی انسان است و حجاب به

ص: 35


1- تعلیم و تربیت در اسلام، ص152.

شکل و قالب و نوع و چگونگی پوشش برمی گردد و زن بدون عفّت و پوشش به زباله دان شهوت مردانِ بی اصول بَدَل می گردد.

نباید بگذارند عفّت زن -که مهمترین عنصر برای شخصیت زن است- مورد بی اعتنای قرار گیرد. عفّت در زن، وسیله ای برای تعالی و تکریم شخصیت زن در چشم دیگران، حتّی در چشم خود مردان شهوتران و بی بند و باز است. عفّت زن، مایه احترام و شخصیت اوست و مسئله حجاب و محرم و نامحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه به خاطر این است که قضیه عفاف در این بین سالم نگه داشته شود.

«امروز یکی از مشکلات زنان در دنیای غرب، به خصوص در کشور ایالات متّحده امریکا، همین است که مردان با تکیه به زورمندی خودشان، به عفّت زن تعدّی و تجاوز می کنند. آمارهای رسمی آمریکا واقعاً وحشت انگیز است. در هر شش ثانیه، یک تجاوز به عنف در کشور امریکا صورت می گیرد! ببینید چقدر مسئله عفّت مهم است و وقتی بی اعتنایی کردند، قضیه به کجا می رسد. هر شش ثانیه، یک تجاوز به عنف! برخلاف تمایل زن، مرد زورگو، ظالم، بی بندوبار و بی عفّت بتواند به حریم عفّت زن تعدّی و تجاوز کند. اسلام این ها را ملاحظه می کند. مسئله حجاب که این همه مورد توجّه اسلام

ص: 36

است، به خاطر این هاست.»(1)

تاریخچه حجاب

تاریخچه حجاب(2)

آثار به جامانده از انسان ها و تمدن های کهن نشانگر این است که پوشش به اسلام اختصاص ندارد و پیشینه تاریخی و دیرینه دارد. از سه هزارسال قبل از میلاد در تصاویری که نقاشی شده؛ دختران تمام بدن و پسران نیمه پایین بدنشان پوشیده است. چهارده قرن پیش در نقوش برجسته، فرعون و زن و دخترش پوشیده هستند.

نقش برجسته های مربوط به چهارده قرن پیش از میلاد در مصر، ملکه را با پوشش نمایش داده است. نقش برجسته های موجود در موزه های بریتانیا، برلین و نایل، نشان دهنده پوشش زنان آن دوره می باشد. زنان در این مجسمه ها از پوشش کامل برخوردارند که بعضی مربوط به سه هزار سال سال قبل از میلاد هستند. در یونان، روم، مصر و ایران باستان زنان شهرنشین و ثروتمند، خود را می پوشاندند و از نظرها دور نگه می داشتند. در یونان زن در بیرون خانه بدن و صورت خود را می پوشاند. زنان آشوری به حجاب بدن و صورت و سر عادت داشتند. در روم شرقی حجاب شدیدتری رواج داشت و در روسیه تا هنگام

ص: 37


1- سخنرانی رهبر معظم انقلاب، 76/7/30.
2- برگرفته از تاریخ تمدن، ج4 و 6 و 12 و حجاب در ادیان الهی.

سلطنت «پطر کبیر» حجاب معمول بود.

پوشش در ادیان الهی

اشاره

پوشش در ادیان الهی (1)

1. پوشش در آیین زرتشت

مرکز بعثت زرتشت ایران بود و زنان ایران زمین از زمان مادها -که نخستین ساکنان این دیار بودند- پوشش کامل شامل پیراهن بلند و چین دار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنل بلند بر روی لباس ها داشتند و تا زمان بعثت پیامبراسلام صلی الله وعلیه وآله ادامه داشته است. با توجّه به متون تاریخی در زمان زرتشت اگرچه زن با آزادی در محیط بیرون از خانه رفت وآمد می کرده و همپای مردان به کار می پرداخته، ولی این امور با حجاب و پرهیز شدید از اختلاطهای فسادانگیز همراه بوده است. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر با برادرشان باشد ببینند. در نقش هایی که از ایران باستان برجای مانده، هیچ صورتی از زن دیده نمی شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد...

2. پوشش در آیین یهود

در تورات و کتاب فقهی »تِلمود« به صراحت وجود پوشش سر از نامحرمان، نهی از تشبّه زن به مرد و مرد به زن در پوشش، منع لمس و تماس و اختلاط زن و مرد، پرهیز از آرایش و ناز و

ص: 38


1- همان.

غمزه و به صدا درآوردن خلخال های پا که موجب عذاب الهی می گردد، بیان شده است و در صورت عدم رعایت این فرامین، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه زنش را طلاق دهد.

3. پوشش در آیین مسیح

مسیحیت، نه تنها احکام سخت یهود را استمرار بخشیده، بلکه در برخی موارد آن را تشدید نموده و در برخی از آیات انجیل کوشش شده عفاف درون را پشتوانه حجاب بیرونی قرار دهد و در مورد لزوم عفّت و آراستگی زن به وسیله حیا و پرهیز از آرایش و زیورآلات، داشتن وقار و دوری از نگاه نامحرم و وجوب پوشاندن موی سر به ویژه در مراسم عبادی آیاتی بیان شده است. کتاب های مصوّر مسیحیان و ارامنه بیانگر اهتمام زنان مسیحی و ارمنی به حجاب و عفاف است.

4. پوشش در ایران باستان

در ایران در دوره مادها و هخامنشیان و اشکانیان، زنان علاوه بر لباس های بلند و گشاد و آستین دار روی آن چادری هم به سر می کرده اند و لباس بیرون از منزلشان از تجمّلات و تزیینات خاص دور بوده است و از اختلاط با نامحرمان به شدّت پرهیز می کرده اند. آن چه در ایران ساسانی بوده است، تنها پوشیدگی زن نبوده، بلکه مخفی نگه داشتن زن بوده است.

ص: 39

5. پوشش در سایر ملل

حجاب زنان از عادت قدیم تمدّن های بشری بوده است و منشأ پیدایش حجاب حرمت زنان محترمه و ثروتمند بوده و بعداً صورت عفاف به خود گرفته است.

زنان یونانی صورت و اقدامشان را تا روی پامی پوشاندند. زن های فنیقی دارای پوشش های قرمز رنگ بودند. در لابه لای قدیمی ترین کتاب های یونانی سخن از حجاب به چشم می خورد. در بعضی شهرها صورتشان را با پارچه می پوشاندند و دو منفذ جلو چشمشان قرار می دادند. در بعضی شهرها موقع رفتن به بازار واجب بوده که زنان صورت هایشان را بپوشانند. در هند نیز حجاب سخت و شدیدی نظیر حجاب ایرانیان باستان حکمفرما بوده است.

بنابراین، در عهد باستان در میان همه ادیان و اقوام یونانی، رومی، آلمانی و خاور نزدیک و... پوشش زن به طور کامل رعایت می شده و از نیمه دوم قرن هجدهم آثاری مبنی بر کم شدن تدریجی حجاب به چشم می خورد.

6. پوشش زنان عرب

زنان عرب پیش از اسلام پوشش مناسبی نداشتند؛ ازاین رو همسران پیامبرصلی الله وعلیه وآله از پیروی آن الگو منع شدند. آیات سوره احزاب(1) بیانگر این نکته مهم است. از بررسی های تایخی نتیجه

ص: 40


1- سوره احزاب، آیه33 و32.

می گیریم که اصل پوشش، پیش از اسلام رواج داشته است و اسلام فقط حدّ و مرز آن را مشخص کرده است؛ به عبارت دیگر، اسلام این رسم یا عادت را که در برخی جوامع به گونه ای شدید و یا ضعیف بوده است، به حد اعتدال و حدود شرعی رسانده و آن را اصلاح و تعدیل کرده است و جزء فرائض دین قرار داده است تا ناهنجاری های اجتماعی و خانوادگی را که نتیجه افراطها و تفریطها در این زمینه بوده است، برطرف سازد. (1)

7. پوشش مسلمانان پیش از نزول آیه حجاب

به نظر می رسد حکم حجاب در سال ششم هجرت تشریع گردید. صاحب تفسیر کشّاف، وضع زنان را در پیش از نزول آیات حجاب چنین شرح می دهد:

«زنان، گریبان هایشان گشاد و باز بود، گردن و سینه و اطراف سینه هاشان دیده می شد و داخل روسری ها را معمولاً از پشت سر برمی گرداندند (همان طور که الآن بین مردان عرب متداول است) و قسمت های گردن و بناگوش و سینه دیده می شد.» (2)

باید خاطرنشان کرد که پیش از نزول این آیات، زنان مثل مردان با سرِ باز در معرض اجتماع رفت وآمد نمی کردند، اقامۀ

ص: 41


1- برگرفته از تاریخ تمدن، ج4 و 6 و 12 و حجاب در ادیان الهی.
2- تفسیر کشّاف، ذیل آیه31 سوره نور.

نماز و حضور زنان در مسجد به طورحتم با پوشش همراه بود، گرچه نحوه آن با آمدن آیات قرآن تغییر کرد و صورت جدیدتر و کامل تری به خود گرفت، ازاین رو نمی توان گفت که زنان قبل از نزول آیات فوق، هنگام نماز پوششی نداشتند، یا در اماکن مقدّس و معنوی با همان وضع و شرایطی که در داخل خانه حاضر می شدند حضور یافته، به سخنان پیامبرصلی الله وعلیه وآله در کنار مردان در مساجد گوش فرامی دادند. بنابراین آن چه در جامعه رواج داشت و قرآن به مبارزه با آن برخاست، پدیده بدحجابی بود، نه بی حجابی.

کشف حجاب در ایران

گرچه حافظه مردم، هفدهم دیماه 1364 را آغاز کشف حجاب می داند؛ امّا تغییر شکل لباس زنان در ایران از حرمسرای ناصرالدین شاه پس از سفر او به اروپا آغاز شد. او دستور داد زن ها، به تقلید از »بالرین«های روسی، لباس های کوتاه با شلوارهای نازک چسبان بپوشند. این مدل لباس پوشیدن، به زودی به زنان اعیان و پس از آن به سایر خانم ها سرایت کرد. بدین ترتیب لباس های تا پشت پا به سر زانو رسید. بعد از مشروطه نیز به نام آزادی خواهی برای زن، حجاب را بزرگ ترین مانع ترقّی او خواندند و به طور مبالغه آمیزی آن را تبلیغ نمودند. به این ترتیب نسخه کشف حجاب برای زن ایرانی،

ص: 42

پس از زنان ترکیه و افغانستان پیچیده شد. استعمار درپی شکست طرح حضور مستقیم در کشورهای اسلامی، راه تهاجم به فرهنگ غنی و انسان ساز اسلام و مقابله با گسترش تعالیم مقدس آن را درپیش گرفت و مبارزه ای جدّی و پی گیر را با مظاهر اسلام و هرچه که رنگ و صیغه دین و دین باوری داشت، آغاز نمود. «امان اللَّه خان» در افغانستان مأموریت یافت با فرهنگ اسلامی مبارزه و راه را برای ترویج و گسترش جلوه های مبتذل فرهنگ غرب هموار کند. در ترکیه این مأموریت استعماری به مصطفی کمال پاشا معروف به «آتاترک» سپرده شد و او با عزمی جزم ضمن مقابله مستقیم با اسلام، کشورش را متحوّل نمود؛ «رضاخان» نیز در ایران مأمور اسلام زدایی و آماده سازی زمینه ها و شرایط ترویج و رونق فرهنگ مبتذل غرب شد.

با مطرح شد کشف حجاب و از سر برداشتن چادر که نشانه عفاف و پاکی زن مسلمان به حساب می آمد، مخالفت مردم متدیّن آغاز شد. مخالفت ها و مبارزات مردم با دستگیری و کشتار مردم و روحانیون سرکوب گردید و بدین ترتیب زمینه های مناسب برای علنی نمودن منع حجاب آماده شد و این گونه حجاب و نجابت زن ایرانی به وسیله رضاشاه برداشته شد و غیرت و شرف مردان منکوب و ناموسشان در معرض دید و تماشای دیگران قرار گرفت.

ص: 43

ضرورت حفظ حریم میان زن و مرد

دیدگاه استاد

اشاره

حکم پوشش از احکام ضروری اسلام است و هیچ مسلمانی نمی تواند در آن تردید کند؛ زیرا در قرآن و روایات به آن تصریح شده است. به همین جهت، فقهای شیعه و سنی به اتّفاق به وجوب آن فتوا داده اند. همان طور که نماز و روزه به دورانی خاص اختصاص ندارد، دستور پوشش نیز مختص به زمان خاصی نیست.

قرآن کریم درباره ضرورت پوشش اسلامی می فرماید: «ذَلِکَ أَدْنی أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ»(1) این کار برای این که از (کنیزان و آلودگان) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است. در آیه دیگر زنان بهشتی را به مروارید تشبیه می نماید که به سبب ارزشمندی در صدف پیچیده شده است. «کَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ»(2) و بار دیگر می فرماید: زنان بهشتی در

سراپرده های خود مستورند «حُورٌ مَّقْصُورَاتٌ فِی الْخِیَامِ»(3) در روایات نیز

زن، ریحانه یا گل ظریف معرفی گردیده است «اَلمرأة رِیحانَةُ». (4)بنابراین،

خالق این گل برای حفظ آن از آسیب حوادث، حجاب را واجب نموده است. «حقیقت آن است که

ص: 44


1- سوره احزاب، آیه59.
2- سوره واقعه، آیه23.
3- سوره الرحمن، آیه72.
4- وسائل الشیعة، ج14، ص120.

حرکات و سکنات انسان نیز زبان دار است. گاهی وضع لباس، راه رفتن و سخن گفتنِ زن معنادار است و به زبان بی زبانی می گوید: دلت را به من بده، در آرزوی من باش، مرا تعقیب کن و گاهی برعکس، با پوشش و وقارش اعلام می دارد: که دست تعرّض از این حریم کوتاه است.»(1)

از طرف دیگر رعایت حجاب و پوشش، آثار ارزنده ای را به بار می آورد که ضرورت آن را دوچندان می نماید. برخی از آن آثار عبارتند از:

1. آرامش روانی

روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است. اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام می گیرد. هیچ مردی از تصاحب زیبارویان و هیچ زنی از متوجّه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلی، از هوس سیر نمی شود. و از طرفی تقاضای نامحدد، خواه ناخواه انجام ناشدنی است و همیشه با نوعی احساس محرومیت همراه است. دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماری های روانی می گردد؛ ازاین رو اسلام برای تعدیل و رام کردن این غریزه تدابیری اندیشیده است و در این زمینه هم برای زنان و هم برای مردان، تکلیف معین کرده است، وظیفه مشترک برای هردو،

ص: 45


1- مرتضی مطهری، مسئله حجاب، ص163.

مربوط به نگاه کردن است خلاصه این دستور این است که چشم چرانی، نگاه های خیره و مملو از شهوت و به قصد لذّت به یکدیگر ممنوع است. وظیفه خاص زنان هم این است که بدن خود را از مردان بیگانه بپوشانند و در اجتماع به جلوه گری و دلربایی نپردازند. به هیچ وجه و هیچ صورت و با هیچ شکل و رنگ و بهانه ای کاری نکنند که موجبات تحریک مردان بیگانه را فراهم سازند. بدیهی است که انجام این دستورها، باعث آرامش روحی و روانی زنان و مردان خواهد شد.

2. استحکام پیوند خانوادگی

خانواده بااهمیت ترین نهاد اجتماع است، پس زن و مرد باید در انجام اموری که این بنا را مستحکم تر می کند، تا سرحدّ توان تلاش نمایند و عواملی را که باعث سست شدن بنیاد این نهاد مقدس می گردد، از آن دور نمایند.

عوامل استکام خانواده عبارتند از:

الف) اختصاص دلربایی و دلباختگی به محیط خانه و خانواده در شکل ازدواج مشروع: فلسفه حجاب در اسلام این است که این مهم تحقق یابد و هریک از زن و مرد تنها عامل خوشبختی خود را همسر قانونی خود بداند.

ب) ایجاد پاک ترین و صمیمی ترین عواطف بین زوجین و برقرارساختن یگانگی و اتّحاد کامل در کانون

ص: 46

خانواده: در کنار همه عوامل تأثیرگذار، تأمین این هدف وقتی ممکن است که مرد چشم به زنی غیر از همسرش نداشته باشد و زن نیز درصدد تحریک و جلب توجّه کسی جز شوهر خود نباشد، و اصل ممنوعیت هر نوع کامیابی جنسی در غیر چارچوب خانواده حتّی قبل از ازدواج هم رعایت گردد.

عوامل سستی بنیان خانواده عبارتند از:

الف) انجام اعمالی که باعث جلب توجّه افرادی غیر از همسر می شود.

ب) معاشرت های آزاد و بی بندوبار همسران که ازدواج را به تکلیفی محدودیت آور و مزاحم برای کامیابی آزاد از غیر همسر قانونی تبدیل می سازد.

قرآن کریم همسران را «لباس» یکدیگر می داند: «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَ أَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ»(1)؛ زنانتان لباس شمایند و شما لباس زنانتان هستید. لباس

از همه چیز به تن انسان نزدیک تر و محرم تر است و در عین حال، تن را از نگاه دیگران می پوشاند.

«زن و شوهر نیز به یکدیگر نزدیکند و هریک از آن دو موجب حفظ عفّت دیگری است، آن چنان که لباس، انسان را از برهنگی و بی عفّتی حفظ می کند.» (2)

و به همان ترتیب که لباس هرکس مایه وقار و آراستگی

ص: 47


1- سوره بقره، آیه187.
2- المیزان، ج3، ذیل آیه187 سوره بقره.

اوست، همسر انسان نیز باید وقار و آراستگی را در اجتماع برای او فراهم سازد.(1) بی قیدی نسبت به تعهدات خانوادگی مانع ایفای نقش مکملی زن و مرد می گردد و به تعبیر قرآن این لباس ها دیگر مایه حفظ عفّت و وقار و رشد شخصیت نمی باشند. حجاب از لوازم سامان یافتن بنیان خانواده است و بی حجابی با آن تعارض آشکار دارد، زیرا بی بندوباری در پوشش، بی بندوباری در تحریک و احساس نیاز را درپی دارد و تأمین نیازهای شعله ور، بنیاد خانواده را نشانه می رود.

3. امنیت اجتماعی

حجاب برخلاف نظر منتقدان آن باعث انجام صحیح مسئولیت های اجتماعی است. اسلام نه تنها بیرون رفتن زن، تحصیل علم و فعالیت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی او را منع نمی کند؛ بلکه آیات قرآن، احادیث اهل بیت علیهم السلام و سیره عملی حضرت فاطمه علیهاالسلام و حضرت زینب علیهاالسلام و زنان بزرگ تاریخ اسلام این مطلب را اثبات می نماید. اسلام برای پیشگیری از آلوده شدن محیط کار و اجتماع به لذّت جویی هایی که مختص به محیط خانواده است، حجاب را واجب نمود. چراکه عدم امنیّت، رکود فعالیت زنان و مردان را به بار می آورد. حضرت امام خمینی رحمة الله در این باره می فرمایند:

«اکثر شما خانم ها آن زمان را یاد ندارید و شاید در بین شما

ص: 48


1- فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، غلامعلی حداد عادل، ص72.

بسیار کم باشد که آن زمان اسفبار را یاد داشته باشد. در آن زمان به اسم این که می خواهیم نیمی از جمعیت ایران را فعّال کنیم، دست به یک جنایت زدند و آن جنایت کشف حجاب بود که به جای این که نیمی از جمعیت ایران را فعّال کند آن نیم دیگر را که مردان بودند هم از فعالیت انداخت. عروسک هایی که درست کردند، آن هایی که در ادارات بودند، سایر افراد را هم از کارهای خودشان بازداشتند و آن هایی که در خیابان ها رها بودند، جوان های ما را به فساد کشاندند و آن ها را از فعّالیت انداختند.» (1)

«ای زن! آگاه باش، دنیا خراب آبادی است که هر نقطه آن به مین های شیطان و نگاه های آلوده، ناامن گشته است. امّا فرشته های باحجاب در محفل انس و یاد خدا در امنیّتی بی نظیر به سر می برند که دیگران از طعم آن بی خبرند». (2)

4. ارزش و احترام زن

در طول تاریخ یکی از راه هایی که زن برای حفظ مقام و ارزش خود از آن استفاده کرده، حفظ حریم در برابر مرد نامحرم بوده است. این همان روشی است که اسلام بر آن تأکید کرده است. زن هراندازه باوقار و عفیف تر ظاهر شود، از احترام و ارزش بالاتری در نزد مردان برخوردار می شود.

ص: 49


1- صحیفه نور، ج17، ص359.
2- تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، ص16.

دیدگاه روان شناسان و جامعه شناسان

اشاره

بی تردید در زندگی اجتماعی، افراد جامعه ناگزیر هم از سنت های خوب و مفید و هم از آداب و رفتار بد و زیان آور تأثیر می پذیرند، در این بخش دیدگاه روان شناسان و جامعه شناسان، درباره اثرات رعایت حجاب و بی حجابی بر سلامت فرد، خانواده و اجتماع بیان می شود:

1. حجاب و رشد شخصیت

مجموعه صفات و ویژگی های جسمی، روانی و رفتاری که هر انسان را از انسان های دیگر متمایز می سازد، «شخصیت» نام دارد. بر این اساس، هرکس شخصیتی دارد که خود را با آن معرفی می کند و دیگران نیز او را با همان ویژگی ها می شناسند انسانی که پیوسته نگران زیبایی خود است و بیشتر در جهت معرفی پیکر خود می کوشد، زندگی اش تحت فرمان و اراده اش نیست، او چنان زندگی می کند که دیگران می پسندند، نه آن گونه که خود می خواهد. چنین فردی در حس هویّت یابی خود، دچار شکست شده است و قادر نیست هویّتش را به کمال برساند.

زن هم مانند مرد یک انسان است و باید در بعد انسانی رشد و تکامل یابد. کسی که با نمایش زیبایی خود و گزینش پوششی ویژه، در اندیشه جلب نظر دیگران به سر می برد، در حقیقت

ص: 50

می خواهد با تکیه بر جذابیت های ظاهری خویش و نه اصالت ها و ارزش های متعالی خود جایی در جامعه بیابد. درواقع او از این طریق اعلام می دارد، آن چه برایش اصل است و اهمیّت دارد، »زن بودن« است، نه انسانیت، اندیشه، لیاقت و کارآیی اش. چنین فردی قبل از همه، اسیر خویش است و به مغازه داری شبیه است که پیوسته در اندیشه تزیین ظاهر اجناس خود و تغییر دکور فروشگاهش به سر می برد و فرصت پرداختن به آرزوهای بزرگتر را نمی یابد.(1)

2. حجاب و احساس ارزش و حرمت

روان شناسان، میزان ارزش و احترامی که هر انسانی برای خود قائل است را »حرمت خود« می نامند و آن را اساسی ترین عامل رشد و کمال انسان، قلمداد می کنند. انسان با رفتار و گفتارش نشان می دهد که تا چه حد برای خود ارزش و احترام قائل است. براساس نتیجه این قضاوت است که فرد خود را توانا، مهم، موفق و ارزش و یا ضعیف، ناموفق و بی ارزش می داند.

هرچقدر فرد خود را باارزش تر بداند، در راه رسیدن به یک زندگی عاطفی متعادل توانمندتر خواهد بود. انسانی که همواره از آشکارشدن ناتوانیش هراسناک است، در نمایش

ص: 51


1- برگرفته از: روان شناسی شخصیت؛ یوسف کریمی، فلسفه حجاب؛ علی محمدی و روان شناسی حرمت خود؛ ناتانیل براندل، ترجمه هاشمی جمال.

هیجانات و عواطفش ابتکار عمل ندارد و دیگران برای او تصمیم می گیرند، بی تردید خود را ارزشمد نمی داند. (1)

خلاقیّت نیز با سطح حرمتِ خود رابطه ای کاملاً مستقیم دارد. در جامعه ای که برهنگی تمام شریان های آن را پر کرده و زن و مرد همواره در حال مقایسه داشته ها و نداشته های خویش هستند، انسان ها در تشویش مستمر و دلهره همیشگی فرومی روند زیرا رقابت و مقایسه در میدانی رخ می نماید که ظرفیت رقابت ندارد و بدین سبب، آدمی به تنوّع طلبی حریصانه کشیده می شود. بی تردید تا وقتی این اندیشه، فضای ذهن آدمی را اشغال کرده است، فرصتی برای بروز خلّاقیت و ابتکار باقی نمی ماند. ذهنِ مشغول به تصاحب دل و جلب نظر دیگران هرگز اندیشه علمی را برنمی تابد و نمی تواند یافته ای تازه عرضه کند. او درپی آن است که در وضعیت موجود پسندیده شود نه آن که با ابتکار و خلاقیت، وضعیت را تغییر دهد و طرحی نو دراندازد. ازسوی دیگر، از آن جا که با تمام وجود خود را بی ارزش می پندارد، برای جبران این کمبود از طریق عرضه پیکر آراسته خود، آسان ترین راه را برای مقبولیت در نزد دیگران، برمی گزیند. چنین فردی هم ارزشمندی را ازکف داده و هم برای جبران آن به بیراهه رفته است. در حالی که زن با احساس

ص: 52


1- با استفاده از مجله روان شناسی، شماره2، بررسی حرمت خود در نوجوانان؛ سید حسن سلیمی؛ مسئله حجاب و نظام حقوق زن در اسلام؛ مرتضی مطهری.

ارزشمندی، خود را از دسترس بیگانگان دور نگه می دارد تا آن جا که مرد، نیازمندانه به آستان وی روی آورد. او باور دارد که راه رسیدن به احساس ارزشمندی پایدار، کسب صفات باارزش و پابرجا است. ازهمین رو است که ویل دورانت می گوید:

زنان دریافته اند که دست ودل بازی مایه طعن و تحقیر است.

اگر زنان این مفهوم را به طور کامل درک کنند، بی تردید به پوشیدگی و مخفی ساختن پیکر خویش بیشتر گرایش نشان می دهند چراکه راه احساس ارزشمندی، در دسترس و مقبول بودن لحظه به لحظه نیست. راسل می گوید:

از لحاظ هنری، مایه تأسف است که بتوان به آسانی به زنان دست یافت.

ویل دورانت نیز می گوید: آن چه می جوییم و نمی یابیم، عزیز و گران بها می گردد.

«ویلیام جیمز» به صراحت توصیه می کند: زنان عزّت و احترام شان به این است که به دنبال مردان نروند، خود را مبتذل نکنند و خود را از دسترس مردان، دور نگه دارند.

پس حجاب پدیدآورنده و تثبیت کننده احساس ارزشمندی و احترام برای زنان و محدودیت و محرومیت برای مردان است؛ چون راه چشم را که نافذترین کانال حسی مردان است نمی توان

ص: 53

سدّ کرد. به زنان گفته می شود: پوشیده بیرون بیایید ولی درواقع مخاطب اصلی مرد است که به او گفته می شود: بهره برداری آزاد جنسی در همه جا ممنوع است.(1)

3. حجاب و تأمین نیازهای خانواده

خانواده کانون عشق و امید و تحقّق آرزوهای آدمی و مرکز تولّد و پرورش نسل بشر است به گونه ای که هیچ جامعه ای نمی تواند بدون خانواده پایدار بماند. غریزه جنسی یکی از علل مهم ازدواج و به وجود آمدن خانواده است امّا برای پایداری آن کافی نیست. بعد از ازدواج به تدریج، اهداف جدیدی شکل می گیرد خواسته های غریزی اندک اندک جای خود را به نیازهای روانی، امنیتی، عاطفی و شناختی می دهد و دیگر سرمایه عشق ورزی به تنهایی برای تأمین اهداف خانواده کافی نیست. نخستین شرط تأمین نیازهای جدید، آن است که زن و شوهر از تمایلات و هویّت فردی دست برداشته، برای ایجاد هویتی جمعی، تلاش نمایند. چنان چه هریک فقط خواهش خویش را دنبال کند، یعنی زن در جهت تجمّل و خودنمایی و مورد پسند واقع شدن در اجتماع و جلب توجّه مردان بیگانه گام بردارد، در دغدغه مقبولیت خویش فرورود و نقش مادری را به فراموشی سپارد و ازسوی دیگر مرد در اندیشه رسیدن به تمکین های نوتر و پررونق تر به سر برد و نقش پدری را فراموش کند، بنیان

ص: 54


1- همان، با استفاده از مجله شماره2.

خانواده برباد می رود. بی تردید پرداختن به اموری چون توجّه به لباس، بدن، روی، موی و انگشت نماشدن و مشخص تر معرفی کردن خود و فراموش کردن اهداف خانواده و نیازهای برتر، پایه های خانواده را متزلزل می سازد.

4. حجاب و مسئولیت اجتماعی

هرکس در برابر خود و دیگران مسئول است. توفیق در انجام مسئولیت، نیازمند استعداد و توانمندی کافی است. پوشش مناسب زن در اجتماع توانمندیی او را در ایفای نقش اجتماعیش بالا می برد، چراکه هم خود او بدون دغدغه دل ربایی و جلب نظر دیگران به انجام وظیفه می پردازد، هم محیط را برای ایفای نقش مردان، آلوده نمی سازد.

فلسفۀ حجاب

«در مسئله پوشش، روح سخن آن است که آیا بهره بردن مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد حق دارد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر استفاده را ببرد؟ اسلام که به روح مسائل می نگرد به این سؤال جواب منفی می دهد، مردان فقط در محیط خانوادگی و در چارچوب قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین می توانند از زنان به عنوان همسران قانونی کام جوئی کنند، امّا در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است. برای زنان نیز کامیاب ساختن مردان در خارج از

ص: 55

کانون خانوادگی به هر صورت و به هر شکل، ممنوع می باشد چون آن کسی که در این مسئله بهره مند می گردد مرد است نه زن، لااقل مرد از زن بیش تر بهره می برد.

بنابراین، حجاب در اسلام از یک مسئله کلی و اساسی ریشه می گیرد و آن این است که اسلام می خواهد انواع لذّت جویی های جنسی، چه از طریق نگاه چه لمس و چه نوع دیگر به محیط خانواده و در شکل ازدواج قانونی اختصاص یابد و انسان در اجتماع منحصراً برای انجام کار و فعّالیّت حاضر شود.» (1)

خلاصه این که حجاب از دیدگاه اسلام اعلان انزوای زن و برکناری او از فعالیت اجتماعی نیست، بلکه جان پناهی است که در هجوم تیرهای مسموم نگاه به آن پناه می برد. اگرچه زن با حفظ پوشش اسلامی ممکن است خود را محدود ببیند، امّا او در صورتی می تواند به عنوان یک انسان ارزشمند با حفظ امنیت در اجتماع ظاهر شود که با سپری مطمئن، بلا را از خود دور نماید. به همین دلیل حتّی اگر کسی از مچ تا سرانگشتان دو دست و گردی صورت زن را با لذّت نگاه کند، آن مواضع نیز باید پوشیده شوند.

ص: 56


1- مسئله حجاب، ص83.

فلسفۀ حجاب کامل در نماز

«همان طور که قبلاً بیان گردید، از دیدگاه یکتاپرستان، همه دستورهای خداوند براساس علم و حکمت بی حد اوست، روشن است که بشر توانایی آگاهی از همه آن اسرار را ندارد. آن چه مسلّم است این که خالق مهربان با صدور این احکام، درجه تعبّد و بندگی مخلوقات را اندازه گیری می نماید، البته اگر انسان تا حدودی با فلسفه احکام آشنا شود، انگیزه او برای انجام آن دستورات تقویت می گردد. در این مجال به بعضی از علل وجوب رعایت حجاب کامل در نماز اشاره می شود:

الف) پوشیدگی در نماز تمرین مداوم برای رعایت حجاب در اجتماع است که مانند واکسن یادآور، زن را در برابر آسیب هایی که ممکن است اعتقاد او را به انجام این حکم الهی تهدید نماید، مصونیت می بخشد.

ب) وجود پوششی مخصوص، انسان را از توجّه به تجملات و زینت های دنیوی دور می کند و باعث حضور قلب بیشتر در نماز می شود.

ج) از آن جایی که در برداشتن عبا و پوشاندن سر در نماز برای مردان نیز مستحب است، پوشیدگی را می توان نوعی ادب و احترام در برابر خداوند به شمار آورد.»(1)

ص: 57


1- برگرفته از کتاب پرسش ها و پاسخ ها، نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها، ص312.

حدود پوشش در نماز با حجاب زن در برابر نامحرم تفاوت هایی دارد که توضیح آن خواهد آمد.

ص: 58

فصل سوم: نیاز انسان به لباس

اشاره

ص: 59

ص: 60

حجاب در قرآن و سنّت

آن چه از آیات و روایات برداشت می شود، این است که لباس به سه نیاز انسان پاسخ می دهد:

1. لباس محافظ بدن در مقابل سرما، گرما و خطرات است؛(1)

2. لباس مایه آراستگی، زیبایی و وقار است؛(2)

3. لباس حافظ عفّت و حیا است.(3)

لباس، محافظ بدن از سرما و گرما

اشاره

در آیه81 سوره نحل آمده است: (4)

«وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَکُم مِنَ الْجِبَالَ أَکْنَاناً وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرَابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَ سَرَابیلَ تَقِیکُم بَأْسَکُمْ کَذلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ»؛

خداوند از آن چه آفریده سایه هایی برای شما قرار داده، و از کوه ها پناهگاه هایی، و برای شما پیراهن هایی آفریده که شما را از گرما (و سرما) حفظ می کند، و پیراهن هایی که حافظ شما به هنگام جنگ است، این گونه او نعمت هایش را بر شما کامل می کند تا تسلیم فرمان

ص: 61


1- سوره نحل، آیه81.
2- سوره اعراف، آیه26.
3- سوره نور، آیات59و31و30 و سوره احزاب، آیه60و59.
4- برگرفته از تفسیر نمونه، ج11، ص346 و تفسیر نور، ج6، ص434 و ترجمه تفسیر المیزان، ج12، ص451.

او شوید.

در این آیه سایه ها اعم از سایه درختان و اشیاء دیگر و یا سایه غارها و پناهگاه های کوهستانی به عنوان نعمت الهی معرفی شده اند، زیرا همان گونه که انسان در زندگی نیاز به تابش نور دارد، در بسیاری از اوقات نیاز به سایه دارد، چراکه اگر نور یک نواخت بتابد، زندگی غیرممکن خواهد بود. بزرگترین سایه برای ساکنان زمین، سایه کره زمین است که شب نام دارد و نیمی از سطح زمین را می پوشاند. نقش این سایه بزرگ و سایه های کوچک تر به هنگام روز بر کسی پوشیده نیست.

ممکن است اهمیت غارها و پناهگاه های کوهستانی برای شهرنشینان آسوده خاطر هرگز روشن نباشد، ولی بیابانگردها، مسافران بی دفاع، چوپان ها و خلاصه همه کسانی که از نعمت خانه های ثابت و سیّار محرومند و در آفتاب داغ تابستان و یا سوز سرمای زمستان گرفتار می شوند، می دانند تا چه اندازه وجود یک پناهگاه کوهستانی، اهمیت حیاتی دارد.

در ادامه آیه، به دنبال بیان سایبان های طبیعی و مصنوعی به سراغ پوشش های بدن انسان می رود و می فرماید:

خداوند پیراهن هایی که شما را از گرما حفظ می کند و پیراهن های مخصوص پرمقاومتی که به هنگام جنگ حافظ شما است؛ برای شما قرار داد.

البته فایده پوشش و لباس تنها این نیست که انسان را از گرما

ص: 62

و سرما حفظ کند، بلکه هم باعث شکوه انسان است و هم در برابر بسیاری از خطرات، لباس می تواند از جسم او دفاع کند.

این که در آیه فوق تنها دفاع در مقابل گرما ذکر شده، شاید به خاطر آن است که عرب در بسیاری از موارد، از دو کلمه ضد، یکی را به عنوان اختصار ذکر می کند و دوّمی به قرینه اوّلی روشن می شود و یا به این جهت است که در آن مناطق که قرآن نازل گردید، دفاع در برابر گرما از اهمیت بیشتری برخوردار بود. این احتمال نیز وجود دارد که گرمازدگی و سوختگی در برابر آفتاب خطرناک تر است و تحمّل انسان در مقابل گرما و تابش شدید آفتاب

کمتر از مقاومت او در برابر سرما است، چراکه انرژی درونی انسان در سرما تا حد زیادی می تواند او را حفظ کند، ولی دفاع بدن در مقابل گرما کمتر است.

در پایان آیه به عنوان یک تذکّر و هشدار می فرماید:

خداوند این گونه نعمتش را بر شما تمام می کند شاید در برابر فرمان او تسلیم شوید.

این طبیعی است که انسان با بررسی نعمت های مختلفی که وجودش را احاطه کرده بی اختیار به یاد آفریننده نعمت می افتد و اگر کمترین حسّ قدردانی و شکرگزاری در درونش باشد بیدار می گردد و به سراغ بخشنده نعمت می رود.

ص: 63

پیام ها

1. فوائد سایه کمتر از نور و روشنایی نیست.

2. لباس و زره که بدن را از سرما و گرما و جنگ حفظ می کنند، نعمت های خداوند هستند.

3. غرق شدن در نعمت ها نباید انسان را از یاد خالق آن ها غافل نماید.

4. یاد نعمت ها عشق به آفریدگار و تسلیم در برابر او را در انسان زنده نگه می دارد.

حیاء و وقار

آیات23 تا 25 سوره قصص ضمن بیان داستان حضرت موسی علیه السلام و دختران شعیب علیه السلام، برای حیا و وقار زن و مرد در برابر نامحرم و در اجتماع مثالی ارائه می نماید.(1)

«وَ لَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَ وَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأَتَیْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُکُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِی حَتَّی یُصْدِرَ الرِّعَاءُ وَ أَبُونَا شَیْخٌ کَبِیرٌ»

و هنگامی که به (چاه) آب مدین رسید، گروهی از مردم را در آن جا دید که چهارپایان خود را سیراب می کنند، و در کنار آن ها دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویشند (و

ص: 64


1- برگرفته از تفسیر نور، ج9، ص37 و تفسیر نمونه، ج16، ص55 و ترجمه تفسیر المیزان، ج16، ص20.

به چاه نزدیک نمی شوند، موسی) به آن ها گفت کار شما چیست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمی دهید؟) گفتند: ما آن ها را آب نمی دهیم تا چوپان ها همگی خارج شوند، و پدر ما پیرمرد مُسِنّی است.

«فَسَقَی لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّی إِلَی الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ»

موسی به (گوسفندان) آن ها آب داد، سپس روبه سوی سایه آورد و عرض کرد پروردگارا! هر خیر و نیکی بر من فرستی من به آن نیازمندم!

«فَجاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَی اسْتِحْیَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»

ناگهان یکی از آن دو به سراغ او آمد. در حالی که با نهایت حیا گام برمی داشت و گفت: پدرم از تو دعوت می کند تا مزد سیراب کردن گوسفندان را برای ما به تو بپردازد. هنگامی که موسی نزد او (شعیب) آمد و سرگذشت خود را شرح داد گفت: نترس از قوم ظالم نجات یافتی! (1)

هنگامی که موسی علیه السلام در کنار چاه آب مدین قرار گرفت، گروهی از مردم را در آن جا دید که چارپایان خود را از آب چاه سیراب می کنند و در کنار آن ها دو زن را دید که

ص: 65


1- سوره قصص، آیه23-25.

گوسفندان خود را مراقبت می کنند، امّا به چاه نزدیک نمی شوند. وضع این دخترانِ باعفّت که در گوشه ای ایستاده اند و کسی به داد آن ها نمی رسد و مردان چوپان، تنها در فکر گوسفندان خویشند و نوبت به آن ها نمی دهند، نظر موسی را جلب کرد. نزدیک آن دو آمد و گفت: کار شما چیست؟ چرا پیش نمی روید و گوسفندان را سیراب نمی کنید. دختران در پاسخ او گفتند: ما گوسفندان خود را سیراب نمی کنیم تا چوپانان همگی حیوانات خود را آب دهند و خارج شوند و ما از باقیمانده آب استفاده می کنیم و برای این که این سؤال برای موسی بی جواب نماند که چرا پدر این دختران عفیف آن ها را به دنبال این کار فرستاده؟ افزودند: پدر ما پیرمرد مُسِنّی است. پیرمردی شکسته و سالخورده، نه خود او قادر است گوسفندان را آب دهد و نه برادری داریم که این کار را انجام دهد و برای این که سربار مردم نباشیم، چاره ای جز این نیست که ما به پدرمان کمک کنیم. موسی از شنیدن این سخن سخت ناراحت شد، چه بی انصاف مردمی هستند که فقط در فکر خویشند و کمترین حمایتی از مظلوم نمی کنند؟ جلو آمد دلو سنگین را گرفت و در چاه افکند، دلوی که می گویند چندین نفر می بایست آن را از چاه بیرون بکشند، با قدرت بازوان نیرومندش یک تنه آن را از چاه بیرون آورد، و گوسفندان آن دو را سیراب کرد.

ص: 66

سپس به سایه روی آورد و به درگاه خدا عرض کرد: خدایا هر خیر و نیکی بر من فرستی من به آن نیازمندم.

پس از مدّتی یکی از آن دو دختر که با نهایت حیا گام برمی داشت و پیدا بود از سخن گفتن با یک جوان بیگانه شرم دارد به سراغ او آمد و تنها این جمله را گفت: پدرم از تو دعوت می کند تا پاداش و مزد آبی را که از چاه برای گوسفندان ما کشیدی به تو بدهد. موسی علیه السلام به سوی خانه شعیب علیه السلام آمد. طبق بعضی از روایات دختر برای راهنمایی از پیش رو حرکت می کرد و موسی علیه السلام از پشت سرش، باد بر لباس دختر می وزید و ممکن بود لباس را از اندام او کنار زند، حیا و عفت موسی علیه السلام اجازه نمی داد چنین شود، به دختر گفت: من از جلو می روم بر سر دوراهی ها و چندراهی ها مرا راهنمایی کن....

از آیات فوق چنین استنباط می شود که:

1. از دیدگاه قرآن، حیا از برجسته ترین کمالات زن است؛

2. رفت وآمد زن در بیرون خانه باید براساس حیا و عفّت باشد؛

3. حفظ حریم میان زن و مرد یک ارزش است که دختران شعیب آن را مراعات می کردند؛

4. گفت وگوی مرد با زن در صورت اضطرار مانعی ندارد، ولی تا حد امکان باید خلاصه سخن گفت؛

ص: 67

5. کار زن در خارج از منزل اشکالی ندارد؛ به شرط آن که:

الف) زن در محیط کار تنها نباشد.

ب) با مردان اختلاطی نداشته باشد.

6. دختران پیامبر خدا چوپانی می کنند، ولی هرگز تن به ذلّت و گدایی نمی دهند؛

7. در اجتماع از حیا و ضعف زنان نباید سوءاستفاده شود و اگر قانون و حمایتی در کار نباشد، بسیاری از مردان، حقوق زنان را نادیده می گیرند.

حیا و وقار در روایات

از امام باقر یا امام صادق علیه السلام نقل است که:

حیا و ایمان همراه همند، هرگاه یکی از آن ها (ازبین) برود دیگری نیز با او خواهد رفت.(1)

امیرمؤمنان علیه السلام شرم و حیا را زیبا،(2) کلید خوبی ها،(3) نتیجه ایمان (4)و پوشاننده عیوب(5) می شمارند. ایشان می فرمایند:

«نتیجه شرم و حیا، پاکدامنی است؛ (6)کسی که شرم و حیا ندارد، خیری در او نیست(7) و هرکه از مردم شرم نکند از

ص: 68


1- بحارالانوار، ج71، ص331؛ کافی، ج2، ص106.
2- غررالحکم، ص9.
3- همان، ص16.
4- همان، ص386.
5- نهج البلاغه (فیض الاسلام)، ص1175؛ بحارالانوار، ج71، ص337.
6- غررالحکم، ص359.
7- همان، ص646.

خداوند سبحان شرم نخواهد کرد». (1)

و در جای دیگر می فرمایند:

کسی که خطایش فراوان باشد، حیایش کم است و کسی که حیایش کم باشد، کمتر از گناهان خودداری می کند و کسی که کمتر از گناهان خودداری کند، دلش می میرد و کسی که دلش بمیرد وارد آتش خواهد شد.(2) و آخرین درجه شرم و حیا آن است که انسان از خودش حیا کند.(3)

از رسول خداصلی الله وعلیه وآله نقل است که:

وقتی حیا نکردی، هر کاری می خواهی بکن؛ (4)کسی که پرده حیا را بدرد، غیبتش جایز است؛(5) حیا نیکوست، ولی در زنان نیکوتر است(6)

و قیامت برپا نمی شود تا این که حیا (ازمیان) زنان و کودکان برود.(7)

عفاف در روایات

پیامبرصلی الله وعلیه وآله می فرمایند: عفاف زینت زنان است. (8)

و علی علیه السلام فرموده اند: زکات زیبایی، عفّت و پاکدامنی است.(9)

ص: 69


1- همان، ص711.
2- نهج البلاغه (فیض الاسلام)، ص1239.
3- غررالحکم، ص504.
4- تفسیر ابی التفوح، ج4، ص550؛ مستدرک الوسائل، ج2، ص26.
5- مشکوةالانوار، ص234.
6- نهج الفصاحة، حدیث2006.
7- بحارالانوار، ج6، ص315.
8- نهج الفصاحة، حدیث2008.
9- غررالحکم، ص425.

از امام صادق علیه السلام نقل است که:

در روز قیامت زنی زیبا آورده می شود که به سبب زیبایی اش دچار گناه شده و می گوید خدایا تو مرا زیبا آفریدی و من گناه کردم. پس حضرت مریم علیهاالسلام را آورده، می گویند: آیا تو زیباتری یا این، او را زیبا آفریدیم، ولی دچار گناه نشد. مردی زیبا را می آورند که به سبب زیبایی اش دچار گناه شده و می گوید: خدایا تو مرا زیبا آفریدی و من با زنان گناه کردم. پس حضرت یوسف علیه السلام را می آورند و می گویند: تو زیباتری یا این؛ او زیبا بود اما گناه نکرد. (1)

غیرت در روایات

نقل شده که رسول خداصلی الله وعلیه وآله فرمودند:

ابراهیم علیه السلام مردی غیرتمند بود و من از او غیرتمندترم. خدا قطع کند بینی مؤمن و مسلمانی را که غیرت ندارد. (2)

امام صادق علیه السلام فرموده اند:

خدا غیرتمند است و هر غیرتمندی را دوست دارد، و چون غیرت دارد کارهای زشت آشکار و پنهان را حرام کرده است. (3)

علی علیه السلام فرمودند:

ص: 70


1- بحارالانوار، ج7، ص285؛ کافی، ج8، ص228.
2- کافی، ج5، ص536.
3- تفسیر نورالثقلین، ج1، ص777؛ کافی، ج5، ص535.

آیا حیا و شرم نمی کنید و غیرت ندارید که زنانتان به سوی بازارها بیرون می روند و مزاحم مردان بدخو و بیماردل می گردند. (1)

و در جای دیگر می فرمایند:

ای مردم عراق! به من خبر رسیده که زنان شما، در بین راه با مردان برخورد کرده، آنان را کنار می زنند، آیا شرم نمی کنید؟

و فرمود: خدا لعنت کند کسی را که غیرت ندارد. (2)

لباس عامل آراستگی و وقار

اشاره

آیات 26 تا 28 سوره اعراف، لباس را عامل آراستگی و زیبایی و وقار معرفی می کند.(3)

»یَابَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاساً یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَ رِیشاً وَ لِبَاسُ التَّقْوَی ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ«؛

ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فروفرستادیم که اندام شما را می پوشاند و مایه زینت شماست و لباس پرهیزگاری بهتر است، این ها (همه) از آیات خدا است شاید متذکّر (نعمت های او) شوند.

«یَا بَنِی آدَمَ لَا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِنَ

ص: 71


1- فروع کافی، ج5، ص537؛ وسائل الشیعة، ج14، ص176.
2- مشکاةالانوار، ص237؛ وسائل الشیعة، ج14، ص174.
3- تفسیر نمونه، ج6، ص131؛ تفسیر نور، ج4، ص45؛ ترجمه المیزان، ج8، ص84.

الْجَنَّةِ یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَ قَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاءَ لِلَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ»؛

ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد آن چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد و لباسشان را از تنشان بیرون ساخت تا عورتشان را به آن ها نشان دهد، چه این که او و همکارانش شما را می بینند و شما آن ها را نمی بینید (اما بدانید) ما شیاطین را اولیای کسانی قرار دادیم که ایمان نمی آورند.

«وَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَیْهَا آبَاءَنَا وَاللّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللّهَ لَا یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَی اللّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ»؛

و هنگامی که کار زشتی انجام می دهند می گویند: پدران خود را بر این عمل دیدیم، و خداوند به ما دستور داده است! بگو خداوند (هرگز) دستور به عمل زشت نمی دهد آیا چیزی بر خدا می بندید که نمی دانید؟

از آیات قرآن چنین برمی آید که کلیّه مقدّرات انسان اعم از سعادت و شقاوت و امثال آن همه به این داستان منتهی می شود. سرگذشت آدم و درگیری او با شیطان دورنمایی از زندگی همه انسان ها است، به همین جهت خداوند در این آیات برنامه هایی سازنده، برای همه فرزندان آدم، بیان می کند که در حقیقت دنباله برنامه های آدم در بهشت است.

در آیات مورد بحث به مسئله لباس و پوشانیدن بدن که در

ص: 72

سرگذشت آدم نقش مهمی داشت، اشاره کرده می فرماید: ای فرزندان آدم، ما لباسی بر شما فروفرستادیم، که (اندام شما را می پوشاند و) زشتی های بدنتان را پنهان می سازد. ولی این لباس تنها برای پوشانیدن تن و مستورساختن زشتی ها نیست بلکه زینتی است که اندام شما را زیباتر از آن چه هست نشان می دهد. کلمه لباس در اصل مصدر است و در این جا به معنای چیزی است که برای پوشیدن و پوشانیدن بدن صلاحیت داشته باشد. ریش، در اصل واژه عربی، به معنی پرهای پرندگان است و از آن جا که پرهای پرندگان لباس طبیعی در اندام آن ها است، به هرگونه لباس نیز گفته می شود، ولی چون پرهای پرندگان غالباً به رنگ های مختلف و زیبا است، یک نوع مفهوم زینت در معنی کلمه ریش نهفته است. همچنین به پارچه هایی که روی زین اسب و یا جهاز شتر می اندازند ریش گفته می شود. در آیه فوق همان معنی لباس های زینتی و جالب از همه مناسب تر است. جمله «یُوَرِی سَوْءَتِکُمْ» که وصف برای لباس است، دلالت دارد بر این که لباس پوشش واجب و لازمی است که کسی از آن بی نیاز نیست، یعنی پوشش عضوی است که برهنه بودنش زشت و مایه رسوایی آدمی است، به خلاف »ریش« که به معنای پوشش زاید بر مقدار حاجت و باعث زینت و جمال است. خدای تعالی در این جمله بر آدمیان منت می گذارد که با پوشیدن لباس و آرایش خود هدایت شان کرده است.

ص: 73

در این جا پس از ذکر لباس ظاهر و پوشاندن عورت ظاهری به ذکر لباس باطن و چیزی که زشتی های باطن را می پوشاند، و آدمی را از شرک و گناه که باعث رسوایی او است بازمی دارد نقل شده است. آری، آن احساس ناخوشایند که از کشف عورت به آدمی دست می دهد در عورت ظاهری و باطنی یکسان است، با این تفاوت که تأثّر از بروز معایب باطنی بیش تر و ناگوارتر و بادوام تر است، زیرا در این جا حسابگر مردم نیستند، بلکه خدای تعالی است و نتیجه اش هم اعراض مردم نیست، بلکه شقاوت و بدبختی دائمی و آتشی است که به دل ها سرایت می کند.

تشبیه تقوی و پرهیزگاری به لباس، تشبیه بسیار رسا و گویایی است، زیرا همان طور که لباس بدن انسان را از سرما و گرما حفظ می کند، سپری در برابر بسیاری از خطرها است، عیوب جسمانی را می پوشاند و برای انسان زینت است، روح تقوی و پرهیزگاری نیز علاوه بر پوشانیدن بشر از زشتی گناهان و حفاظت از بسیاری از خطرات فردی و اجتماعی، زینت چشمگیر و بسیار بزرگی برای او محسوب می شود که بر شخصیت او می افزاید.

در جملۀ بعد لباسی را که انسان به استفاده از آن هدایت شده آیتی الهی شمرده شده، که اگر انسان به دقت در آن بنگرد خواهد فهمید که در باطن او معایب و نواقصی است که آشکار

ص: 74

شدنش باعث رسوایی او است. آن معایب عبارت است از رذایل نفس که اهمیّتش به مراتب بیشتر از معایب ظاهری و پوشاندنش واجب تر از پوشاندن عیب و عورت ظاهری است، و نیز خواهد فهمید، همان طوری که برای پوشاندن معایب ظاهری لباسی است، برای پوشاندن معایب درونی نیز لباسی است، و آن همان لباس تقوا است که خداوند به آن امر فرموده و به زبان انبیای بزرگوار آن را برای بشر بیان کرده است.

در آیه قبل، از لباس به عنوان نعمت یاد شد، در این آیه خداوند به همه افراد بشر و فرزندان آدم، هشدار می دهد که مواظب فریب کاری شیطان باشند. او می خواهد این لباس را که نعمت است از آن ها سلب کند، مراقب شیطان باشند زیرا شیطان سابقه دشمنی خود را با پدر آن ها نشان داده، همان طور که لباس بهشتی را براثر وسوسه ها از اندام او بیرون کرد، ممکن است لباس تقوا را از اندام ایشان بیرون نماید، لذا می فرماید:

ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، آن چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون ساخت و لباس آنان را از اندامشان بیرون کرد، تا عورتشان را به آن ها نشان دهد.

مفهوم آن این است که ای بنی آدم! بدانید که برای شما معایبی است که جز لباس تقوا چیزی آن را نمی پوشاند، و لباس تقوا همان لباسی است که ما از راه فطرت به شما پوشانده ایم پس مواظب باشید که شیطان فریبتان ندهد و این جامۀ خدادادی

ص: 75

را از تن شما بیرون ننماید. آری، ما شیطان ها را اولیای کسانی قرار دادیم که به آیات ما ایمان نیاورده با پای خود دنبال آن ها به راه بیفتند. از این جا معلوم می شود آن کاری که ابلیس در بهشت با آدم و حوا کرده (کندن لباس برای نمایاندن عورت هایشان) تمثیلی است که کندن لباس تقوا را از تن همه آدمیان به سبب فریفتن ایشان، نشان می دهد و هر انسانی تا فریب شیطان را نخورده در بهشت سعادت است و....

سپس تأکید می کند! که در حقیقت آن جا که تصور می کنید تنها خودتان هستید و خودتان، ممکن است شیطان و همکارانش حضور داشته باشند، و به راستی باید در برابر چنین دشمن ناپیدایی که لحظات حمله او را با دقّت نمی توان پیش بینی کرد، همیشه آماده دفاع بود. درست است که ما شیطان و همکارانش را نمی بینیم، ولی ردپای آن ها را می توانیم مشاهده کنیم، هرجا مجلس گناه است، در هر نقطه ای که وسائل معصیت آماده است، و در هر موقع پای زرق وبرق دنیا و تجمّل پرستی به میان می آید، به هنگام طغیان غرائز و در موقع برافروخته شدن آتش خشم و غضب، حضور شیطان قطعی است، گویا در چنین مواردی انسان صدای وسوسه او را با گوش دل می شنود و ردپای او را با چشم خود می بیند.

آیه ی بعد به دو عذر ساختگی و ناموجّه، یعنی تقلید کورکورانه از نیاکان و تهمت به ساحت مقدس پروردگار،

ص: 76

اشاره دارد و در پاسخ می فرماید:

خداوند هرگز به کارهای زشت و قبیح فرمان نمی دهد، زیرا حکم او از فرمان عقل جدا نیست، دستور به فحشا طبق صریح آیات قرآن کار شیطان است نه کار خداوند، خداوند تنها به نیکی ها و خوبی ها فرمان می دهد.(1) سپس آیه با این جمله ختم می شود که: آیا به خدا نسبت هایی می دهید که نمی دانید؟

پیام ها

1. توجه به نشانه ها و نعمت های الهی انسان را از غفلت دور می کند.

2. لباسی نعمت الهی است که بدن و زشتی های آن را بپوشاند.

3. گرچه در تهیّه لباس همه عوامل طبیعی و خود انسان دخالت دارند، امّا خالق اصلی آن خداوند است.

4. پوشش و پوشاندن کار خداست، ولی برهنگی و ظاهر ساختن زشتی ها کار شیطان است.

5. لباس نعمت الهی و برهنگی و خلع لباس، کیفر گناه است.

6. پوشش و آراستگی با لباس های زیبا (تا آن جا که به

ص: 77


1- سوره بقره، آیه269و268.

اسراف کشیده نشود)، مطلوب و محبوب خداوند است.

7. همراه با آراستن ظاهر با لباس و زینت، باید باطن را با لباس تقوا آراست، در غیر این صورت لباس می تواند وسیله ای برای اسراف، تکبّر، فساد، خودنمایی، مدپرستی، شهوترانی، فخرفروشی و امثال آن شود.

8. با عبرت از سرگذشت پدر و مادرمان (آدم و حوّا) که در اثر فریب شیطان از بهشتِ خداوند رانده شدند، بدانیم که هیچ انسانی بیمه شده و از وسوسه شیطان در امان نیست.

9. خروج از جایگاه قرب الهی عامل برهنگی و کشف حجاب است.

10. هرگونه برنامه و تبلیغاتی که به برهنگی می انجامد، شیطانی است.

خودآرایی و آراستگی در روایات

میل به آرایش امری فطری و طبیعی است، این گرایش طبیعی، علاوه بر تأثیر مثبت روانی بر دیگران باعث آرامش روانی شخص آراسته می گردد. آراستن خود و پرهیز از آشفتگی و پریشانی، در نظام فکری و ذوق سلیم انسان ریشه دارد. پرهیز از خودآرایی، نه دلیل وارستگی از قید نفس است و نه علامت بی اعتنایی به دنیا. وضع ژولیده و آشفته و عدم مراعات تمیزی و نظافت ظاهری، خودبه خود شخصیت افراد را

ص: 78

در نگاه دیگران خوار می سازد و زبان طعن و توهین دشمن را می گشاید. اسلام به نظافت تشویق کرده و «اَلنِظافَةُ من الایمانِ»(1) فرموده پیامبرصلی الله وعلیه وآله

است. ایشان به شخصی که موهایش ژولیده و جامه هایش چرکین بود و بد حال می نمود، فرمودند:

«منَ الْدّین اَلْمُتْعَة» (2)یعنی تمتّع و بهره بردن از نعمت های خدا جزو دین است.

و هم آن حضرت فرمود:

«بئْسَ الْعَبْد اَلْقاذُورَة»؛(3) یعنی بدترین بنده شخص چرکین و کثیف است.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«إنَّ اللَّهَ جَمیلٌ و یُحِبُّ الجَمالَ»(4) خداوند زیبا است و زیبایی را دوست می دارد.

امام صادق علیه السلام فرمود:

خداوند زیبا است و دوست می دارد که بنده اش خود را بیاراید و زیبا نماید و برعکس، فقر و تظاهر به فقر را دشمن می دارد. اگر خداوند نعمتی به شما عنایت کرد باید اثر آن نعمت در زندگی شما نمایان گردد. به آن حضرت گفتند: چگونه اثر نعمت خدا نمایان می گردد؟ فرمود: به این که جامۀ شخص نظیف باشد، بوی خوش استعمال کند، خانۀ

ص: 79


1- مستدرک الوسائل، ج16، ص319. قال النّبی صلی الله وعلیه وآله: تَخْلَّلُوا فَإِنَّهُ مِنَ النَّظَافَةِ وَ النَّظَافَةُ مِنَ الإِیمَانِ وَ الإِیمَانُ وَ صَاحِبُهُ فِی الْجَنَّةِ.
2- وسائل الشیعة، ج5، ص6؛ کافی، ج6، ص439.
3- همان.
4- همان.

خود را با گچ سفید کند، بیرون خانه را جارو کند، حتی پیش از غروب چراغ ها را روشن کند که بر وسعت رزق می افزاید.(1)

در کتاب کافی که یادگار هزار سال پیش است، بحثی تحت عنوان اَلزّیُ و التَّجَمل(2) وجود دارد. اسلام به کوتاه کردن و شانه کردن مو و به کاربردن بوی خوش و روغن زدن به سر سفارش های اکید کرده است.

درباره پیامبراکرم صلی الله وعلیه وآله الگوی مسلمانان، نقل شده که: پیامبرصلی الله وعلیه وآله نرم خو، خوش ظاهر و خوش باطن بود، درباره پوشیدن لباس تمیز و زیبا می فرمود:

هرکس لباس می پوشد، باید آن را پاکیزه نگاه دارد.

پیامبر عظیم الشأن از اصحاب و یاران خود آراستگی را تا بالاترین درجه درخواست می کرد. می فرمود:

أحسنُوا لِباسَکُم وَ أصْلِحُوا رِحالَکُم، حَتّی تَکُونُوا کَأنَّکُم شامَةٌ فِی الناسِ؛ لباس های خود را نیکو و زین مرکب خود را درست کنید تا همچون خال سیاه، در میان مردم نمایان باشید.(3)

خود آن حضرت از جامه سبز خوشش می آمد. بیشتر جامه هایش سفید بود و می فرمود: به زنده هایشان سفید

ص: 80


1- وسائل الشیعة، ج5، ص6.
2- کافی، ج6، ص439.
3- امالی شیخ طوسی، ج1، ص275.

بپوشانید و مرده هایتان را در آن کفن کنید. (1)

بر این اساس، پوشیدن جامه زیبا، بهره گیری از مسواک و شانه، روغن زدن به مو و گیسوان، معطربودن، انگشتر فاخر به دست کردن و سرانجام آراستن خویش هنگام عبادت و معاشرت با مردم، از مستحبّات مؤکّد و برنامه های روزانه مسلمانان است.(2)

امام حسن مجتبی علیه السلام بهترین جامه های خود را در نماز می پوشد و در پاسخ کسانی که سبب این کار را می پرسیدند، می فرمود:

«إنَّ اللَّهَ جَمیلٌ وَ یُحِبُّ الْجَمالَ فَاتَجَمَّلُ لِرَبّی»؛ خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، پس خود را برای پروردگارم زیبا می سازم. (3)

بنابراین، خداوند زینت و خودآرایی را نهی نمی کند بلکه آن چه در شرع مقدس ممنوع شده است، تبرّج و خودنمایی و تحریک و تهییج به وسیله آشکار ساختن زینت در محافل اجتماعی است چنان که می فرماید:

«وَ لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْاولَی»(4) و «َ لَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ»(5)

ص: 81


1- وسائل الشیعة، ج5، ص27؛ بحارالانوار، ج87، ص329.
2- حلیةالمتقین، ص35.
3- وسائل الشیعه، ج4، ص455؛ بحارالانوار، ج80، ص175.
4- سوره احزاب، آیه33.
5- سوره نور، آیه31.

این آیه زنان عرب را که معمولاً خلخال به پا می کردند و برای این که بفهمانند خلخال گران بها دارند، پای خود را محکم به زمین می کوبیدند، از این کار نهی می کند. از این دستور می توان فهمید هر چیزی که موجب جلب توجّه مردان می گردد، مانند استعمال عطرهای تند و هم چنین آرایش های جلب نظر کننده در چهره، ممنوع است. به طورکلی زن در معاشرت، نباید کاری بکند که موجب تحریک و تهییج و جلب توجّه مردان نامحرم گردد.

از مجموعه آیات و روایات در مورد آراستگی ظاهر مرد و زن مسلمان می توان فهمید که موارد نهی شده در واقع با فلسفه آراستگی که ایجاد نشاط و سلامت و استحکام روابط خانوادگی و اجتماعی است، سازگاری ندارد.

دارد متاع عفت، از چارسو خریدار

بازار خودفروشی، این چارسو ندارد(1)

گرچه اسلام بدون درنظرگرفتن جنسیت با توجّه به تمایل فطری انسان به زیبایی و خودآرائی، به آراستگی و نظافت تن و لباس و آداب و سنن آن توصیه نموده است امّا در مورد زنان به طور ویژه سفارش نموده که همواره آراسته و دارای زینت باشند تا برای همسر خویش جاذبه داشته باشند.

زنی خدمت پیامبراکرم صلی الله وعلیه وآله آمد و گفت: حق شوهر بر زن

ص: 82


1- شهریار.

چیست؟ فرمود: زیاد است. عرض کرد اندکی از آن را برای من بگویید، فرمودند: زن باید خود را به بهترین بوهای خوش معطر کند و بهترین لباسش را بپوشد و خود را به بهترین زینتی که دارد بیاراید و همواره در خدمت همسرش باشد.(1)

ازسوی دیگر به مردان نیز توصیه شده برای آن که همسرانشان در معرض اندیشه یا انجام گناه قرار نگیرند، آراستگی و خودآرائی و پاکیزگی را رعایت نمایند.

پیامبراکرم صلی الله وعلیه وآله به مردان می فرمود: لباس های خود را تمیز کنید و موهای خود را مرتب سازید و مسواک بزنید و آراسته و پاکیزه باشید که برخی از بنی اسرائیل چنین نکردند و زنانشان به گناه آلوده شدند. (2)

تجمل گرایی در پوشش

از تاریخ زندگی پیامبراسلام صلی الله وعلیه وآله و سایر پیشوایان بزرگ استفاده می شود که آن ها با مسئله تجمل گرایی در لباس سخت مخالف بودند، تا آن جا که در روایتی می خوانیم: هیئتی از مسیحیان نجران به خدمت

ص: 83


1- وسائل الشیعه، ج 20 ، ص 158 ؛ کافی، ج 5، ص 50
2- نهج الفصاحه، ص188.

پیامبراسلام صلی الله وعلیه وآله رسیدند در حالی که لباس های ابریشمین بسیار زیبا که تا آن زمان در اندام عرب ها دیده نشده بود در تن داشتند، هنگامی که به خدمت پیامبرصلی الله وعلیه وآله رسیدند و سلام کردند، پیامبرصلی الله وعلیه وآله پاسخ سلام آن ها را نگفت، حتّی حاضر نشد یک کلمه با آن ها سخن گوید، از علی علیه السلام در این باره چاره خواستند، و علّتِ روی گردانی پیامبرصلی الله وعلیه وآله از آن ها را، جویا شدند، علی علیه السلام فرمودند: من چنین فکر می کنم که این ها باید این لباس های زیبا و انگشترهای گران قیمت را از تن بیرون کنند، سپس خدمت پیامبرصلی الله وعلیه وآله برسند آن ها چنین کردند، پیامبرصلی الله وعلیه وآله سلام آن ها را پاسخ داد و با آن ها سخن گفت، سپس فرمود:

وَ الَّذِی بَعَثَنی بِالحَقِ لَقَد أتُونِی اَلْمَرَّةَ الأوْلی وَ أنَّ ابلیسَ لَمعَهُم؛ سوگند به خدایی که مرا به حق فرستاده است، نخستین بار که این ها بر من وارد شدند دیدم شیطان نیز به همراه آن ها است. (1)

امام صادق علیه السلام به روایت از پدرانش می فرمود:

کار این امت به خیر است تا آن زمان که به روش بیگانگان لباس نپوشند و به سبک آن ها غذا نخورند و چون چنین کنند، خدا آنان را خوار می کند.(2)

مسلمانان در صدر اسلام زندگی ساده ای داشتند، و ایمان اسلامی (از راه برانگیختن آنان به ساده زیستی و بی نیازی و ترک پرمصرفی) از آنان امتی استوار و نیرومند و متّکی به خود، ساخته بود، و به سبب همین صفت های ارزشمند بود که بر هر

ص: 84


1- سفینةالبحار، ج2، ص504.
2- الحیاة، ترجمه احمد آرام، ج4، ص315.

کس که با آنان می جنگید پیروز می شدند، لیکن از آن به بعد در نعمت های رنگارنگ غرق شدند، و به زندگی های اشرافی و اسرافی روی آوردند، و آن روحیّات والا را که با آن ها خو گرفته بودند ازدست دادند. پس راز ماندگاری جامعه انقلابی ساده زیستی و دوری از تجمل است.(1)

پیامبرصلی الله وعلیه وآله به ابن مسعود می فرمود:

پس از من مردمانی خواهند آمد که خوراک های لذیذ و رنگارنگ می خورند، و بر مرکب ها سوار می شوند، مردانشان هم چون زنی که خود را برای شوهرش می آراید، آرایش می کنند و زینت های خود را هم چون زنان در معرض دید دیگران قرار می دهند و زندگیشان (از نظر تنوّع و تجمّل) مانند پادشاهان ستمگر است اینان منافقان این امّت در آخرالزّمان هستند،... مساجد را تزیین می کنند، جز رسیدن به (مال و مقام) دنیا، هَمّ و غمی ندارند، بنده دنیایند و دلبسته به آن. (2)

استفادۀ نابجا از زینت و بوی خوش

در کنار این توصیه های مؤکد به آراستگی، هشدارهای حضرات معصومین علیهم السلام نیز باید مورد عنایت قرار گیرد. پیامبرصلی الله وعلیه وآله می فرمودند:

ص: 85


1- همان.
2- همان.

زنی که زینت کرده و معطّر از خانه خارج شود، چون ظلمت قیامت است که روشنایی بخشی ندارد؛(1) اگر شوهرش به این کار راضی باشد، در هر قدمی برای همسرش یک خانه در جهنّم می سازند؛(2) و خود او تا زمانی که به خانه برگردد مورد نفرین (فرشتگان) است(3) و سرانجام

زنی که خود را برای غیر شوهرش خوشبو کند؛ (در آخرت) آتش و (در دنیا) ننگ خواهد بود.(4)

ایشان با نگرانی می فرمودند:

فتنه سخت را دیدید و صبر کردید و من از فتنه ای سخت تر بر شما بیم دارم، و آن هنگایم است که زنان النگوی طلا به دست و پارچه های فاخر به تن کنند و (به این وسیله شوهر) توانگر را به زحمت اندازند و از (شوهر) فقیر چیزی که بدان دسترسی ندارد بخواهند(5) و وقتی لباس زن فراوان و زینتش خیره کننده شد، تمایل او

به بیرون رفتن (برای خودنمایی) زیاد می شود؛ پس از کم لباسی برای حراست از زنان کمک جویید. (6)

امیرمؤمنان علیه السلام زنان را از سه کار، که موجب هلاکت زنان بنی اسرائیل شد، نهی فرمودند:

ص: 86


1- نهج الفصاحه، ص716.
2- جامع الاخبار، ص158؛ بحارالانوار، ج100، ص249.
3- کافی، ج5، ص518.
4- نهج الفصاحه، ص190؛ کنزالعمال، ج16، ص383.
5- همان، ص215.
6- همان، ص209.

ریختن موها روی پیشانی، درست کردن کاکل جلو سر و رنگین کردن دست هنگام خروج از خانه.(1)

امام صادق علیه السلام نیز زنان را از سرمه کشیدن با رنگ سیاه (در برابر مرد نامحرم) که زینت می باشد، نهی نمودند.(2)

احکام خودآرایی و آراستگی

مراد از زینت هر چیزی است که عرفاً زینت محسوب شود و مردم به آن زینت بگویند. بنابراین داشتن النگو، دستبند، بلندکردن ناخن، لاک زدن، حنا گرفتن، بعضی ساعت های مچی که برای زینت استفاده می شود و پوشیدن دستکش های نوری برای زینت، از زینت های دست هستند و باید آن ها را از نامحرم بپوشانند. (حضرت امام و آیت اللَّه بهجت قدس سره).(3)

هم چنین سرمه کشیدن، برداشتن ابرو، گذاشتن مژه مصنوعی، استفاده از هر نوع لوازم آرایشی و گذاشتن حلقه برای بینی، همگی از زینت های صورت محسوب می گردند و باید از نامرحم پوشانده شوند. (حضرت امام و آیت اللَّه بهجت قدس سره).

آنچه برای زن زینت محسوب می شود واجب است از

ص: 87


1- بحارالانوار، ج86، ص73.
2- همان، ج99، ص168؛ علل الشرایع، ج2، ص456.
3- احکام بانوان، ص19، م7و8و9؛ مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع، ج2، ص72و71 و ج3، ص66و65.

نامحرم پوشانده شود.

آیت اللَّه تبریزی: اگر سرمه کشیدن و اصلاح صورت به گونه ای باشد که پیرزنان از آن استفاده می کنند، لازم نیست از نامحرم پوشانده شود.

آیات عظام اراکی، خامنه ای و فاضل: اصلاح صورت و ابرو و ناخن بلند اگر عرفاً زینت محسوب شود، پوشاندن آن لازم است.

آیات عظام سیستانی، نور همدانی و مکارم: پوشاندن اصلاح صورت و ابرو و ناخن بلند بدون رنگ، از نامحرم لازم نیست، مگر آن که منشأ مفسده خاصی گردد.

آیت اللَّه گلپایگانی: به طور کلی وجه و کفین بنابر احتیاط واجب باید از نامحرم پوشانده شود، چه زینت داشته باشد چه نداشته باشد. (1)

بین نامحرم از فامیل و غیرفامیل از نظر فقهی فرقی نیست. (همه). (2)

سؤال: خانم ها حلقه ازدواج را (که بسیار ساده است) نه برای زینت بلکه برای یادگاری و وفاداری به شوهر به دست می کنند، آیا پوشیدن آن از نامحرم واجب است؟

جواب: به دست کردن هرگونه حلقه ای که زینت محسوب

ص: 88


1- احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص122 و 123 و 124 و 125.
2- همان، ص122.

می شود، پوشیدن آن از نامحرم واجب است. حضرت آیات امام، اراکی و گلپایگانی. (1)

آیت اللَّه بهجت: اگر مهیّج و محرک باشد باید بپوشاند و در غیر این صورت احتیاط است.

آیت اللَّه تبریزی: پوشانیدن انگشتری که به طور متعارف زنان به دست می کنند از نامحرم واجب نیست.

آیت اللَّه خامنه ای: اگر عرفاً زینت محسوب می شود باید از نگاه نامحرم پوشیده باشد اما چنان چه از آن هایی است که چشم گیر نیست و صدق زینت نمی کند اشکال ندارد.

آیت اللَّه سیستانی: انگشتر و حلقه در دست داشتن و سرمه کشیدن در مقابل نامحرم چنان چه به هدف خودنمایی در مقابل نامحرم نباشد و نیز تحریک کننده نباشد و از واقع شدن در حرام نیز ایمن باشد اشکالی ندارد.

آیت اللَّه فاضل: در صورتی که عرفاً زینت محسوب شود پوشاندن آن لازم است.

آیت اللَّه مکارم: اشکالی ندارد.

بنابراین، با توجه به مورد سؤال در استفتاء که حلقه نامزدی است و برای زینت هم نیست و صرفاً برای یادگاری و وفاداری به شوهر است آرا و نظرات فقها همان است که نقل شد. از این کلام فقهاء می توان نتیجه گرفت که اگر عرفاً زینت محسوب

ص: 89


1- همان، ص123 و استفتائات حضرت امام قدس سره، ج3، ص256 و 257، س36و32.

شود اگرچه خودش چنین قصدی نداشته باشد پوشاندن آن لازم است و اگر جلب توجّه هم نماید که به طریق اولی پوشاندن آن واجب خواهد بود و فرقی هم نمی کند که چه نوع انگشتری باشد.

زینت کردن به زشتی و زیبایی نیست، هرچه عرفاً زینت محسوب شود باید پوشیده گردد. (همه به جز آیات عظام نوری همدانی، تبریزی و سیستانی که قبلاً ذکر شد.) (1)

عطرزدن و خوشبوکردن بدن اشکال ندارد، ولی اگر عطر زدن بانوان موجب مفسده و تحریک باشد جایز نیست. (همه). (2)

آرایش مردان و زنان اگر عرفاً مختص به جنس مخالف باشد، جایز نیست. (همه).(3)

اجتناب از پوشیدن کفش هایی که صدادار است و صدای آن ها را نامحرم می شنود در صورتی که مفسده ای بر آن مترتب شود، لازم است. (حضرت امام علیه السلام و آیت اللَّه خامنه ای). (4)

ص: 90


1- همان، ص125.
2- همان، ص126.
3- مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع، ج5، ص172و171.
4- استفتائات امام قدس سره، ج3، ص274، س66؛ اجوبةالاستفتائات، ج2، س276.

حفظ حریم در قرآن

اشاره

آیات53و54 سوره احزاب چگونگی حفظ حریم در برابر نامحرم را برای زنان پیامبرصلی الله وعلیه وآله بیان می نماید. (1)

«وَ إِذَا سَأَلْتُمُوهنَّ مَتَاعاً فَسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ ذلِکُمْ أَطْهَر لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ مَا کَانَ لَکُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لَا أَن تَنکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِکُمْ کَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِیماً»؛

و هنگامی که چیزی از وسائل زندگی (به عنوان عاریت) از آن ها (همسران پیامبر) می خواهید از پشت پرده بخواهید، این کار دل های شما و آن ها را پاک تر می دارد، و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسری خود درآورید که این کار نزد خدا عظیم است!

»إِن تُبْدُوا شَیْئاً أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلِیماً«؛

اگر چیزی را آشکار کنید یا پنهان دارید خداوند از همه چیز آگاه است.

از بعضی قرائن استفاده می شود که گاهی همسایگان و سایر مردم طبق معمول برای عاریت گرفتن اشیایی نزد بعضی از زنان پیامبرصلی الله وعلیه وآله می آمدند؛ هرچند آن ها طبق سادگی زندگی آن زمان کار خلافی مرتکب نمی شدند، ولی برای حفظ حیثیّت همسران پیامبرصلی الله وعلیه وآله آیه فوق نازل شد و به مؤمنان دستور داد که هرگاه می خواهند چیزی از آن ها بگیرند، از پشت پرده بگیرند.

ص: 91


1- تفسیر نمونه، ج17، ص402؛ تفسیر نور، ج9، ص393؛ ترجمه تفسیر المیزان، ج16، ص500.

روی سخن در این آیه به مؤمنان است و بخشی دیگر از احکام اسلام را مخصوصاً آن چه مربوط به آداب معاشرت با پیامبرصلی الله وعلیه وآله و خانواده نبوّت بوده است ضمن جمله های کوتاه و گویا و صریح بیان می کند. ولی مسلماً این حکم اختصاص به ایشان ندارد. در هیچ موردی نباید بدون اجازه وارد خانه کسی شد (چنان که در سوره نور آیه27 نیز آمده است). حتّی در حالات پیامبرصلی الله وعلیه وآله می خوانیم که وقتی می خواستند وارد خانه دخترشان فاطمه علیهاالسلام شوند بیرون در می ایستادند و اجازه می گرفتند؛ یک روز هم که جابر بن عبداللَّه با ایشان بود، پس از آن که برای خود اجازه گرفتند برای جابر نیز اجازه گرفتند.

نکته ای که در این جا باید مورد توجّه قرار گیرد این است که منظور از حجاب در این آیه پوشش زنان نیست، بلکه حکمی اضافه بر آن است که مخصوص همسران پیامبرصلی الله وعلیه وآله بوده و آن این که مردم مواظب بودند به خاطر شرائط خاص همسران پیامبرصلی الله وعلیه وآله هرگاه می خواهند چیزی از آنان بگیرند از پشت پرده باشد، و آن ها حتّی با پوشش اسلامی در برابر مردم در این گونه موارد ظاهر نشوند، البته این حکم درباره زنان دیگر وارد نشده، و برای آن ها تنها رعایت پوشش کافی است، بنابراین اسلام به زنان مسلمان دستور پرده نشینی نداده است.

ص: 92

پیام ها

1. دادوستد زنان، با حفظ حریم مانعی ندارد؛

2. زنان پیامبرصلی الله وعلیه وآله محصور نبوده و با بیرون از منزل در ارتباط بودند؛ قرآن می فرماید: با رعایت حریم از زنان پیامبرصلی الله وعلیه وآله نیز می توان چیزی درخواست نمود.

3. در نحوه ارتباط زنان و مردان، باید محور کارها تقوا و پاکدلی باشد؛

4. نگاه نامحرمان به یکدیگر، در دل آنان تأثیرگذار است؛

5. رعایت حریم بین زن و مرد به نفع هردو است؛

6. رابطه با نامحرم بدون حفظ حریم، سبب رنجاندن رسول اکرم صلی الله وعلیه وآله می گردد.

حفظ حریم در روایات

امام صادق علیه السلام فرمودند:

رسول خداصلی الله وعلیه وآله از ورود مردان به حریم زنان، بدون اجازه آن ها نهی می فرمود.(1)

ایشان زنی را که برای شوهرش آرایش و خودنمایی کند، امّا از غیر او (نامحرمان)، خود را حفظ نماید بهترین زنان می دانستند(2) و می فرمودند:

زن مانند خانه ای بی حصار، آسیب پذیر است، (اگر حریم

ص: 93


1- کافی، ج5، ص538.
2- همان، ص324؛ بحارالانوار، ج100، ص235.

با نامحرم را حفظ نکند) همین که از خانه خارج شود، شیطان او را احاطه می کند(1)

و هر زنی برای غیر شوهرش روسری را کنار بگذارد؛ حریم خود را شکسته(2) و خداوند پرده خویش را از او برمی گیرد. (3)

امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند:

از آن جا که خداوند زن را زیبا و ظریف آفریده است، (و مورد رغبت واقع می شود) هرکس با او ازدواج کند، باید از حریمش حمایت کند؛(4) حفاظت از حریم زن و حراست از او (با توجه به موقعیت روحی و جسمی اش) برای او بهتر است و زیبایی اش را پایدارتر می سازد. (5)

اختلاط زن و مرد

رسول خداصلی الله وعلیه وآله در جریان بیعت با زنان، از آن ها پیمان گرفت که:

«لا یَقْعَدَنَّ مَعَ الرِّجالِ فِی الْخَلاء»؛

با مردان اجنبی خلوت نکنند. (6)

ایشان دستور دادند که شب هنگامی که نماز تمام می شود، اوّل زن ها از مسجد بیرون بروند، بعد مردها؛ پیامبرصلی الله وعلیه وآله خوش

ص: 94


1- وسائل الشیعه، ج14، ص114؛ مجموعه ورام، ج2، ص119.
2- مستدرک الوسائل، ج14، ص280.
3- جامع الأخبار، ص158؛ نهج الفصاحه، ص359.
4- غررالحکم، ص408؛ کافی، ج5، ص510.
5- همان، ص405؛ مستدرک الوسائل، ج14، ص255.
6- کافی، ج5، ص519.

نمی داشت که زن و مرد با هم و به طور مختلط از مسجد بیرون روند. زیرا فتنه ها از همین اختلاطها برمی خیزد. رسول خداصلی الله وعلیه وآله برای این که برخورد و اصطکاکی رخ ندهد، دستور می داد مردان از وسط، و زنان از کنار کوچه یا خیابان بروند.(1) روزی که شاهد بیرون رفتن مردان و زنان باهم از مسجد بودند، خطاب به زن ها فرمودند: بهتر است شما صبر کنید آن ها بروند. شما از کنار بروید و آن ها از وسط. (2)

دست دادن با نامحرمان

پیامبرصلی الله وعلیه وآله فرمودند:

هرکه با زنی نامحرم دست بدهد به خشم خدا گرفتار می شود(3) و روز قیامت دست بسته وارد می شود. سپش او را به سوی دوزخ می برند. (4)

امام صادق علیه السلام فرمودند:

برای مردان جایز نیست که با زن (نامحرم) دست بدهند؛ مگر از زیر پارچه (بین دو دست پارچه ای حائل باشد)، و دست یکدیگر را نفشارند. (5)

ص: 95


1- همان، ص518.
2- سنن ابی داود، ج2، ص658.
3- وسائل الشیعة، ج20، ص195؛ بحارالانوار، ج101، ص32.
4- بحارالانوار، ج73، ص363؛ وسائل الشیعة، ج20، ص198.
5- وسائل الشیعة، ج20، ص207؛ کافی، ج5، ص525.

بوسیدن

رسول خداصلی الله وعلیه وآله فرمودند:

اگر کسی خواست محرم خود را که بالغ شده ببوسد، خواهر باشد یا عمه یا خاله، میان دو چشم (پیشانی) و سر او را ببوسد و از بوسیدن گونه و دهان او خودداری نماید.(1)

احکام حفظ حریم

اختلاط زن و مرد

اختلاط زن و مرد نامحرم مکروه است، مگر آن که پیرمرد با پیرزن باشند. این مکروه بودن در صورتی است که در مجلس هیچ وجه حرامی نباشد والّا اختلاط حرام می شود. (همه).(2)

رفتن به مجالسی که انسان می داند در آن مجلس مرتکب حرام می شود جایز نیست. (همه).(3)

اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتی باشند که کسی آن جا نباشد و دیگری نتواند وارد شود، چنانچه بترسند که به حرام بیفتند باید از آن جا بیرون بروند و ماندن در آن مکان حرام است. (همه به استثنای آیت اللَّه مکارم که فرموده اند: مطلقاً حرام

ص: 96


1- مستدرک الوسائل، ج9، ص73؛ بحارالانوار، ج101، ص38.
2- احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص174.
3- همان، ص175.

است).(1)

خودنمایی کردن به قصد به گناه انداختن دیگری حرام است. (همه). (2)

حضور زنان در کوچه و بازار و ارتباط با نامحرم بدون ضرورت، خلاف عفّت خانم هاست و در صورت ارتکاب حرام، جایز نیست. (3)

دست دادن با نامحرم

هر کسی که نگاه کردن به او جایز نیست تماس بدنی با او نیز جایز نیست و هرگونه تماس بدن با او حرام است و باید از آن اجتناب کرد، مگر ازروی لباس و بدون قصد لذّت و ریبه؛ اما اگر تلذّذ و ریبه در کار باشد قطعاً حرام است. (همه).(4)

دست دادن با نامحرم جایز نیست مگر ازروی لباس و در این صورت بنابر احتیاط واجب نباید دستِ یکدیگر را بفشارند. (همه). (5)

بوسیدن

بوسیدن محارم اشکال ندارد مشروط به آن که به قصد

ص: 97


1- مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع، ج5، ص52و51؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص176.
2- احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص178.
3- مسائل جدید از دیگاه علما و مراجع، ج2، ص80و79.
4- احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص161.
5- همان، ص16.

لذّت و ریبه نباشد (مگر همسر که مطلقاً جایز است). (همه). (1)

اگر کسی بداند که اگر بچّه یا محارم را ببوسد به گناه آلوده می شود نباید ببوسد. (همه).(2)

آداب ورود به خانه دیگران

آیات27و28 سوره نور، آداب ورود به خانه دیگران را بیان می نماید. (3)

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّی تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلَی أَهْلِهَا ذلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ»؛

ای کسانی که ایمان آورده اید در خانه هایی غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید، این برای شما بهتر است، شاید متذکّر شوید.

»فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فِیهَا أَحَداً فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّی یُؤْذَنَ لَکُمْ وَ إِن قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکَی لَکُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ«؛

و اگر کسی در آن نیافتید، داخل آن نشوید تا به شما اجازه داده شود، و اگر گفته شود بازگردید، بازگردید، که برای شما پاکیزه تر است و خداوند به آن چه انجام می دهید آگاه

ص: 98


1- همان، ص167.
2- همان، ص167.
3- تفسیر نمونه، ج14، ص428؛ تفسیر نور، ج8، ص172؛ ترجمه المیزان، ج15، ص154.

است.

در این آیات، بخشی از آداب معاشرت و دستورهای اجتماعی اسلام که ارتباط نزدیکی با مسائل مربوط به حفظ عفّت عمومی و رعایت حریم خانواده دارد بیان شده است، و آن طرز ورود به خانه های مردم و چگونگی گرفتن اجازه برای ورود است.

انسان به ناچار در محیط اجتماعی قیود زیادی را ازنظر لباس و طرز حرکت و رفت وآمد تحمّل می کند، ولی ادامه این وضع در تمام مدّت شبانه روز خسته کننده و دردسرآفرین است، او می خواهد مدّتی از شبانه روز را آزاد باشد، قیدوبندها را دور کند و به استراحت بپردازد؛ با خانواده و فرزندان خود به گفت وگوی خصوصی بنشیند و تا آن جا که ممکن است از این آزادی بهره گیرد. اگر بنا باشد هرکس سرزده وارد این محیط گردد و به حریم امن آن تجاوز کند دیگر آن آزادی و آرامش وجود نخواهد داشت. نزول این آیات بیانگر آن است که ازنظر اسلام برای حفظ حجاب اهل خانه و مصونیت از نگاه واردین، ورود به خانه مردم نیاز به اذن و اجازه دارد.

آداب ورود به خانه دیگران در روایات

در حدیثی آمده که: ابوسعید از یاران پیامبرصلی الله وعلیه وآله اجازه ورود به منزل گرفت در حالی که روبه روی در خانۀ

ص: 99

پیامبرصلی الله وعلیه وآله ایستاده بود، پیامبرصلی الله وعلیه وآله فرمود: به هنگام اجازه گرفتن روبه روی در نایست!

در روایت دیگری می خوانیم که خودِ آن حضرت هنگامی که به در خانه کسی می آمد روبه روی در نمی ایستاد بلکه در طرف راست یا چپ قرار می گرفت و می فرمود: السلام علیکم (و به این وسیله اجازه ورود می گرفت) زیرا آن روز هنوز معمول نشده بود که در برابر در خانه پرده بیاویزند. (1)

بنابر روایات، انسان حتی به هنگامی که می خواهد وارد خانه مادر یا پدر و یا فرزند خود شود، باید اجازه بگیرد. مردی از پیامبرصلی الله وعلیه وآله پرسید: آیا به هنگامی که می خواهم وارد خانه مادرم شوم باید اجازه بگیرم؟ فرمود: آری، عرض کرد مادرم غیر از من خدمتگزاری ندارد. بازهم باید اجازه بگیرم؟! فرمود: اَتُحِبُّ أن تَراها عُریانَةَ؟ آیا دوست داری مادرت را برهنه ببینی؟ عرض کرد: نه، فرمود: فَاستَاذِن عَلَیها!: پس از او اجازه بگیر! (2)

روزی پیامبرصلی الله وعلیه وآله می خواست وارد خانه دخترش فاطمه علیهاالسلام شود، نخست بر در خانه آمد دست به روی در گذاشت و در را کمی عقب زد، سپس فرمود: اَلسَلام عَلَیکُم، فاطمه علیهاالسلام پاسخ سلام پدر را داد، بعد پیامبرصلی الله وعلیه وآله فرمود: اجازه دارم وارد شوم؟ عرض کرد وارد شو ای رسول خدا! پیامبرصلی الله وعلیه وآله فرمود: کسی که همراه من است نیز

ص: 100


1- تفسیر فخر رازی، ج23، ص198 ذیل آیه مورد بحث.
2- تفسیر نورالثقلین، ج3، ص586.

اجازه دارد وارد شود؟ فاطمه عرض کرد: مقنعه بر سر من نیست، و هنگامی که خود را به حجاب اسلامی محجّب ساخت پیامبرصلی الله وعلیه وآله مجدداً سلام کرد و فاطمه علیهاالسلام جواب داد، مجدداً اجازه ورود برای خودش گرفت و بعد از پاسخ موافق فاطمه علیهاالسلام اجازه ورود برای همراهش جابر بن عبداللَّه گرفت. (1)

این حدیث به خوبی نشان می دهد که تا چه اندازه پیامبرصلی الله وعلیه وآله که یک الگو و سرمشق برای عموم مسلمانان است این نکات را دقیقاً رعایت می فرمود. حتّی در بعضی از روایات نقل است که: باید سه بار اجازه گرفت، اجازه اوّل را بشنوند و به هنگام اجازه دوّم خود را آماده سازند، و به هنگام اجازه سوّم اگر خواستند اجازه دهند و اگر نخواستند اجازه ندهند! (2)

حدود پوشش و نگاه

آیات30و31 سوره نور وظیفه مردان و زنان را در مورد نحوه نگاه و پوشش بیان می نماید. (3)

«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یُغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکَی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ»؛

ص: 101


1- تفسیر نورالثقلین، ج3، ص587.
2- وسائل الشیعه، ج20، ص219.
3- تفسیر نمونه، ج14، ص434؛ تفسیر نور، ج8، ص175؛ ترجمه تفسیر المیزان، ج15، ص152.

به مردان باایمان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و دامن های خود را حفظ کنند این برای آن ها پاکیزه تر است، خداوند به آن چه انجام می دهید آگاه است.

«وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَ لَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛

و به زنان باایمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدر شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران همسرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان هم کیششان یا کودکانشان یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند یا

ص: 102

کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند، آن ها هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانی شان دانسته شود. (و صدای خلخال که برپادارند به گوش رسد) و همگی به سوی خدا بازگردید ای مؤمنان تا رستگار شوید.

در کتاب کافی در شأن نزول نخستین آیه از آیات فوق از امام باقرعلیه السلام چنین نقل شده است که جوانی از انصار در مسیر خود با زنی روبه رو شد (در آن روز زنان مقنعه خود را در پشت گوش ها قرار می دادند و طبعاً گردن و مقداری از سینه آن ها نمایان می شد) چهره آن زن نظر آن جوان را به خود جلب کرد و چشم خود را به او دوخت هنگامی که زن گذشت جوان هم چنان با چشمان خود او را بدرقه می کرد در حالی که راه خود را ادامه می داد تا این که وارد کوچه تنگی شد و باز هم چنان به پشت سر خود نگاه می کرد؛ ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزی استخوان یا قطعه شیشه ای که در دیوار بود صورتش را شکافت! هنگامی که زن گذشت جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جاری است و به لباس و سینه اش ریخته! (سخت ناراحت شد) با خود گفت به خدا سوگند من خدمت پیامبرصلی الله وعلیه وآله می روم و این ماجرا را بازگو می کنم، هنگامی که چشم رسول خداصلی الله وعلیه وآله به او افتاد فرمود چه شده است؟

ص: 103

چون ماجرا را نقل کرد، در این هنگام جبرئیل، پیک وحی خدا، نازل شد و آیه فوق را آورد.(1)

این سوره در حقیقت سوره عفّت و پاکدامنی و پاکسازی از انحرافات جنسی است و آیات مورد بحث که احکام نگاه و حجاب را بیان می دارد نیز کاملاً به این امر مربوط است.

احکام و وظایف ویژه بانوان که در این آیات مطرح شده عبارتند از:

1. آن ها نباید زینت خود را آشکار سازند جز آن مقدار که طبیعتاً ظاهر است. بنابراین زنان حق ندارند زینت هایی که معمولاً پنهانی است آشکار سازند هرچند اندامشان نمایان نشود و به این ترتیب آشکار کردن لباس های زینتی مخصوصی را که در زیر لباس عادی یا چادر می پوشند مجاز نیست، چراکه قرآن از ظاهرساختن چنین زینت هایی نهی کرده است. در روایات متعددی که از اهل بیت علیهم السلام نقل شده نیز همین معنی دیده می شود که زینت باطن به گردنبند، بازوبند، خلخال (همان زینتی که زنان عرب در مچ پاها می بستند) تفسیر شده است. (2)

2. دوّمین حکمی که در آیه بیان شده این است که: آن ها باید خِمارهای خود را بر سینه های خود بیفکنند. خُمر جمع

ص: 104


1- وسائل الشیعه، ج14، ص139؛ تفسیر نورالثقلین و المیزان و روح المعانی (با تفاوت مختصری) ذیل آیه مورد بحث.
2- تفسیر علی بن ابراهیم، ذیل آیه مورد بحث.

خِمار در اصل به معنی پوشش است، ولی معمولاً به چیزی گفته می شود که زنان با آن سر خود را می پوشانند (روسری)، جُیُوب جمع جِیب به معنی یقه پیراهن است که از آن تعبیر به گریبان می شود و گاه به قسمت بالای سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق می گردد.

3. در سوّمین حکم مواردی را که زنان می توانند حجاب خود را برگیرند و زینت پنهان خود را آشکار سازند با این عبارت شرح می دهد: آن ها نباید زینت خود را آشکار سازند، مگر برای شوهران، پدران، پدران شوهران و غیر آن که در متن آیه ذکر شده است.

4. و بالاخره چهارمین حکم را چنین بیان می کنند: آن ها به هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانشان معلوم گردد و صدای خلخالی که بر پا دارند به گوش رسد. آن ها در رعایت عفّت و دوری از اموری که آتش شهوت را در دل مردان شعله ور می سازد و ممکن است منتهی به انحراف از جادّه عفّت شود، آن چنان باید دقیق و سختگیر باشند که حتّی از رساندن صدای خلخالی که در پای دارند به گوش مردان بیگانه خودداری کنند، و این گواه باریک بینی اسلام در این زمینه است.

با دقّت در تفاسیر این آیات درمی یابیم که:

ص: 105

1. حفظ نگاه از حرام نشانه ایمان است؛

2. جاذبه های جنسی را باید از دید نامحرم پنهان کرد؛

3. گاه باید از سرچشمه جلوگیری شود پس تقوا را از چشم شروع کنیم؛

4. پاکی چشم مقدّمه پاکدامنی است؛

5. مردان نیز باید حدودی را برای پوشش خود رعایت نمایند؛

6. دوری از چشم چرانی و بی عفّتی باعث رشد معنوی انسان است؛

7. خداوند از چشم چرانی ما آگاه است، در محضر خدا، معصیت نکنیم؛

8. در لزوم ترک نگاه حرام و حفظ عفاف و پاکدامنی بین زن و مرد، فرقی نیست؛

9. دل ربایی و جلوه گری زنان، در جامعه ممنوع است؛

10. پوشاندن قسمت هایی از بدن که به طور طبیعی آشکار است (صورت و دست از مچ تا سر انگشتان) لزومی ندارد؛

11. اسلام به نیاز فطری زن به آراستگی، در خانه و برای همسر پاسخ می دهد؛

12. هرگونه راه رفتنی که سبب آشکارشدن زیورهای مخفی زن شود ممنوع است؛

13. حجاب و پوشش، واجب است و هر کاری که زینت

ص: 106

زن را آشکار کند یا دیگران را از آن آگاه سازد ممنوع است؛

14. مقدار واجب برای پوشش سر و صورت، به سر انداختن روسری و مقنعه ای است که گردن و سینه را بپوشاند؛

15. همه مردم نسبت به مسئله نگاه و حجاب مسئولند و برای نگاه های حرام خود باید توبه کنند.

روایات حدود پوشش

از امام صادق علیه السلام درباره زینتی که زن (با توجه به، آیه31، سوره نور) می تواند آشکار سازد؛ سؤال شد، فرمودند:

اَلْوَجْهُ وَ الکفَّینِ؛ صورت و از سر انگشتان تا مچ دو دست. (1)

از ایشان پرسیده شد: آیا ساق دست زن (الذّرِاعَینِ) هم جزء زینتی است که به فرموده خداوند، زنان آن را نباید آشکار کند؟ فرمودند:

نَعَم، وَ ما دُونَ الْخِمار منَ الزِّینَةِ وَ ما دُونَ السِّوارَینِ؛

بله؛ ساق دست زن و سر و گردن و موضع دستبند، جزء زینت است. (2)

پیامبرصلی الله وعلیه وآله به حولاء فرمودند:

لا تُبدِی زِنَتَک لِغَیرِ زَوجِک، زینت خود را برای غیر شوهرت آشکار مکن؛ یا حَولاهُ! لا یحِلُّ لامرَأةٍ أن تُظهَر

ص: 107


1- وسائل الشیعه، ج20، ص202.
2- همان، ص300؛ کافی، ج5، ص520.

معصَمها و قَدَمها لِرَجُلٍ غَیرَ بَعلِها، ای حولاء! برای زن جایز نیست مچ دست و قدم هایش را برای غیر شوهرش آشکار سازد؛ وَ إذا فَعَلتٍ ذلِک لَم تَزَل فی لَعنَة اللَّهِ وَ سَخَطِهِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیها و لَعَنَتها ملائکةُ اللَّهِ وَ اُعدَّلَها عَذاباً ألیما، اگر چنین کرد؛ تا ابد مورد لعنت، خشم و غضب خدا و ملائکه او خواهد بود و در قیامت عذابی دردناک برای او آماده شده است. (1)

و در جای دیگر فرمودند:

ألا أخبِرُکم بِخَیرِ نِسائِکم؟؛ می خواهید، بهترین زنان را به شما معرفی کنم؟

اصحاب عرض کردند: بله. ایشان فرمودند:

إنَّ خَیرَ نِسائِکم اَلوَدودُ، اَلستَتیرَةُ، اَلعَفیفَةُ، اَلعَزیزَةُ فِی اَهلِها، الذَّلَیلَةُ مَعَ بَعلِها، اَلمُتَبِّرَجَةُ معَ زَوجِها، اَلحِصانُ عَن غَیرِهِ؛ زنانی که فرزند آور، مهربان، محجَیه و عفیف، در میان اهل و خانواده عزیز و در برابر شوهرشان متواضع هستند؛ زینت هایشان را برای همسرانشان آشکار و در برابر غیر همسر (نامحرمان) عفّت و پاکدامنی را حفظ می کنند.(2)

رسول خداصلی الله وعلیه وآله حد پوشش و نوع لباس زن در برابر محرم و نامحرم را نیز مشخّص می فرمایند:

لِلزَّوجِ ما تَحتَ الدَّرعِ وَ لِلاِبنِ وَ الاَخِ ما فَوقَ الدَّرعِ وَ لِغَیرِ ذِی محرَمَ أربَعَةٌ (دَرعٌ وَ خِمارٌ وَ جِلبابٌ وَ اِزارٌ)؛

ص: 108


1- مستدرک الوسائل، ج14، ص242.
2- همان، ص161؛ مکارم الاخلاق، ص200.

پوشش زن برای همسرش لباس زیرین است و برای پسر و برادرش بیشتر از لباس زیر است و برای نامحرم چهار لباس باید بپوشد؛ پیراهن، رسوری، عبا یا چادر و ازار (روپوش بلند تا پایین پا). (1)

مردی از رسول خداصلی الله وعلیه وآله سؤال کرد: آیا خواهرم می تواند موی سر خود را پیش من برهنه کند؟ ایشان در جواب فرمودند:

نه، من بیم دارم که اگر خواهر تو، موی خویش و زیبایی های خود را برهنه گرداند، موجب لغزش تو گردد.

همان گونه که از مفهوم روایت آشکار است، رعایت این موارد توسط محارم موجبات سلامت روابط بین افراد خانواده را فراهم می سازد. (2)

احکام حدود پوشش

در کتب فقهی و رساله های عملیه، مسئله حجاب مفصلاً مورد بررسی قرار گرفته است. فقها پوشش را به دو دسته تقسیم می کنند:

پوششی که در نماز باید به کار برده شود که البته شرائطی دارد؛ از قبیل پاک بودن، غصبی نبودن و... و پوششی که در مقابل مردان بیگانه باید رعایت شود و شرائط خاص نماز را

ص: 109


1- مجمع البیان، ج7، ص243؛ تفسیر صافی، ج3، ص430.
2- بحارالانوار، ج101، ص38؛ مستدرک الوسائل، ج14، ص303.

ندارد ولی شرایط خاصی دارد، که خواهد آمد.

اصل حکم حجاب از نظر فقهای عظام از ضروریات است یعنی بی اعتنایی به اصل حجاب و عدم رعایت آن معصیت و گناه است.

بر زنان واجب است تمام بدن خود به استثنای وجه (قسمتی از صورت که در وضو، شستن آن واجب است) و کفین (دو دست از مچ تا سرانگشتان) را از نامحرم بپوشانند مشروط به آن که:

الف) وجه و کفین آن ها زینت نداشته باشد. (همه).

ب) کسی به قصد لذّت و ریبه به وجود و کفین آن ها نگاه نکند. (1)

تذکر: تلذّذ یعنی لذّت بردن و نگاه ازروی تلذّذ یعنی نگاهی که به قصد لذّت بردن باشد، وامّا ریبه یعنی نگاه به خاطر تلذّذ و چشم چرانی نیست، ولی خصوصیت دو طرف طوری است که خطرناک است و دنبال این نگاه بیم لغزش و افتادن در فساد می رود. این دو نوع نگاه مطلقاً حرام است، حتّی در مورد محارم. تنها موردی که استثناء شده، نگاهی است که مقدمه خواستگاری است.

جایز نیست کف پا، روی پا، قوزک پا و پاشنه پا در برابر نامحرم نمایان باشد. بنابراین اگر خانمی در حال نماز این

ص: 110


1- توضیح المسائل مراجع، م2435.

قسمت ها را نپوشاند در حضور نامحرم معصیت کرده ولی نمازش صحیح است. (همه). (1)

نمایان بودن زیر چانه، گردن، گوش، سینه و دست ها تا بازو برای خانم ها جایز نیست و باید این مواضع را هم از نامحرم بپوشانند. در نماز هم این مقدار باید پوشیده باشد. (همه).(2)

بنابر احتیاط واجب خانم ها باید موهای مصنوعی (که به موهای خود وصل کرده اند) یا کلاه گیس را از نامحرم بپوشانند. (همه به جز آیات عظام بهجت، سیستانی، مکارم)(3)

آیات عظام بهجت و سیستانی: بر زن واجب است از نامحرم بپوشاند.

آیت اللَّه مکارم: اگر این کار زینت محسوب می شود، واجب است آن را از نامحرم بپوشاند.

حد پوشش در نماز

زن باید در حال نماز، تمام بدن حتی سر و موی خود را به جز صورت (به مقداری که شستن آن در وضو واجب است) و دست ها تا مچ و پاها (آیت اللَّه سیستانی: روی پا) تا مچ را

ص: 111


1- العروةالوثقی، ج12، فی الستر و الساتر، قبل از م1؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص109.
2- همان؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص110.
3- همان؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص126.

بپوشاند امّا برای آن که یقین کند که مقدار واجب را پوشانده است، باید مقداری از اطراف صورت و پایین تر از مچ را نیز بپوشاند. (همه). (1)

در نماز باید زیر چانه پوشانده شود. (همه). (2)

هنگام نماز اگر مرد نامحرم او را می بیند، روی پا باید پوشانده شود. (همه به جز آیات عظام تبریزی و مکارم). (3)

آیت اللَّه مکارم: واجب نیست ولی بهتر آن است که بپوشاند.

آیت اللَّه تبریزی: بنابر احتیاط، واجب است.

تذکر: لازم نیست پشت و روی پا به وسیله جوراب پوشانده شود بلکه اگر به وسیله چادر و مانند آن نیز پوشانده شود، کافی است.

نمازخواندن زن با مانتو و شلوار، اگر جاهایی از بدن که باید پوشیده شود را بپوشاند اشکال ندارد. (همه). (4)

برجستگی های بدن هنگام نماز در برابر نامحرم اگر

ص: 112


1- توضیح المسائل مراجع، م789؛ آیت اللَّه وحید؛ توضیح المسائل، م795؛ اجوبةالاستفتاءات، ص437.
2- العروةالوثقی، ج1، فی الستر و الساتر، م6.
3- آیت اللَّه سیستانی sistani.org (حجاب)، س3 و آیت اللَّه تبریزی، صراطالنجاة، ج5، س1275 و استفتائات، س1614 و آیت اللَّه فاضل، جامع المسائل، ج1، ص1706 و آیت اللَّه صافی، جامع الاحکام، ج2، س1696 و آیت اللَّه خامنه ای، اجوبةالاستفتائات، س438.
4- العروةالوثقی، ج1، فی الستر و الساتر، الثانی؛ آیت اللَّه تبریزی، استفتائات جدید، ج1، س446؛ آیت اللَّه فاضل، جامع المسائل، ج1، س244.

باعث جلب توجّه مرد نامحرم گردد، باید پوشانده شود و اگر پوشانده نشود، زن گناه کرده است، ولی نماز او صحیح است. (همه).(1) در هنگام نماز، پوشاندن زیورآلات، واجب نیست ولی پوشاندن بدن (قسمتی که آن زیورآلات روی آن قرار گرفته) واجب است. (همه). (2)

در موقع نماز اگر مرد نامحرم زن را نمی بیند، پوشاندن چهره آرایش کرده برای زن در نماز واجب نیست. (همه). (3)

اگر زن در بین نماز بفهمد که موهای او از چادر بیرون آمده، باید آن را بلافاصله بپوشاند و نمازش صحیح است به شرط آن که پوشاندن زیاد طول نکشد ولی اگر بعد از نماز بفهمد، نمازش صحیح است. (همه به جز آیات عظام بهجت، تبریزی و وحید خراسانی)(4)

آیت اللَّه تبریزی: اگر در بین نماز بفهمد، نمازش باطل است و اگر بعد از نماز بفهمد، نمازش صحیح است.

آیات عظام بهجت و وحید خراسانی: اگر در بین نماز

ص: 113


1- العروةالوثقی، ج1، فی الستر و الساتر، م5.
2- همان، م4.
3- . همان، م5.
4- با استفاده از توضیح المسائل مراجع، م792؛ آیت اللَّه خامنه ای، اجوبةالاستفتائات، س432؛ آیت اللَّه نوری، توضیح المسائل، م793؛ آیت اللَّه وحید، توضیح المسائل، م798.

بفهمد، باید آن را بلافاصله بپوشاند ولی بنابر احتیاط (مستحب) نماز را تمام کند و دوباره بخواند. و اگر بعد از نماز بفهمد، نمازش صحیح است.

پوشاندن روی پا و کف آن در سجده واجب نیست. (همه).(1)

چادر، حجاب برتر

واجب است تمام بدن زن به جز قرص صورت و دست ها تا مچ از نامحرم پوشانده شود. هر لباسی که این مقدار واجب را بپوشاند مانع ندارد ولی پوشیدن چادر بهتر است (آیت اللَّه خامنه ای: چادر بهترین نوع حجاب و نشانه ملّی ماست) و از لباس هایی که توجّه نامحرم را جلب کند باید اجتناب شود. (همه). (2)

خانم مرضیه حدیده چی (دبّاغ) نقل می کند:

من وقتی همراه امام از فرانسه آمدم، مانتو و شلوار تنم بود. در مهران پایم صدمه خورده بود و هنوز عصایی زیر دستم بود. با آن مانتو شلوار، خدمتشان رسیدم تا گزارش بدهم. فرمودند: «شما چادر ندارید؟ بگویم احمد برایتان یک چادر بخرد؟» گفتم: نه حاج آقا، چارد دارم، امّا چون به کوه می رفتم و اسلحه روی دوشم و فشنگ به کمرم و

ص: 114


1- توضیح المسائل مراجع، ج1، م789.
2- مسائل جدید از دیدگاه مراجع، ج1، ص35 و 36 و 37 و 38.

قمقمه به پهلویم آویزان بود و گاهی هم سه پایه تیربار را روی دوشم می گرفتم و از کوه بالا می رفتم، این بود که اگر چادر هم به سر می کردم، دیگر خیلی مشکل بود. فرمودند: »چادر برای زن بهتر است.« من هم از همان جا آمدم و چادر را سرم کردم و دیگر برنداشتم. (1)

پوشیدن چادرهایی که موها و یا سایر نقاط بدن از پشت آن نمایان است کفایت نمی کند و خانم ها خصوصاً در منزل اگر نامحرمی هست باید از پوشیدن این گونه چادرها خودداری کنند. (همه). (2)

خانم ها نمی توانند آستین خود را برای آمپول زدن و یا فشار خون و یا نبض گرفتن و غیره در مقابل نامحرم بالا ببرند مگر در حال اضطرار. (همه). (3)

پوشش زن از زن

خانم ها باید عورت خود را از زن های دیگر بپوشانند ولی

ص: 115


1- مجله حدیث زندگی، ص61.
2- احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص117؛ امام خمینی، آیت اللَّه نوری و آیت اللَّه سیستانی، التعلیقات علی العروة فی الستر و الساتر، م1؛ العروةالوثقی، ج1، فی الستر و الساتر، م16؛ آیت اللَّه صافی، جامع الاحکام، ج2، س1692؛ آیت اللَّه فاضل، جامع المسائل، ج1، س1712؛ آیت اللَّه مکارم، استفتاءات، ج2، ص154 دفتر آیات عظام وحید، بهجت و تبریزی.
3- العروةالوثقی، ج1، فی الستر و الساتر، قبل از م1؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص112.

پوشانیدن بقیه بدن واجب نیست؛ مگر آن که در معرض نگاه با ریبه باشد. (همه). (1)

اگر خانمی بداند که خانم دیگری به قصد لذّت به بدن یا به دست و صورت او نگاه می کند، واجب است بدن و دست و صورت را از آن خانم بپوشاند. (همه به استثنای آیت اللَّه بهجت) (2)

آیت اللَّه بهجت: پوشاندن بدن و دست و صورت لازم نیست.

پوشاندن عورت زن از زنان دیگر واجب است اگرچه بدون قصد لذّت نگاه کنند مگر در حال اضطرار. بنابراین راه های جلوگیری از حاملگی مستلزم نگاه زن به عورت زن باشد و بعضی عکس های رادیولوژی از رحم یا قراردادن دستگاه داخل رحم که مستلزم کشف عورت است غیر از حالت اضطرار جایز نیست و باید اجتناب شود. (همه). (3)

پوشش زن در مقابل کودکان

اگر بچّه ها (اعم از دختر یا پسر محرم یا نامحرم) به سن

ص: 116


1- العروةالوثقی، ج1، فی الستر و الساتر، قبل از م1؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص129.
2- توضیح المسائل مراجع، م2436؛ العروةالوثقی، ج1، فی الستر و الساتر، قبل از م1؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص129.
3- توضیح المسائل مراجع، م2436؛ العروةالوثقی، ج1، فی الستر و الساتر، قبل از مسئله1؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص63.

تمیز نرسیده باشند، پوشاندن بدن حتّی عورت از آن ها واجب نیست. امّا اگر به سنّی رسیده اند که خوب و بد را تشخیص می دهند، اگر دختر است و یا پسر است و محرم، فقط عورت را باید بپوشانند اگر پسر است و نامحرم واجب است عورت را بپوشاند و بنابر احتیاط واجب به استثنای وجه و کفین بقیه بدن را باید از او بپوشانند. (همه). (1)

روایات حدود نگاه

در حدیثی از امام باقرعلیه السلام به نقل از رسول خداصلی الله وعلیه وآله آمده است که:

کُلُّ عَیْنٍ باکِیَةٌ یَوْم الْقِیَامةِ إلا ثَلاثَ اعْیُنٍ عَیْنٌ بَکَتْ منْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ عَیْنٌ غُضَّتْ عَنْ محَارِم اللَّهِ وَ عَیْنٌ بَاتَتْ سَاهِرَةً فِی سَبِیلِ اللَّه؛

تمام چشم ها در قیامت گریانند مگر سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید و چشمی که بر روی گناه بسته شود و چشمی که در راه خدا بیدار بماند. (2)

حضرت علی علیه السلام فرمودند:

اَلعَینُ رائِدُ القَلبَ الفِتَن؛ چشم، دل را به فتنه ها می کشاند. (3)

ص: 117


1- همان، م2435؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص131.
2- بحارالانوار، ج101، ص35.
3- غررالحکم، ص60.

و اَلعُیونُ مصائِدُ الشِیطانِ؛ شیطان به وسیله چشم ها انسان را به دام می اندازد.(1)

و کَم من نَظرَةٍ جَلَبَت حَسرَةً؛ چه بسا نگاهی که مایه حسرت می گردد.(2)

وَ لَعَنَ اللَّهُ النّاظِرَ وَ المنظورَ إلیهِ؛ کسی که نگاه (حرام) می کند و کسی که به او نگاه می شود هردو مورد لعنت خداوند هستند. (3)

من غَضُّ طَرفَهُ أراحَ قَلبَهُ؛ هرکه نگاه خویش را از حرام برگیرد؛ قلبش آرام می گیرد. (4)

امام صادق علیه السلام فرمودند:

اَلنَّظرَةُ بَعدَ النَّظرَةِ تَزَرَعُ فی القَلبِ الشَّهوَةَ وَ کَفَی بِها لِصاحِبِها فِتنَةَ؛ نگاه در پی نگاه شهوت را در دل می رویاند و این برای گمراهی صاحب آن کافی است. (5)

و باز می فرمایند:

من ملَأ عَینَیهِ من حَرام ملَأ عَینَیهِ یوم القِیامةِ من النّارِ اِلّا أن یتوبَ وَ یرجِعُ؛ هرکس چشم خود را از نگاه حرام آکنده سازد (یعنی به نامحرم نگاه مستمر داشته باشد که لذّت ببرد نه نگاه گذرا) خداوند در روز قیامت چشم او را از آتش پرمی گرداند مگر این که

ص: 118


1- همان، ص260؛ مستدرک الوسائل، ج14، ص271.
2- مستدرک الوسائل، ج14، ص271.
3- همان.
4- همان؛ غررالحکم، ص260.
5- وسائل الشیعه، ج20، ص192.

توبه کند و از عمل خود دست بردارد. (1)

ازجمله سخنان رسول خداصلی الله وعلیه وآله در این باره این که:

إشتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ عَلی إمرَأةٍ ذات بَعلٍ ملَأت عَینَها من غَیرِ زَوجِها؛ غضب خداوند بر زنی که به مردی غیر از شوهرش (یعنی مرد نامحرم) نگاه می کند؛ شدید است.(2)

در جای دیگر می فرمایند:

اَلنَّظرَةُ سَهمُ مَسمُومٍ منْ سِهام إبلیسٍ فَمن تَرَکَها خَوفاً من اللَّهِ أعطاهُ اللَّهُ إیماناً یَجِدُ حَلاوَتَهُ فی قَلبِهِ؛ نگاه، تیری مسموم از تیرهای شیطان است، هرکه از ترس خدا آن را ترک کند خداوند به او ایمانی عطا می فرماید که شیرینی آن را در دل خود احساس می کند،(3) و این که اَلنَّظرُ إلی محاسِنِ النِّساءِ، نگاه کردن به زیبائی های زنان نیز تیری از تیرهای شیطان است، هرکس آن را ترک کند، أذاقَهُ اللَّهُ طَعم عِبادَةٍ تَسُرَّهُ، خداوند مزه عبادتی سرورآفرین را به او خواهد چشانید. (4)

امام صادق علیه السلام فرمودند:

حضرت شعیب از دخترش پرسید: چگونه امانت داری این جوان (حضرت موسی) را فهمیدی که او را امین

ص: 119


1- میزان الحکمه، ج13، ص6323؛ مستدرک الوسائل، ج14، ص271؛ بحارالانوار، ج101، ص32.
2- بحارالانوار، ج101، ص39؛ وسائل الشیعة، ج20، ص232.
3- مستدرک الوسائل، ج14، ص268.
4- همان، ص271.

می خوانی؟ دختر گفت: وقتی دعوت شما را به او ابلاغ کردم، به من گفت: از پشت سر، مرا راهنمایی کن؛ تا مبادا به قامت من چشم بدوزد. (1)

از امام رضاعلیه السلام نقل شده است که:

نگاه مردان به موهای زنان از آن جهت حرام است که باعث تهییج آنان و کشیده شدنشان به فساد و آن چه نه حلال است و نه پسندیده، می گردد. (2)

در حجّةالوداع زنی نزد پیامبرصلی الله وعلیه وآله آمد و از آن حضرت، احکام شرعی مربوط به حج را پرسید. فضل بن عباس که کنار پیامبرصلی الله وعلیه وآله بود، به آن زن نگاه کرد و زن نیز به فضل نگاه کرد. پیامبرصلی الله وعلیه وآله روی فضل را از جانب آن زن برگرداند و فرمود: مرد جوان و زن جوان، می ترسم که شیطان بین آن دو قرار گیرد. (3)

پیامبرصلی الله وعلیه وآله زنان را از معاشرت با زنانی که وصف آن ها را برای شوهرانشان طوری بازگو می کنند، مثل این که خودشان او را دیده اند، نهی فرمودند.(4) همچنین امام صادق علیه السلام فرمودند:

سزاوار نیست که زن (زیبایی های خود را) نزد زنان یهودی و نصرانی آشکار کند، زیرا آن ها وصف او را نزد شوهرانشان بازگو می کنند. (5)

ص: 120


1- همان، ج14، ص274.
2- بحارالانوار، ج104، ص33.
3- صحیح بخاری، ج8، ص63.
4- تفسیر ابن کثیر، ج3، ص384.
5- کافی، ج5، ص519؛ وسائل الشیعة، ج20، ص184.

نگاه و خواستگاری

از امام صادق علیه السلام روایت شده است:

لا بَأسَ أن یَنظُرَ اِلی وَجهِها وَ معاصِمها إذا اَرادَ أن یَتَزَّوَّجَها؛ وقتی شخص بخواهد با زنی ازدواج کند، باکی نیست که به چهره و محل دستبندها نگاه کند.(1)

مفهوم این حدیث آن است که اگر قصد ازدواج در کار نباشد نگاه کردن جایز نیست. چون اولاً نگاه خواستگار با نگاه غیرخواستگار فرق می کند. خواستگار به دیده خریداری نگاه می کند و معمولاً خالی از تلذّذ نیست. بنابراین، فقها می گویند: نگاه خواستگار با علم به این که تلذّذ حاصل می شود مانعی ندارد. البته هدف او باید تحقیق باشد نه تلذّذ، ولی کسی که قصد خواستگاری ندارد، نباید با چشمان خیره و نگاه های خریداری، زن را ورانداز کند و این منافات ندارد که نظر به چهره زن به اندازه ای که لازمه هم صحبتی است جایز باشد. ثانیاً در مورد نگاهی که مقدمه خواستگاری است، چنان که روایات دیگر دلالت دارد و فقها هم فتوا می دهند، جواز نظر اختصاص به چهره و دو دست ندارد بلکه نسبت به مطلق زیبائی های زن نیز جایز است. برای نمونه دو روایت را ذکر می کنیم:

از امام صادق علیه السلام پرسیده شد: اَلرَّجُلُ یُریدُ أن یَتَزَّوَّجَ المرأةَ اَیَنظُرَ

ص: 121


1- وسائل الشیعة، ج20، ص88؛ کافی، ج5، ص365.

اِلی شَعرِها؟ شخصی می خواهد با زنی ازدواج کند، آیا جایز است به موی او نگاه کند؟ فرمودند: نَعَم، إنَّما یُریدُ أن یَشتَرِیها بِاَغلَی الثَّمنِ، آری زیرا به گرانبهاترین قیمت، خریدار اوست. (1)

یعنی آن چه انسان در زندگی زناشوئی مایه می گذارد از هر چیز گرانبهاتر است. و در جای دیگر در جواب به این سؤال که: اَیَنظُرُ الرَّجُلُ اِلی المرأدِ یُریدُ تَزویجَها فَیَنظُرَ اِلی شَعرِها وَ مَحاسِنِها؟ آیا مردی که قصد ازدواج دارد حق دارد به مو و زیبائی های زن مورد نظرش نگاه کند؟ می فرمایند: لا بَأسَ بِذلِکَ إذا لَم یَکُن متَلَذِّذَا، اشکالی ندارد مشروط بر این که مقصودش التذاذ نباشد.(2) پس معلوم شد جواز نظر برای خواستگار، اختصاص به چهره و دو دست ندارد.

احکام حدود نگاه

قانون کلی: نگاه کردن به هر چیزی یا هر کسی (خودش یا عکسش) به قصد لذّت یا با خوف به فساد افتادن (غیر از همسر) حرام است، اگرچه نگاه به محرم باشد. خواه نگاه به زن یا به مرد یا به حیوان یا به جماد، به عکس، فیلم، مجسمه یا هر چیز دیگر باشد، حتّی نگاه کردن به بدن خود در آینه یا هر جای دیگر به قصد شهوت رانی حرام است. (همه).

ص: 122


1- همان، ص89؛ تهذیب، ج7، ص435.
2- وسائل الشیعة، ج20، ص88؛ کافی، ج5، ص365

آیت اللَّه خامنه ای: هر نگاهی که باعث تحریک غریزه جنسی بشود مگر بین زن و شوهر حرام است.(1)

نگاه کردن مرد به بدن زن نامحرم چه با قصد لذّت و چه بدون آن حرام است: نگاه کردن به صورت و دست ها اگر به قصد لذّت باشد حرام است ولی اگر بدون قصد لذّت باشد مانعی ندارد (به شرط این که صورت و دست ها زینت نشده باشد). نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام می باشد و نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام می باشد و نگاه کردن به صورت و بدن و موی دختر نابالغ اگر به قصد لذّت نباشد و به واسطه آن بیم گرفتاری در گناه نباشد اشکال ندارد، ولی بنابر احتیاط باید جاهایی را که مثل ران و شکم معمولاً می پوشانند نگاه نکند. (همه به جز آیات عظام گلپایگانی، سیستانی، تبریزی)

آیت اللَّه گلپایگانی: نگاه کردن به صورت و دست های زن نامحرم، چه با زینت چه بدون زینت، بنابر احتیاط واجب جایز نیست.

آیت اللَّه سیستانی: بنابر احتیاط مستحب بهتر است از نگاه به صورت و دست ها پرهیز کرد.

آیت اللَّه تبریزی: اگر زینت در صورت و دست ها ازقبیل

ص: 123


1- توضیح المسائل مراجع، م2433؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص46.

انگشتر ساده و اصلاح صورت و سرمه ای باشد که حتی در پیرزن ها معمول است، پوشاندن آن بر زن واجب نیست و نگاه کردن مرد به آن هم اگر به قصد لذّت نباشد، مانع ندارد. (1)

تذکر: فرقی بین نامحرمی که فامیل و دوست است و نامحرم غریبه نیست.

نگاه کردن مرد به کف پا، روی پا، پاشنه پا و ساق پای خانم های نامحرم حتّی بدون قصد لذّت جایز نیست و خانم ها باید آن ها را بپوشانند. (همه به جز آیات عظام گلپایگانی، سیستانی، تبریزی) (2)

آیت اللَّه گلپایگانی: به طورکلی نگاه کردن به بدن نامحرم حرام است و نگاه به صورت و دست ها بنابر احتیاط واجب جایز نیست.

آیت اللَّه سیستانی: اگر زن اهل رعایت حجاب باشد و یا اگر امر به حجاب شود قبول کند، نگاه کردن به این مواضع جایز نیست، والّا اشکال ندارد.

آیت اللَّه تبریزی: نگاه کردن مرد به کف پا و روی پا تا قوزک پا، بنابر احتیاط جایز نیست.

ص: 124


1- توضیح المسائل مراجع، م2433؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص42.
2- استفتائات امام قدس سره، ج3، ص258؛ توضیح المسائل، آیات عظام، گلپایگانی و تبریزی، م2442، سیستانی، م2443؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص45و44.

زن و مرد می توانند به استثنای عورتین به تمام بدن محارم نگاه کنند، مشروط به آن که قصد لذّت و ریبه نباشد (به استثنای همسر که مشروط به این شرط نیست) در صورت قصد لذّت و ریبه باید از نگاه به بدن محارم اجتناب کرد. بنابر احتیاط مستحب، بهتر است که نگاه کردن مردان به محارم خود از زانو تا ناف ترک گردد). (همه به جز آیت اللَّه سیستانی) (1)

آیت اللَّه سیستانی: بدون قصد لذّت نگاه به بدن محارم غیر از عورتین اشکال ندارد.

نگاه به نامحرم حرام است امّا اگر اتّفاقی نگاه انسان به نامحرم بیفتد به شرط این که بلافاصله نگاه را برگرداند که حکم نگاه کردن را پیدا نکند اشکال ندارد. (همه).(2)

نگاه مرد به بدن مرد (به جز عورتین) و نگاه زن به بدن زن (به جز عورتین) به شرط آن که به قصد لذّت نباشد جایز است. (همه). (3)

مرد می تواند به صورت و دست های زن نامحرمی که کاملاً حجابش را رعایت کرده به شرط این که زینت نشده باشد

ص: 125


1- توضیح المسائل مراجع، م2437؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص66و40.
2- احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص50و49.
3- العروةالوثقی، ج1، فی الستر و الساتر، النکاح، م38؛ توضیح المسائل مراجع، م2438؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص62و37.

و نگاه به قصد لذّت و ریبه نباشد نگاه کند. (همه به جز آیات عظام گلپایگانی، سیستانی، تبریزی که در مسئله1 این بخش بیان شد.)(1)

اگر زن بداند که مرد با قصد لذّت به دست و صورت او نگاه می کند، اگرچه دست و صورت او زینت نداشته باشد، باید آن ها را نیز بپوشاند. (همه به جز آیت اللَّه بهجت: اگر کمک به حرام باشد پوشاندن، واجب است.)(2)

مرد نمی تواند به مواضعی که زنان مسلمان بدحجاب نپوشانده اند و یا زینت کرده اند نگاه کند امّا نگاه کردن به مواضعی که زنان غیرمسلمان عادتاً نمی پوشانند بدون قصد لذّت اشکال ندارد. (همه به جز آیات عظام اراکی، گلپایگانی، سیستانی)(3)

آیت اللَّه اراکی: نگاه کرن، به مو و سر و صورت زنان اهل کتاب و کفاراشکال ندارد و احیتاط واجب آن است که به غیر این ها نگاه نکند.

آیت اللَّه گلپایگانی: احتیاط واجب آن است که به غیر از

ص: 126


1- توضیح المسائل مراجع، م2437و2436؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص42.
2- العروةالوثقی، ج1، فی الستر و الساتر، قبل از م1؛ مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع، ج2، ص83و81؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص127.
3- توضیح المسائل مراجع، م2433؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص45و43.

صورت و دست او نگاه نکند.

آیت اللَّه سیستانی: نگاه کردن به بدن زن های مبتذله که اگر امر به حجاب کنند اعتنا نمی کنند بدون قصد لذّت اشکال ندارد و در این حکم فرقی بین زنان کفّار و زنان دیگر نیست و نیز فرقی بین دست و صورت و دیگر جاهای بدن که عادتاً نمی پوشانند نیست.

نگاه کردن زن ها به بدن مرد نامحرم به استثنای صورت و دست ها و مقداری که مردان عادتاً نمی پوشانند حرام است. (همه به جز آیات عظام بهجت و فاضل) (1)

آیت اللَّه بهجت: بنابر احتیاط واجب حرام است. نگاه به قسمت هایی که عادتاً نمی پوشانند، جایز است؛ مگر این که کمک به گناه باشد.

آیت اللَّه فاضل: نگاه کردن زن ها به بدن مرد نامحرم، به استثنای صورت و دست ها حرام است.

نگاه کردن به باز و یا سینه یا جایی دیگر از بدن مرد نامحرمی که لباس نامناسب پوشیده (مانند آن که لباس آستین کوتاه و با یقه باز و یا نازک و بدن نما پوشیده باشد) حتی اگر بدون قصد لذّت و ریبه باشد حرام است. (همه به جز آیت اللَّه

ص: 127


1- توضیح المسائل مراجع، م2433؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص67.

بهجت).(1)

آیت اللَّه بهجت: بنابر احتیاط واجب حرام است.

اگرچه بر مرد لازم نیست خود را بپوشاند ولی خانم ها واجب است نگاه نکنند. (همه).(2)

زن می تواند به تمام بدن پسر یا دختر غیرممیّز نگاه کند امّا بعد از سِن تمیز نباید به عورت آن ها نگاه کند. (همه به جز ایات عظام اراکی، بهجت، تبریزی، گلپایگانی که می فرمایند: نگاه به عورتین بچّه ممیّز حرام است.) (3)

در صورتی که انسان شک کند که این شخص از کسانی است که نباید به او نگاه کرد، نباید به او نگاه کند. (همه به جز آیت اللَّه بهجت: احتیاط در اجتناب است.)(4)

نگاه پزشک

تاکنون از مفهوم آیات و روایات، عدم جواز نگاه و لمس بدن نامحرم معلوم گردید؛ اما نگاه و لمس قسمتی از بدن بیمار توسط پزشک، جهت معالجه، در حال اضطرار، استثناء گردیده است. از امام صادق علیه السلام درباره زن مسلمانی که شکستگی یا زخم

ص: 128


1- توضیح المسائل مراجع، م2433؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص68.
2- همان؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص70.
3- همان؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص71و70.
4- العروةالوثقی، ج 2، النکاح، م 50؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص72.

یا جراحتی در جایی از بدنش به وجود آمده است که مرد نامحرم نباید آن را نگاه کند، سؤال شد؛ امام علیه السلام فرمودند: إِذا اضطَرَّت اِلَیهِ فَیعالِجُها إن شاءَت، در حال اضطرار (پزشک مرد) می تواند او را معالجه کند.(1) این موارد اضطرار در فتاوای مراجع عظام روشن گردیده است.

جایز نیست خانم ها بدون تحقیق کردن از وجود دکتر زن به دکتر مرد مراجعه کنند. مگر در صورتی که دکتر زن نتواند مداوا کند و یا مداوا توسط دکتر مرد بدون نگاه و لمس بدن زن امکان پذیر باشد. (همه). (2)

دکتر محرم نیست اگر در حال اضطرار مجبور شد به بدن نامحرم نگاه کند باید به همان مقدار اکتفا کند، تا می تواند از روی لباس معاینه نماید. (همه). (3)

آمپول زدن به نامحرم چون مستلزم نگاه و لمس است جایز نیست مگر در حال اضطرار. (همه).(4)

گرفتن عکس در رادیولوژی، تزریق یا گرفتن خون و

ص: 129


1- کافی، ج5، ص534؛ وسائل الشیعة، ج20، ص233.
2- احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص113؛ مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع، ج1، ص183.
3- توضیح المسائل مراجع، م2441؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص48و47.
4- العروةالوثقی، ج2، النکاح، م35؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص48.

انجام سونوگرافی، اگر مستلزم نگاه به بدن نامحرم و کشف عورت در مقابل دیگران باشد، در حالی که بتواند به متخصص محرم مراجعه کند، توسط نامحرم حرام است. (همه). (1)

زایمان و سرازین باید توسط پزشک زن انجام شود، مگر در حال اضطرار. (همه).(2)

جلوگیری از حاملگی اگر مستلزم فعل حرامی باشد، جایز نیست. بعضی از روش ها، مسلتزم سه فعل حرام است:

الف) نگاه کردن به عورت دیگری در غیر اضطرار.

ب) کشف عورت برای دکتر در غیر اضطرار.

ج) لمس عورت در غیر اضطرار (غیر اضطرار به این دلیل که راه های دیگری وجود دارد). (همه).(3)

نگاه به عکس و فیلم

زنان در ورزشگاه هایی که مردان پوشش کافی ندارند برای دیدن مسابقه نمی توانند بروند، امّا دیدن فیلم غیرمستقیم مسابقات اگر به قصد ریبه و لذّت نباشد و ترس از افتادن در فتنه و فساد نباشد، اشکالی ندارد. (همه به جز آیات عظام خامنه ای و گلپایگانی)(4)

ص: 130


1- همان؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص49.
2- مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع، سیّد محسن محمودی، ج5، ص88و87.
3- العروةالوثقی، ج1، فی الستر و الساتر، قبل از م1؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص65 و63.
4- احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص84.

آیت اللَّه خامنه ای: اگر به صورت مستقیم پخش شود، بنابر احتیاط واجب نگاه نکنند و اگر به صورت غیر مستقیم و با قصد لذّت و موجب ریبه و فساد باشد، حرام است.

آیت اللَّه گلپایگانی: زن ها نمی توانند عمداً به این گونه فیلم ها نگاه کنند.

خرید و فروش و نگهداری عکس های مبتذل حرام است و باید آن ها را ازبین برد. (همه).(1)

زنان می توانند به عکس مردان، نگاه کنند مشروط به آن که به قصد لذّت و ریبه نباشد و موجب فتنه و فساد نشود خواه بشناسند و یا نشناسند، محرم باشد یا نامحرم. (همه به جز آیت اللَّه سیستانی) (2)

آیت اللَّه سیستانی: اگر بیش از معمول برهنه باشد بنابر احتیاط واجب جایز نیست.

مرد به عکس زنانی که حجاب کامل ندارند اگر آن ها را بشناسد نمی تواند نگاه کند. (همه، به جز آیات عظام اراکی، سیستانی، گلپایگانی و مکارم) (3)

ص: 131


1- همان، ص79.
2- همان، ص80؛ امام خمینی رحمة الله، استفتائات، ج3، س14، ص261؛ مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع، ج1، ص131 (آیت اللَّه خامنه ای).
3- توضیح المسائل مراجع، م2439؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص76و75.

آیت اللَّه اراکی: اگر به قصد لذّت نباشد مانعی ندارد.

آیت اللَّه سیستانی: در صورتی که از زنان مبتذله نباشد، بنا بر احتیاط واجب نباید نگاه کند.

آیت اللَّه گلپایگانی: در صورتی که او را می شناسد، بنابر احتیاط واجب و اگر او را نمی شناسد، بنابر احتیاط مستحب، نباید نگاه کند.

آیت اللَّه مکارم: اگر زن مقید به حفظ حجاب است، نگاه کردن اشکال دارد.

نگاه کردن به تصویر زن نامحرم، حکم نگاه کردن به خود زن نامحرم را ندارد، بنابراین اگر نگاه ازروی لذّت نبوده و خوف افتادن به گناه نباشد و تصویر هم متعلّق به زن مسلمانی که بیننده آن را می شناسد نباشد، اشکال ندارد و بنابر احتیاط واجب نباید به تصویر زن نامحرم که به طور مستقیم از تلویزیون پخش می شود، نگاه کرد ولی در پخش غیرمستقیم تلویزیونی اگر ریبه و خوف افتادن به گناه نباشد، نگاه کردن اشکال ندارد (آیت اللَّه خامنه ای)

آیات عظام اراکی، فاضل، گلپیاگانی، مکارم می فرمایند: فیلم اعم از مستقیم یا غیرمستقیم حکم عکس را دارد.

آیت اللَّه بهجت: دیدن نامحرم و شنیدن صدای او از طریق تلویزیون اگر همراه با فساد و ریبه باشد، اشکال دارد. (1)

ص: 132


1- اجوبةالاستفتائات، ص1183؛ احکام بانوان، س42، ص32؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص83.

دیدن زنان غیرمسلمان در تلوزیون و یا فیلم، اگر با قصد لذّت و یا ترس از وقوع در مفسده نباشد، اشکال ندارد. (همه).(1)

عکس برداشتن مرد از زنان نامحرم حرام نیست، به شرط آن که همراه با نگاه به نامحرم و لمس بدن او نباشد. (همه). (2)

نوع پوشش

آیات60و59 سوره احزاب علاوه بر معرفی نوعی پوشش مناسب برای زنان، فلسفه وجوب آن را نیز بیان می نماید، ضمن این که اشدّ مجازات مزاحمین را تعیین می فرماید. (3)

«یَا أَیُّهَا الْنَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَالبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنَی أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً»؛

ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلباب ها (روسری های بلند) خود را به خویش نزدیک کنند، این کار برای این که (از کنیزان و آلودگان) تشخیص داده شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است و (اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آن ها سرزده) خداوند همواره غفور و رحیم است.

ص: 133


1- احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص85.
2- توضیح المسائل مراجع، م2439.
3- تفسیر نمونه، ج17، ص428؛ تفسیر نور، ج9، ص399؛ ترجمه تفسیر المیزان، ج16، ص506؛ مسئله حجاب، مرتضی مطهری، ص175 و 177 و 178.

«لَئِن لَمْ یَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلاً»؛

اگر منافقین و آن ها که در دل هایشان بیماری است، و (همچنین) آن ها که اخبار دروغ و شایعات بی اساس در مدینه پخش می کنند دست از کار خود برندارند تو را بر ضد آنان می شورانیم سپس جز مدّت کوتاهی نمی توانند در کنار تو در این شهر بمانند.

در تفسیر علی بن ابراهیم در شأن نزول آیه نخست چنین آمده است: آن ایّام زنان مسلمان به مسجد می رفتند و پشت سر پیامبرصلی الله وعلیه وآله نماز می گزاردند، هنگام شب موقعی که برای نماز مغرب و عشا می رفتند بعضی از جوانان هرزه و اوباش بر سر راه آن ها می نشستند و با مزاح و سخنان ناروا آن ها را آزار می دادند و مزاحم آنان می شدند، آیه فوق نازل شد و به آن ها دستور داد حجاب خود را به طور کامل رعایت کنند تا به خوبی شناخته شوند و کسی بهانه برای مزاحمت پیدا نکند.

در این آیه نخست به زنان باایمان دستور داده می شود که هرگونه بهانه و مستمسکی را از دست مفسده جویان بگیرند، سپس با شدیدترین تهدیدی -که در آیات قرآن کم نظیر است- منافقان و مزاحمان و شایعه پراکنان را مورد حمله قرار می دهد.

این که منظور از جلباب چیست، مفسران و ارباب لغت چند

ص: 134

معنی برای آن ذکر کرده اند:

1.ملحفه (چادر) و پارچه بزرگی که از روسری بلندتر است و سر و گردن و سینه ها را می پوشاند. 2.مقنعه و خمار (روسری). 3.پیراهن گشاد. (1)

گرچه این معانی با هم متفاوتند ولی قدر مشترک همه آن ها این است که بدن به وسیله آن پوشانده شود. امّا آن چه صحیح تر به نظر می رسد این است که در اصل لغت، کلمه جلباب شامل هر جامه وسیع می شده است، ولی غالباً در مورد روسری هایی که از چارقد بلندتر و از رداع (عبا یا چادر) کوتاه تر بوده به کار می رفته است. ضمناً معلوم می شود دو نوع روسری برای زنان معمول بوده است: یک نوع روسری های کوچک که آن ها را خمار یا مقنعه می نامیده اند و معمولاً در داخل خانه از آن ها استفاده می کرده اند. نوع دیگر روسری های بزرگ که مخصوص خارج منزل بوده است.

منظور از یُدْنِینَ (نزدیک کنند) این است که زنان جِلباب را به بدن خویش نزدیک سازند تا درست آن ها را محفوظ دارد، نه این که آن را آزاد بگذارند به طوری که گاه و بیگاه کنار رود و بدن آشکار گردد، و به تعبیر دیگر، لباس خود را جمع وجور کنند. البته معنی لغوی نزدیک ساختن چیزی،

ص: 135


1- لسان العرب، مجمع البحرین، مفردات راغب، بحرالمحیط و تاج العروس.

پوشانیدن با آن نیست بلکه وقتی که به زن بگویند جامه ات را به خود نزدیک کن مقصود این است که آن را رها نکن، آن را جمع وجور کن، آن را بی اثر و بی خاصیت رها نکن و خود را با آن بپوشان. استفاده زنان از روپوش های بزرگ که بر سر می افکنده اند دوجور بوده است: یک نوع صرفاً جنبه تشریفاتی و اسمی داشته است هم چنان که امروزه بعضی بانوان چادری را می بینیم که چادرداشتن آن ها صرفاً جنبه تشریفاتی دارد. با چادر هیچ جای بدن خود را نمی پوشانند، آن را رها می کنند. وضع چادر سرکردنشان نشان می دهد که اهل پرهیز از معاشرت با مردان بیگانه نیستند و از این که مورد بهره برداری چشم ها قرار می گیرند إِبا و امتناعی ندارند. نوع دیگر برعکس بوده و هست؛ زن چنان با مراقبت جامه های خود را به خود می گیرد و آن را رها نمی کند که نشان می دهد اهل عفاف و حفاظ است. با این عمل خودبه خود دور باشی ایجاد می کند و ناپاک دلان را مأیوس می سازد.

احتمال دیگری که در معنای این جمله داده شده این است که وقتی زن پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند، افراد فاسد و مزاحم، جرأت نمی کنند متعرّض آن ها شوند بنا به این احتمال معنی جمله این است که بدین وسیله شناخته می شوند که زنان نجیب و عفیف می باشند. و بیماردلان از این که به آن ها طمع ببندند چشم

ص: 136

می پوشند زیرا معلوم می شود این جا حریم عفاف است، چشم طمع کور، و دست خیانت کوتاه است.

به طور کلی مطلبی که از این آیه استفاده می شود و یک حقیقت جاودانی است این است که زن مسلمان باید آن چنان در میان مردم رفت وآمد کند که علائم عفاف و وقار و سنگینی و پاکی از آن هویدا باشد و با این صفت شناخته شود، و در این صورت است که بیماردلانی که دنبال شکار می گردند از آن ها مأیوس شده و فکر بهره گیری از آن ها در مخیّله شان خطور نمی کند. می بینیم که جوانان ولگرد همیشه متعرّض زنان جلف و سبک می گردند. وقتی که به آن ها اعتراض می شود که چرا مزاحم می شوی؟ می گویند اگر دلش این چیزها را نخواهد با این وضع بیرون نمی آید. این دستور مانند دستوری است که در بیست وپنج آیه قبل از این آیه خطاب به زنان رسول خداصلی الله وعلیه وآله وارد شده است: «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ»؛ در سخن گفتن رقّت زنانه و شهوت آلود که موجب تحریک طمع بیماردلان می گردد به کار نبرید. در این دستور، وقار و عفاف در کیفیت سخن گفتن و در آیه مورد بحث، دستور وقار در رفت وآمد را بیان می کند. قبلاً گفتیم که حرکات و سکنات انسان گاهی زبان دار است. گاهی وضع لباس، راه رفتن، سخن گفتن زن معنی دار است و به زبان

ص: 137

بی زبانی می گوید دلت را به من بده، در آرزوی من باش، مرا تعقیب کن. گاهی برعکس با بی زبانی می گوید دست تعرّض از این حریم کوتاه است. به هر حال این آیه در مقام بیان کیفیت خاصی برای پوشش نیست. کیفیت پوشش فقط در آیه31 سوره نور بیان شده است و با توجّه به این که این آیه بعد از آیه سوره نور نازل شده است می توان فهمید که منظور از »یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَالبِیبِهِنَّ« این است که دستور قبلی سوره نور را باید کاملاً رعایت نمایند تا از شرّ آزار مزاحمان راحت گردند. در آیه قبل از این آیه می فرماید: «وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلوا بُهْتَاناً وَ إِثْماً مُّبِیناً»؛ آنان که بدون جهت مردان و زنان باایمان را آزار می رسانند بهتان و گناه بزرگی مرتکب می گردند. این آیه رسماً به کسانی که مردان و زنان مسلمان را آزار می رسانند، پرخاش می کند. بلافاصله به زنان دستور می دهد که در رفتار خود وقار و سنگینی را کاملاً رعایت کنند تا از آزار افراد مزاحم مصونیت پیدا کنند.

از لحن آیه چنین استفاده می شود که سه گروه در مدینه مشغول خرابکاری بودند، هرکدام به نحوی اغراض شوم خود را پیاده می کردند، و این به صورت یک برنامه و جریان درآمده بود و جنبه شخصی و فردی نداشت. نخست منافقین بودند که با توطئه های ضداسلامی برای براندازی اسلام می کوشیدند. دوّم

ص: 138

اراذل و اوباش که قرآن از آن ها تعبیر به: «الَّذِین فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ« بیماردلان] کرده است. گروه سوّم کسانی بودند که با پخش شایعات در مدینه مخصوصاً به هنگامی که پیامبرصلی الله وعلیه وآله و ارتش اسلام به غزوات می رفتند به تضعیف روحیه بازماندگان می پرداختند و خبرهای دروغین از شکست پیامبرصلی الله وعلیه وآله و مؤمنین می دادند و قرآن هرسه گروه را مورد تهدید شدید قرار داده است.

نکته ای که در این جا قابل تأمل است این است که افرادی که در کوچه ها و خیابان ها مزاحم زنان می گردند، از نظر قانون اسلام مستحق مجازات سخت و شدیدی می باشند. تنها دستگیری و تراشیدن سر آن ها کافی نیست. بسیار سخت تر باید مجازات شوند. حداقل آن چه از این آیه فهمیده می شود، تبعید آن ها از جامعه پاک اسلامی است. جامعه، هراندازه برای عفاف و پاکی احترام بیشتری قائل باشد برای خائنان، مجازات شدیدتری قائل می شود.

پیام ها

1. نوع لباس مردم در جامعه، معرِّف شخصیّت، مکتب و هدف آن ها می باشد؛

2. زنان باید لباسی بپوشند که معرّف شخصیّت و تأمین کنندۀ

ص: 139

عفّت و آبروی آنان باشد؛

3. با پوشش نامناسب نباید بهانه به دست بیماردلان و مزاحمان عفّت عمومی داد؛

4. عامل اصلی بسیاری از مزاحمت ها برای زنان و دختران، نوع پوشش آن هاست؛

5. رفت وآمد زنان در خارج از منزل، با حفظ عفّت عمومی مانعی ندارد؛

6. حفظ عفاف عمومی و امنیت در اجتماع به عهده زنان باایمان است؛

7. نافرمانی های گذشته و استفاده از پوشش های نامناسب پس از توبه مورد بخشش و رحمت الهی قرار خواهد گرفت؛

8. مزاحمین نوامیس باید از جانب حکومت اسلامی باشدّت مجازات گردند.

نوع پوشش در روایات

رسول خداصلی الله وعلیه وآله فرمودند:

صِنفانِ من أهلِ النّار لَم أرَهُما؛ دو گروه از دوزخیان را هنوز ندیده ام، قوم معَهُم سِیاطٌ کَأذنابِ البَقَرِ یَضرِبونَ بِها النّاسَ، گروهی که با تازیانه هایی که با خود دارند مردم را می زنند، وَ نِساءُ کاسِیاتُ عاریاتٌ، مائِلاتٌ ممیلاتٌ، رؤوسُهنَّ کَأسنَمةِ البَختِ المائِلَةِ لا تَدخُلَنَّ الجنّةَ، و لا تَجِدَنَّ ریحَها وَ إنَّ ریحَها لَیُوجَدَ من مسیرَةٍ کذا و کذا.: و

ص: 140

(گروه دیگر) زنانی که در عین پوشیدگی برهنه اند (لباس نازک و بدن نما به تن دارند)؛ کج روی می کنند و دیگران را به بیراهه می کشند؛ موهایشان را مانند کوهان شتر می بندند؛ اینان به بهشت نمی روند و بوی بهشت را که از فاصله دور به مشام می رسد؛ استشمام نمی کنند.(1)

امیرمؤمنان علیه السلام نیز درباره اوضاع زنان در آخرالزمان چنین فرمودند:

یَظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمانِ وَ اقْتِرَابِ السَّاعَةِ وَ هُوَ شَرُّ الْأزْمنَةِ نِسْوَةٌ کَاشِفَاتٌ عَارِیَاتٌ متَبَرِّجَاتٌ منَ الدِّینِ دَاخِلَاتٌ فِی الْفِتَنِ مائِلَاتُ إِلَی الشَّهَوَاتِ مسْرِعاتٌ إِلَی اللَّذَّاتِ مسْتَحِلَّاتٌ لِلْمحَرَّماتِ فِی جَهَنَّم خَالِدَات؛

در آخرالزمان که بدترین زمان ها است، زنانی پیدا می شوند که در عین پوشیدگی برهنه اند و خودنمایی می کنند؛ از دین خارج و در فتنه ها داخل شده اند و به شهوات متمایل و به سوی لذّات شتابانند؛ حرام های خدا را حلال می شمارند و در جهنّم جاودانه اند.

و نیز ایشان می فرمایند:

عَلَیکم بِالصَّفیقِ منَ الثِیابِ فَإنَّ من رَقَّ ثَوبُهُ رَقَّ دینَهُ؛

از لباس نازک برحذر باشید؛ زیرا کسی که لباسش نازک شد؛ دینش نیز ضعیف می شود.(2)

امام صادق علیه السلام فرمودند:

ص: 141


1- میزان الحکمه، ویرایش سوم، ج2، ص994؛ پیام پیامبر، ص422.
2- وسائل الشیعة، ج5، ص29؛ بحارالانوار، ج76، ص299.

لَا یَصْلُحُ لِلْمرْأةِ الْمسْلِمةِ أنْ تَلْبَسَ منَ الْخُمرِ وَ الدُّرُوعِ ما لَا یُوَارِی شَیْئاً:

برای زن مسلمان مصلحت نیست که لباس و روسریش به گونه ای باشد که او را نپوشاند.(1)

و دیگر این که:

لا ینبَغی لِلمرأةِ أن تَجمرَ ثَوبُها إذا خَرَجَت من بَیتِها؛

سزاوار نیست که زن هنگام خروج از منزل لباسش را جمع و فشرده (به گونه ای که برجستگی های بدنش پیدا باشد) و یا معطّر کند. (2)

امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند:

کُنْتُ قَاعِداً فِی الْبَقِیعِ معَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله وعلیه وآله فِی یَوْم دَجْنٍ وَ مطَر إِذْ مرَّتِ امرَأةٌ عَلَی حِمارٍ، در یک روز بارانی در کنار رسول خداصلی الله وعلیه وآله در بقیع نشسته بودیم که زنی سوار بر مرکب از آن جا عبور کرد. فَهَوَتْ یَدُ الْحِمارِ فِی وَهْدَةٍ فَسَقْطَتِ الْمرْأةُ فَأعْرَضَ النَّبِیّ صلی الله وعلیه وآله بِوَجْهِهِ، پای حیوان لغزید و زن به زمین افتاد؛ پیامبرصلی الله وعلیه وآله از این صحنه روی برگرداند؛ قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّهَا متَسَرْوِلَةٌ، اصحاب عرض کردند: ای رسول خدا، آن زن شلوار پوشیده است، قَالَ اللَّهُم اغْفِرْ لِلْمتَسَرْوِلَاتِ ثَلَاثاً، ایشان سه بار فرمودند: خداوندا زنانی که شلوار می پوشند را مورد مغفرت قرار بده؛ سپس فرمودند:

ص: 142


1- همان، ج2، ص388؛ کافی، ج3، ص396.
2- کافی، ج5، ص519؛ من لایحضره الفقیه، ج3، ص440؛ وسائل الشیعة، ج20، ص161.

یَا أیُّهَا النَّاسُ التَّخِذُوا السَّرَاوِیلَاتِ فَإِنَّهَا منْ أسْتَرِ ثِیَابِکُم وَ حَصِّنُوا بِهَا نِسَاءَکُم إِذَا خَرَجْنَ؛

ای مردم شلوار بپوشید؛ زیرا پوشاننده ترین لباس های شماست و زنان شما را هنگام خروج از منزل حفظ می نماید. (1)

لباس شهرت

امام حسین علیه السلام می فرمایند:

«من لَبِسَ ثَوباً یشهُرُهُ کساهُ اللَّهُ یوم القِیامةِ ثَوباً منَ النّارِ»؛

هرکس لباس بپوشد که او را انگشت نما نماید، خداوند در قیامت لباسی از آتش به او می پوشاند. (2)

امام صادق علیه السلام نیز در این باره فرمودند:

کفی بِالمرءِ خِزیاً أن یلبِسَ ثَوباً یشهُرُهُ اَو یرکبَ دابَّةُ تشهُرُهُ؛

برای رسوایی و خواری فرد همین بس که لباسی بپوشد یا مرکبی سوار شود که او را انگشت نما کند. (3)

تشبّه زن به مرد و برعکس

امام صادق علیه السلام نقل می کنند که:

کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله وعلیه وآله یَزْجُرُ الرَّجُلَ أنْ یَتَشَبَّهَ بِالنِّسَاءِ وَ یَنْهَی الْمرْأةَ

ص: 143


1- مستدرک الوسائل، ج3، ص244.
2- وسائل الشیعه، ج5، ص24؛ کافی، ج6، ص445.
3- همان؛ کافی، ج6، ص445.

أنْ تَتَشبَّهَ بِالرِّجَالِ فِی لِبَاسِهَا؛ (1)

رسول خداصلی الله وعلیه وآله مردان را از این که خود را به زنان شبیه نمایند، منع می فرمود و زنان را نیز از پوشیدن لباس شبیه مردان نهی می نمود و می فرمود:

لَعَنَ اللَّهُ الرّجُلَ یَلبِسُ لُبسَةَ المرأةِ وَ المرأةَ تَلبِسُ لُبسَةَ الرَّجُلِ؛

مردی که چون زنان لباس بپوشد و زنی که چون مردان لباس بپوشد، مورد لعنت خدا واقع می گردد. (2)

احکام نوع پوشش

لباس هایی که پوشیدن آن ها بر زن و مرد حرام است

پوشیدن لباس شهرت چه برای مرد چه زن بنابه احتیاط واجب جایز نیست. (همه به استثنای آیات عظام گلپایگانی و بهجت که حرام می دانند) ولی نمازخواندن با آن اشکال ندارد.(3)

تذکر: لباس شهرت، لباسی است که به لحاظ رنگ، جنس، دوخت و طرح آن برای کسی که آن را می پوشد معمول نیست و موجب جلب توجّه نامحرمان می گردد. یادآور می شود هر چیزی که مصداق پوشش باشد مثل کفش، کلاه، پیراهن، دامن،

ص: 144


1- مکارم الاخلاق، ص118؛ وسائل الشیعه، ج5، ص25.
2- نهج الفصاحة، ص628.
3- توضیح المسائل مراجع، م845 و اجوبةالاستفتائات، س1361؛ احکام روابط زن و مرد ومسائل اجتماعی آنان، ص133و134.

روسری، مقنعه، جوراب، شلوار و... این حکم، شاملش می گردد.

احتیاط واجب آن است که مرد لباس زنانه و زن لباس مردانه نپوشد ولی نمازخواندن با آن اشکال ندارد. (همه به جز آیات عظام خامنه ای و بهجت) (1)

آیت اللَّه خامنه ای: اگر آن را به عنوان لباس انتخاب نکرده باشند اشکال ندارد. پوشش اعم از این که دیده شود یا دیده نشود و فرقی بین اجتماع و خلوت نیست.

آیت اللَّه بهجت: حرام است.

پوشیدن لباس های مختص کفّار حرام است. (همه به جز آیت اللَّه بهجت) (2)

آیت اللَّه بهجت: خلاف احتیاط است.

آیت اللَّه خامنه ای: به طور کلی پوشیدن کراوات و یا دیگر لباس هایی که پوشش و لباس غیرمسلمان محسوب می شود به طوری که پوشیدن آن ها منجر به ترویج فرهنگ منحط مهاجم شود جایز نیست. (3)

ص: 145


1- توضیح المسائل مراجع، م846.
2- احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص145.
3- مسائل جدید از دیدگاه مراجع، ص85و86؛ احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص146

پوشیدن لباس های نازک، تنگ ورنگی

جوراب های نازک که پوست پا از پشت آن نمایان باشد حکم پوشش ندارند و خانم ها باید از پوشیدن این گونه جوراب ها در مقابل نامحرم اجتناب کنند. بلکه باید از جوراب هایی استفاده کنند که بدن نما نباشد. (همه). (1)

پوشیدن لباس در رنگ های زننده و جلب توجه کننده در محیطهایی که نامحرم هست با فرض مهیّج بودن حرام است. (همه به جز آیات عظام بهجت، تبریزی، فاضل، گلپایگانی)(2)

آیت اللَّه بهجت: اگرچه منعی ندارد، ولی مسلمان در لباس هم باید وقار داشته باشد.

آیت اللَّه تبریزی: اگر لباس زن زینت باشد واجب است مانند بدن پوشانده شود.

آیت اللَّه فاضل: اگر موجب فساد و گناه می شود جایز نیست.

آیت اللَّه گلپایگانی: با فرض مهیج بودن و معرضّیت داشتن برای فساد حرام است.

پوشیدن لباس های تنگ که حجم و برآمدگی های بدن زن را مشخص می کند یا لباس های محرک در مهمانی ها اگر از نگاه نامحرم به دور باشد و ایجاد مفسده ای نکند، اشکالی ندارد

ص: 146


1- احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص114؛ مسائل جدید از دیدگاه مراجع، ج1، ص31و32.
2- احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص115.

در غیر این صورت جایز نیست. (همه). (1)

پوشیدن هرگونه لباسی که عرفاً مهیّج باشد و جلب توجّه نامحرمان کند حرام است چه برای زن چه مرد؛ بدیهی است لباس باید از نظر عرف مهیّج نباشد نظر یک یا چند نفر ملاک نیست. (همه). (2)

در این صورت برخی دستکش های توری، چادر یا روسری تروی و نازک، آویختن چیزهایی مانند گل، گل سینه یا زری دوزی به روسری، چادر و مانتو، گذاشتن دکمه در محل های خاصی از لباس، بازگذاشتن دکمه هایی از لباس اگرچه زیر آن پوشش باشد اگر مهیّج باشند حرام است. (3)

اگر شوهر، همسرش را مجبور کند که بدون پوشش اسلامی در جلوی میهمانان نامحرم حاضر شود، زن می تواند در این موارد از دستور شوهر سرپیچی کند و اگر ماندن او در خانه شوهر با مشقت فراوان همراه باشد، می تواند از منزل او بیرون برود و جای دیگری زندگی کند. (همه). (4)

ص: 147


1- مسائل جدید از دیدگاه مراجع، ج4، ص83و84؛ استفتائات واحد پاسخ گویی به سؤالات جامعه الزهراءعلیهاالسلام
2- احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص142.
3- همان، ص143.
4- امام خمینی رحمة الله، استفتائات، ج3، احکام طلاق، س25؛ آیت اللَّه مکارم، استفتائات، ج2، س1146؛ جامع الاحکام، ج2، س1450.

گفتگو با نامحرم

اشاره

آیه32 سوره احزاب چگونگی حرف زدن زن با نامحرم را بیان می نماید. (1)

«یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلَا مَعْرُوفاً»؛

ای همسران پیامبر! شما هم چون یکی از زنان معمولی نیستید اگر تقوی بیشه کنید، بنابراین به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید.

پیام ها

1. وقتی به زنان پیامبرصلی الله وعلیه وآله که بیشترشان پیر و سالخورده بودند و زندگی ساده ای داشتند، هشدار داده می شود که با کرشمه و ناز سخن نگویند، زنان جوان و زیبا باید حساب کار خود را بکنند.

2. با کرشمه سخن گفتن زن، بی تقوایی است.

3. گرچه چشم چرانی و هوسبازی یک بیماری روحی است امّا زن باید با رعایت وقار در گفتار و رفتار مانع تحریک بیماردلان گردد.

4. از دیدگاه قرآن، سخن مورد رضای خداوند، هم پرمحتوا است و هم با شیوه سالم ادا می شود.

ص: 148


1- تفسیر نمونه، ج17، ص289؛ تفسیر نور، ج9، ص359؛ ترجمه تفسیر المیزان، ج16، ص455.

گفتگو با نامحرم در روایات

امام صادق علیه السلام فرمودند:

کانَ رَسولُ اللَّهِ صلی الله وعلیه وآله یسَلِّم عَلی النِّساءِ وَ یردُدنَ؛ رسول خداصلی الله وعلیه وآله به زن ها سلام می کردند و زن ها هم جواب سلام ایشان را می دادند، وَ کانَ اَمیرُالمؤمِنینَ علیه السلام یسَلِّم عَلی النِّساءِ وَ کانَ یکرَهُ أن یسَلِّم عَلی الشابَّةِ مِنْهُنَّ، امیرمؤمنان نیز به زن ها سلام می کردند، ولی از سلام کردن به زن های جوان کراهت داشتند و می فرمودند: أتَخَوَّفُ أن یعجِبَنی صَوتُها فَیدخُلَ عَلی أَکثَرُ مما اَطلُبُ من الأحرِ، از این می ترسم که از صدایش خوشم بیاید و ضرر این سلام بیشتر از ثواب آن بشود.(1)

ابابصیر می گوید:

کُنْتُ أقْرِیُّ امرَأةً کُنْتُ أعَلِّمهَا الْقُرْآنَ؛ به زنی قرآن آموزش می دادم، فَمازَحْتُهَا بِشَیْ ءٍ، با او مزاح و شوخی کردم فَقَدِمتُ عَلَی أبِی جَعْفَرٍعلیه السلام سپس نزد امام باقرعلیه السلام رفتم. فَقَالَ لِی أیَّ شَیْ ءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأةِ، آن حضرت به من فرمودند: به آن زن چه گفتی؟ فَغِّطَّیْتُ وَجْهِی، شرمگین شدم و صورتم را پوشاندم، فَقَالَ لَا تَعُودَنَّ إِلَیْهَا، ایشان فرمودند: به سوی او بازنگرد! (2)

ص: 149


1- بحارالانوار، ج40، ص335؛ کافی، ج2، ص648.
2- بحارالانوار، ج46، ص258؛ وسائل الشیعه، ج20، ص198.

احکام گفتگو با نامحرم

شنیدن صدای زن در صورتی که تلذّذ و ریبه در کار نباشد جایز است. مرحوم آیت اللَّه سید محمد کاظم طباطبائی یزدی در العروةالوثقی باب نکاح فصل اوّل مسئله39 می فرماید:

شنیدن صدای زن در صورتی که همراه با تلذّذ و ریبه نباشد جایز است، ولی در عین حال مادامی که ضرورتی نیست، ترک آن بهتر است. و بر زن حرام است که بخواهد صدای خود را نازک کند و نیکو سازد به طوری که تحریک آمیز باشد، چنان که خدای متعال در قرآن خطاب به زنان پیغمبراکرم صلی الله وعلیه وآله می فرماید: در حرف زدن صدا را نازک و مهیّج نکنید که موجب طمع بیماردلان گردد.

مسئله جواز استماع صدای زن، جزء مسلّمات است و دلیل آن سیره قطعی بین مسلمین و ضروری بودن و مخصوصاً سیره قطعی تاریخ رسول خداصلی الله وعلیه وآله و ائمه اطهارعلیهم السلام است. علاوه بر این، مفهوم آیه مذکور این است که حرف زدنی که در آن کرشمه و ناز به کار نرود جایز است. یعنی خود این آیه دلیل بر جواز هم سخن شدن زن و مرد اجنبی است. (1)

مردها با دو شرط می توانند با نامحرم صحبت کنند:

الف) به قصد لذّت و ریبه نباشد.

ص: 150


1- مرتضی مطهری، مسئله حجاب، ص258.

ب) با این صحبت کردن به گناه آلوده نشوند. (همه).(1)

صحبت کردن با نامحرم به غیر ضرورت مکروه است، خصوصاً اگر مخاطب جوان باشد. (همه).(2)

اگر مردی بداند با صحبت با نامحرم به گناه می افتد نباید با او صحبت کند خواه زن به گونه ای صحبت کند که مرد را به گناه بیندازد یا درباره مطلبی صحبت کند که مرد به گناه بیفتد. (همه).(3)

صحبت کردن با هرکس درباره هر چیزی ازروی شهوت و لذّت جایز نیست (مگر با همسر). (همه).(4)

خانم ها با سه شرط می توانند با نامحرم صحبت کنند:

الف) به قصد لذّت و ریبه نباشد.

ب) صدای خود را ترقیق و تلطیف نکند. (نازک کردن صدا یا با ناز و غمزه حرف زدن)

ج) بیم افتادن در فتنه و فساد برای دو طرف صحبت نباشد. (همه). (5)

خانم ها نباید در هنگام صحبت کردن با نامحرم صدای

ص: 151


1- احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص151.
2- همان.
3- همان، ص152.
4- همان، ص154.
5- همان، ص155.

خود را رقیق و نازک کنند به گونه ای که اگر در دل مخاطب مَرَضی باشد او را به خود جلب کند، اگرچه در مورد مطالبی عادی صحبت کنند. (همه).(1)

دوستی زن و مرد نامحرم (همراه با قصد لذّت و شهوت) جایز نیست. (همه). (2)

قرآن خواندن خانم ها در مقابل نامحرم اگر موجب تحریک و مفسده باشد جایز نیست. (همه به استثنای آیات عظام گلپایگانی و بهجت)

آیت اللَّه بهجت: اگر موجب فساد است مجاز نیست، بلکه غالباً خواندن زن در حضور مرد و استماع آن موجب فساد است پس جایز نیست.

آیت اللَّه گلپایگانی: بانوان و دختران نزد نامحرم قرآن را باصدا نخوانند و همچنین با صدا خواندن مرد چنان چه موجب تلذّذ بانوان باشد، اشکال دارد. (3)

آیات عظام خامنه ای و فاضل: هم خوانی زنان و هم چنین شنیدن آن در صورتی که به قصد لذّت و ریبه نباشد مانعی ندارد.

آیت اللَّه بهجت: حکم هم خوانی زنان مانند قرآن خواندن آن ها می باشد.

ص: 152


1- همان، ص157و158.
2- مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع، ج5، ص53و54.
3- احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، ص159.

آیت اللَّه سیستانی: چنان چه بیم واقع شدن در حرام باشد، یا نوعاً محرک باشد، جایز نیست.(1)

آیات عظام بهجت و خامنه ای: تک خوانی زن اگر موجب فساد است مجاز نیست، بلکه غالباً خواندن زن در حضور مرد و استماع آن موجب فساد است پس جایز نیست.

آیت اللَّه فاضل: تک خوانی زن جایز نیست. (2)

گوش دادن به اخباری که گوینده آن زنان هستند، اگر بدون لذّت و ریبه باشد اشکال ندارد. (همه).(3)

ورود به حریم زن و شوهر

اشاره

آیات58و59 سوره نور آداب ورود به جایگاه خصوصی پدر و مادر و همسران را بیان می نماید. (4)

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُم مِنْکُمْ ثَلاثَ مَرّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الفَجْرِ وَحینَ تَضَعُونَ ثِیابَکُمْ مِن الظَّهِیرَةِ وَ مِن بَعْدِ صَلاَةِ الْعِشَاءِ ثَلاَثُ عَوْرَاتٍ لَکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَ لَا عَلَیْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْکُم بَعْضُکُمْ عَلَی بَعْضٍ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الآیَاتِ وَاللَّهُ عَلیمٌ

ص: 153


1- همان، ص158.
2- همان.
3- همان، ص86.
4- تفسیر نمونه، ج14، ص538؛ تفسیر نور، ج8، ص209؛ ترجمه تفسیر المیزان، ج15، ص225.

حَکِیمٌ»؛

ای کسانی که ایمان آورده اید باید بردگان شما و هم چنین کودکانتان که به حد بلوغ نرسیده اند در سه وقت از شما اجازه بگیرند: قبل از نماز فجر، و در نیمروز هنگامی که لباس های (معمولی) خود را بیرون می آورید، و بعد از نماز عشا، این سه وقت خصوصی برای شما است،

امّا بعد از این سه وقت گناهی بر شما و بر آن ها نیست (که بدون اذن وارد شوند) و بر گرد یکدیگر طواف کنید (با صفا و صمیمیت به یکدیگر خدمت نمایید) این گونه خداوند آیات را برای شما تبیین می کند و خداوند عالم و حکیم است.

«وَ إِذَا بَلَغَ الْاطْفَالُ مِنکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِه وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ»؛

و هنگامی که اطفال شما به سن بلوغ رسند باید اجازه بگیرند، همان گونه که اشخاصی که پیش از آن ها بودند اجازه می گرفتند، این چنین خداوند آیاتش را برای شما بیان می کند و خدا عالم و حکیم است.

این آیات نیز به یکی از اموری که با مسئله عفّت عمومی و مبارزه با هرگونه آلودگی جنسی ارتباط دارد پرداخته و خصوصیات آن را تشریح می کند و آن مسئله اجازه گرفتن کودکان بالغ و نابالغ به هنگام ورود به اتاق هایی است که مردان و همسرانشان ممکن است در آن خلوت کرده باشند.

ص: 154

بدیهی است این دستور متوجّه اولیای اطفال است که آن ها را وادار به انجام این برنامه کنند، چراکه آن ها هنوز به حد بلوغ نرسیده اند تا مشمول تکالیف الهی باشند، و به همین دلیل مخاطب در این جا اولیا هستند.

این یک نوع ادب اسلامی است، هرچند متأسفانه امروز کمتر رعایت می شود و با این که قرآن صریحاً آن را در آیات فوق بیان کرده است، در نوشته ها و سخنرانی ها و بیان احکام نیز کمتر دیده می شود که پیرامون این حکم اسلامی و فلسفه آن بحث شود، اگرچه ظاهر آیه وجوب رعایت این حکم است حتی اگر فرضاً آن را مستحب بدانیم به دلیل اهمیتی که این موضوع در ساختار اخلاقی فرزندان دارد، باید از آن سخن گفته شود، و جزئیات آن مورد بحث قرار گیرد.

برخلاف آن چه بعضی از ساده اندیشان فکر می کنند که کودکان سر از این مسائل درنمی آورند و خدمتکاران نیز در این امور دقّت نمی کنند؛ ثابت شده است که کودکان روی این مسئله فوق العاده حساسیّت دارند، و گاه می شود سهل انگاری پدران و مادران و برخورد کودکان به منظره هایی که نمی بایست آن را ببینند سرچشمه انحرافات اخلاقی و گاه بیماری های روانی شده است. متأسفانه قربانیان این بی توجهی کم هم نیستند. این جا است که ارزش و عظمت این حکم اسلامی آشکار می شود که

ص: 155

مسائلی را که روانشناسان امروز به آن رسیده اند از چهارده قرن پیش در احکام خود پیش بینی کرده است.

در همین جا به پدران و مادران توصیه می شود که این مسائل را جدّی بگیرند و فرزندان خود را به گرفتن اجازه ورود عادت بدهند، و هم چنین از کارهای دیگری که سبب تحریک فرزندان می گردد ازجمله خوابیدن زن و مرد در اتاقی که بچه های ممیز می خوابند تا آن جا که امکان دارد پرهیز کنند، و بدانند این امور ازنظر تربیتی فوق العاده در سرنوشت آن ها مؤثر است.

پیام ها

1. مسئول آموزش احکام دین به فرزندان، والدین مؤمن هستند؛

2. محل خواب والدین باید جدا و دور از چشم فرزندان باشد؛

3. کودکی و بردگی بهانه ای برای شکست حریم دیگران نیست؛

4. مرد باید در طول شبانه روز، ساعاتی را به همسر خود اختصاص دهد و فرزندان مزاحم نشوند؛

5. اسلام دین زندگی است و از جامعیّت کاملی برخوردار است. برای مسائلی مانند ورود کودک به اتاق والدین نیز طرح

ص: 156

و برنامه دارد؛

6. کودکان باید پاکدامنی را از محیط خانه بیاموزند؛

7. تربیت و آموختن آداب اسلامی باید قبل از بلوغ کودکان آغاز شود؛

8. پوشش زن و مرد در حضور فرزندان و در خلوت باید متفاوت باشد؛

9. دستوراتی که خداوند برای حفظ عفت صادر کرده، آگاهانه و حکیمانه است؛

10. نوجوانان از اعمال و رفتار بزرگان و اطرافیان، الگو می گیرند.

حکم رعایت عفّت

رعایت مسائل عفّت در مورد بچّه ها توسط پدر و مادر لازم است. (همه). (1)

پوشش زنان سالخورده

اشاره

آیه60 سوره نور استثنایی برای حکم حجاب مطرح می نماید. (2)

ص: 157


1- مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع، ج2، ص32.
2- تفسیر نمونه، ج14، ص543؛ تفسیر نور، ج8، ص310؛ ترجمه تفسیر المیزان، ج15، ص227.

«وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَ جُنَاحٌ أَن یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَةٍ وَ أَن یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»؛

و زنان ازکار افتاده ای که امید به ازدواج ندارند گناهی بر آن ها نیست که لباس های (روئین) خود را بر زمین بگذارند به شرط این که در برابر مردم خودآرایی نکنند و اگر خود را بپوشانند برای آن ها بهتر است. و خداوند شنوا و دانا است.

این آیه، استثنایی برای حکم حجاب زنان بیان می کند و زنان پیر و سالخورده را از این حکم مستثنی می شمرد. برای این استثناء دو شرط وجود دارد: نخست این که به سن وسالی برسند که معمولاً امیدی به ازدواج ندارند، و به تعبیر دیگر جاذبه جنسی را کاملاً از دست داده اند. دیگر این که در حال برداشتن حجاب، خود را زینت ننمایند. روشن است که با این دو قید مفاسد کشف حجاب در مورد آنان وجود نخواهد داشت و به همین دلیل اسلام حکم حجاب را از این زنان برداشته است.

این نکته نیز روشن است که منظور، برهنه شدن و بیرون آوردن همه لباس ها نیست بلکه تنها کنارگذاشتن لباس های رو است که بعضی روایات از آن تعبیر به چادر و روسری کرده است. منظور این است که مانعی ندارد آن ها سر خود را برهنه کنند و موها و گردن و صورت خود را نپوشانند. و به هرحال

ص: 158

همۀ این ها در صورتی است که آن ها خودآرایی نکنند و زینت های پنهانی خود را مانند دیگران بپوشانند، هم چنین لباس های زینتی که جلب توجّه می کند به تن نکنند و به تعبیر دیگر آن ها مجازند بدون چادر و روسری با لباس ساده و بدون آرایش بیرون آیند.

پیام ها

1. قوانین اسلام مطابق با واقعیّت و ضرورت ها و نیازها و توانایی های اجتماعی است (باید برای پیرزنی که میل به همسر ندارد و آرایش نمی کند، مسئله را آسان گرفت)

2. برای زنان چه پیر چه جوان، آرایش و نشان دادن زینت به نامحرم ممنوع است.

3. سالخوردگی به تنهایی کافی نیست، بلکه باید بی میلی به ازدواج نیز باشد تا اجازه برداشتن روسری را داشته باشند.

4. حجاب، مایه حفظ عفّت و به نفع زنان است.

5. دوخت لباس و نوع و رنگ آن، هرچه به عفّت نزدیک تر باشد، بهتر است.

6. در کنار آزادی، هشدار لازم است. (اگر از آسان بودن و راحتی احکام الهی، سوءاستفاده شود و برای اهداف شیطانی، به کاربرده شود، خدا شنوا و آگاه است و به حساب متخلّفان

ص: 159

می رسد.)

روایت پوشش زنان سالخورده

در روایات اسلامی حدود برداشتن پوشش برای زنان سالخورده تعیین گردیده است و ذکر شده که جایز است روسری خود را بردارند. از جمله: از امام صادق علیه السلام نقل است که: مقصود از أَن یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ، الْخِمارَ وَ الْجِلْبَابَ، روسری و چارقد است، گفتم: بَیْنَ یَدیْ منْ کَانَ، جلو هرکس که بود؟ فرمود: بَیْنَ یَدیْ منْ کَانَ، جلو هرکس که بود، غَیْرَ متَبَرِّجَةٍ بِزِینَةٍ، اما به شرط این که ساده باشد و نخواهد خودآرائی و خودنمائی کند، فَإِنَّ لَم تَفْعَلْ فَهُوَ خَیْرٌ لَهَا، پس اگر این کار را انجام ندهد برای او بهتر است. (1)

ازجمله وَ أَن یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ در آیه و فَإِنْ لَم تَفْعَلُ فَهُوَ خَیْرٌ لَهَا در این روایت می توان یک قانون کلی استنباط کرد و آن این است که ازنظر اسلام هرقدر زن جانب عفاف و ستر را بیشتر مراعات کند پسندیده تر است. این اصل کلی اخلاقی را در مورد همه رخصت های تسهیلی و ارفاقی که به حکم ضرورت درباره وجه و کفین و غیره داده شده است، نباید از یاد برد.

ص: 160


1- کافی، ج5، ص532؛ وسائل الشیعه، ج20، ص202.

عاقبت بی حجاب

در روایت آمده است که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: من و فاطمه خدمت رسول خداصلی الله وعلیه وآله بودیم و دیدیم که حضرت به شدت گریه می کند علت را سؤال نمودیم، حضرت فرمود: شبی که مرا به معراج بردند نمونه هایی از اهل عذاب را به من نشان دادند و گریه من به خاطر آن چیزهایی است که مشاهده کردم، ازجمله زنانی از امتم را دیدم که در عذاب هستند و سپس به ذکر موارد پرداختند تا رسیدند به این جا که فرمودند: وَ رأیتُ امرأةً معَلَقة بشعرِها یُغلی دِماغُ رَأسِها: زنی را دیدم که به موهایش آویزان در آتش است و مغز سرش می جوشد.

سپس به ذکر علّت این عذاب ها پرداخت و در توضیح آن فرمود: این زنی از امت من بود که در دنیا موی خودش را از نامحرم نپوشانده است. (1)

کیفیت حجاب مورد نظر اسلام

هر لباسی که تمام بدن غیر از وجه (صورت) و کفین (دست ها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحریک و جلب توجّه نامحرم نگردد؛ کافی است ولی باید توجه داشت که همان طور که بقیه واجبات دارای مراتب مختلفی می باشند، حجاب نیز

ص: 161


1- بحارالانوار، ج8، ص309.

دارای مراتب متوسط، خوب، خوب تر است. حجاب پیامی قاطع و کوبنده با خود دارد، و آن این است که در برابر همه مردان اجنبی نوعی هشدار و اعلام دورباش می دهد، اکنون باید دید چه عواملی در رساندن این پیام و اثرگذاری آن مؤثر است:

1. حدود و میزان پوشش: بدون شک هر اندازه بدن زن پوشیده تر باشد نقش نیرومندتری در دورسازی دیدگان نظاره گر ایفا می کند. اگر نگاه های آلوده را هم چنان که در روایات آمده است تیرهای زهرآلود شیطان بدانیم، پوشش زن همانند قوسی است که تیر از آن کمانه می کند و منحرف می شود و از اصابت و نفوذ در هدف بازمی ماند. برعکس هر اندازه بدن زن برهنه تر باشد تیرهای شیطانی را بیشتر متوجّه خود ساخته و از آن آسیب خواهد دید. ازهمین روست که چادر را حجاب برتر شناخته اند، زیرا با وجود شرایط دیگر، بیشترین پوشش و مطمئن ترین مصونیت را فراهم می آورد.

2. کیفیت پوشش: میزان ضخامت و حتّی کیفیّت دوخت لباس، خود بخش مهمی از حجاب را تشکیل می دهد بدون شک لباس های نازک و تنگ و بدن نما فرودگاه پیکان مسموم شیطان و موجب خیره شدن چشم های هرزه و آلوده و به فسادکشاننده جامعه است. در مقابل، لباس های غیر بدن نما، دیده ها را از خود دور می سازد، و سلامت معنوی نفوس را تأمین می کند.

3. رنگ پوشش: تردیدی نیست که برخی از رنگ ها چشم

ص: 162

را خیره می سازد، و پاره ای دیگر نگاه ها را از خود می راند و دور می سازد. اگرچه در روایات به پوشیدن لباس های روشن و مخصوص سفید سفارش شده است؛ (1)امّا باید اندیشید که چه رنگی برای تأمین حجاب واقعی و مصونیت معنوی جامعه و خیره نکردن چشم ها و برنیفروختن آتش شهوت مناسب تر است؟ مگر ما در جامعه ای زندگی نمی کنیم که میلیون ها جوان در اوج غریزه جنسی به سر می برند و در سخت ترین شرایط جوانی از امکان ازدواج محرومند و کافی است با اندک جرقه ای شعله های غریزه در وجودشان برافروخته شود و به انواع گناهان و ناراحتی ها مبتلا گردند؟ پس باید به هر وسیله ای (حتی با گزینش رنگ مناسب لباس در جامعه) به سلامت دینی و روحی و روانی آنان کمک کنیم و موجب جلب توجّه آنان و قرارگرفتن شان در دام مفاسد نشویم. گرچه فقها نسبت به رنگ ها تأکید چندانی نکرده اند، ولی بر این مسئله پای می فشارند که لباس نباید موجب جلب توجّه و عواقب سوء ناشی از آن باشد. ازاین رو است که در طول تاریخ، زنان مسلمان به میل خود لباس مشکی را برای حجاب برگزیدند و این سنّت حسنه مورد تقریر و پذیرش پیامبرصلی الله وعلیه وآله و امامان علیهم السلام قرار گرفت، زیرا آنان به این وسیله احساس امنیت و مصونیت

ص: 163


1- بحارالانوار، ج76، ص302.

بیشتری می کردند. (1)

4. شیوه های رفتاری: طرز صحبت و چگونگی راه رفتن نیز بخشی از حجاب به معنای وسیع کلمه است. حفظ وقار و متانت هم همان نقشی را دارد که پوشش زن دارد و عدم رعایت آن نیز پیامدی چون برهنگی دارد.

آهنگ خوش از کام و دهان و لب شیرین

ار نغمه کند ور نکند دل بفریبد

ازاین رو قرآن مجید یکی از صفات خوب زنان مؤمن را در قالب داستان دختران شعیب، حیا و وقار می داند.

حاصل بررسی آیات و روایات آن که:

1. زن باید بدن و زیورآلات و آرایش خود و هرآن چه را که نزد عرف زینت محسوب می شود، در برابر مرد نامحرم بپوشاند و تنها دست و صورت از آن استثنا شده است.

2. هرچند دین اسلام نسبت به نوع و رنگ و حتی دوخت لباس، تأکید چندانی ندارد و تنها به اصل پوشش اعم از چادر، مانتو و مانند آن تکیه کرده است ولی روشن است که لباس نباید تنگ، محرک، نازک، بدن نما و باعث جلب توجّه گردد. ازاین رو چادر برترین پوشش به شمار می آید. از مواردی که مشکی بودن آن مکروه نیست بلکه نشانه وقار و متانت است،

ص: 164


1- حجاب در ادیان الهی، محمدی آشنایی.

چادر و عبا می باشد که در روایات به آن اشاره شده است. (1)

3. پرهیز از نرمش در سخن که باعث طمع نامحرم شود و متانت در راه رفتن و استفاده نکردن از کفش هایی که باعث توجّه نامحرم می گردد، بخشی از حجاب زن را تشکیل می دهد.

4. گرچه پوشش کامل برای مرد واجب نیست ولی نگاه زن به بدن او حرام است. همان گونه که پوشش صورت و دست ها تا مچ بر زن، واجب نیست ولی نگاه مرد به آن ازروی شهوت حرام است.

حضور زن در اجتماع

اسلام با همه توجهی که به خطر شکسته شدن حصار عفاف دارد، همان طور که روش این آئین پاک خدایی است که یک آئین معتدل و متعادل است و از هر افراط و تفریطی به دور است و امتش را امت وسط می خواند، از جنبه های دیگر غافل نمی شود. زنان را تا حدودی که منجر به فساد نشود از شرکت در اجتماع نهی نمی کند. در بعضی موارد شرکت آن ها را واجب می داند، مانند حج، که بر زن و مرد هردو واجب است و حتی شوهر حقّ ممانعت ندارد. و در بعضی موارد به دادن اجازه اکتفا می کند. چنان که می دانیم جهاد بر زنان واجب نیست، مگر

ص: 165


1- کافی، ج3، ص403؛ وسائل الشیعه، ج4، ص383.

وقتی که شهر و دیار مسلمین مورد حمله واقع شود و جنبه صددرصد دفاعی به خود بگیرد. در این صورت همان طور که فقها فتوا می دهند بر زنان نیز واجب می شود، ولی در غیر این صورت واجب نیست. در عین حال رسول خداصلی الله وعلیه وآله به برخی از زنان اجازه می داد که در جنگ ها برای کمک به سربازان و مجروحین شرکت کنند. قضایای زیادی در تاریخ اسلام در این زمینه هست. (1)

بر زنان واجب نیست که در نماز جمعه شرکت کنند، ولی بعد از حضور واجب است بمانند و ترک نکنند.(2)

بر زنان واجب نیست که در نماز عیدین شرکت کنند، ولی شرکتشان بلامانع است. برای زنان صاحب جمال شرکت در این مجامع مکروه است. (3)

پیغمبراکرم صلی الله وعلیه وآله زنان خود را (با قید قرعه) به سفر می برد؛ بعضی از اصحاب نیز چنین می کردند.(4)

همۀ مورخین این مطلب را نوشته اند که: پیغمبراکرم صلی الله وعلیه وآله از زنان بیعت گرفت، ولی با آن ها مصافحه نکرد، دستور داد ظرف آبی آوردند، دست خود را در آن فروبرد و دستور داد زنان دست

ص: 166


1- صحیح مسلم، ج5، ص196و197؛ سنن ابوداود، ج2، ص17؛ جامع ترمذی، ص247.
2- وسائل الشیعه، ج1، ص456.
3- همان، ص474
4- صحیح بخاری، ج7، ص43.

خویش را در آب فروبرند و همین را بیعت شمرد.(1)

عایشه گفت هرگز دست ییغمبرصلی الله وعلیه وآله در همه عمر، دست یک زن بیگانه را لمس نکرد.(2) زنان را از تشییع جنازه منع نکرد ولی آن را لازم هم نشمرد. رسول خداصلی الله وعلیه وآله ترجیح داد زنان در تشییع جنازه شرکت نکنند. در عین حال در موارد خاصی شرکت کرده اند و احیاناً نماز خوانده اند. در روایات ما آمده است که وقتی زینب دختر بزرگ رسول اکرم صلی الله وعلیه وآله وفات کرد، زهرای مرضیه علیهاالسلام و زنان مسلمانان آمدند و بر وی نماز خواندند.(3)

ازنظر روایات شیعه برای زنان جوان شرکت در تشییع جنازه مکروه است. علماء اهل تسنن از ام عطیه نقل کرده اند که گفت رسول اکرم صلی الله وعلیه وآله ما را توصیه کرد که در تشییع جنازه شرکت نکنیم ولی منع نفرمود. (4)

«اسماء» دختر یزید انصاری، از طرف زنان مسلمان مدینه مأمور شد به نمایندگی آنان نزد رسول خداصلی الله وعلیه وآله برود و پیام گلایه آمیز زنان مدینه را به رسول خداصلی الله وعلیه وآله ابلاغ کند و جواب بگیرد. اسماء وقتی وارد شد که رسول خداصلی الله وعلیه وآله در میان جمع

ص: 167


1- کافی، ج5، ص526.
2- بحارالانوار، ج21، ص98.
3- وسائل الشیعة، ج3، ص139و239.
4- صحیح مسلم، ج3، ص47؛ صحیح بخاری، ج2، ص94؛ سنن ابوداود، ج2، ص180.

اصحاب بود. گفت: پدر و مادرم قربانت. من نماینده زنان هستم به سوی تو، ما زنان می گوییم خداوند عزوجل تو را هم بر مردان مبعوث فرمود و هم بر زنان. تو تنها پیامبر مردان نیستی، ما زنان نیز به تو و خدای تو ایمان آوردیم. ما زنان در خانه های خویش نشسته، نیاز جنسی شما مردان را برمی آوریم، فرزندان شما را در رحم خویش می پرورانیم، امّا از آن طرف می بینیم وظائف مقدّس و کارهای بزرگ و ارجمند و پراجر و باارزش به مردان اختصاص یافته و ما محرومیم. این مردان هستند که توفیق جمعه و جماعت دارند، به عیادت بیماران می روند، در تشییع جنازه شرکت می کنند، حج مکرّر انجام می دهند، و از همه بالاتر توفیق جهاد در راه خدا دارند. در صورتی که وقتی یک مرد به حج یا جهاد می رود ما زنان هستیم که اموال شما را نگهداری می کنیم، برای جامه های شما نخ ریسی می کنیم، فرزندان شما را تربیت می کنیم. چگونه است که ما در زحمت ها شریک شما مردان هستیم، امّا در وظائف بزرگ و مقدّس و کارهای پراجر و پاداش، شرکت نداریم و از همه آن ها محرومیم؟

رسول اکرم صلی الله وعلیه وآله نگاهی به اصحاب کرد و فرمود: آیا تاکنون از زنی سخنی به این خوبی و منطقی بدین رسایی در امور دین شنیده اید؟ یکی از اصحاب گفت: خیال نمی کنم این سخن از خود این زن باشد. رسول خداصلی الله وعلیه وآله به جواب این مرد اعتنا نکرد؛ روکرد به اسماء و فرمود:

ای زن! آن چه می گویم

ص: 168

درست توجّه کن و به زنانی که تو را فرستاده اند نیز بفهمان. پنداشتی که هرکه مرد شد به واسطه این کارها که برشمردی توفیق اجر و پاداش و فضیلت را می یابد و زنان محرومند؟ خیر چنین نیست. زن اگر خوب خانه داری و شوهرداری کند، نگذارد محیط پاک خانه با غبار کدورت آلوده شود، اجر و پاداش و فضیلت و توفیقش معادل است با همه آن کارها که مردان انجام می دهند.

اسماء زنی باایمان بود و تقاضای او و زنان هم فکرش از عمق ایمانشان برمی خاست؛ نه ازروی هوای نفس. آنان نگران این بودند که مبادا وظائفی که به عهده شان واگذار شده، قدر و قیمتی نداشته باشد و همه وظائف مقدّس و قدر و قیمت دار به مردان اختصاص یافته باشد. آنان تقاضای مساوات زنان و مردان را داشتند امّا در ربودن گوی فضیلت و انجام وظیفه مقدّس؛ چیزی که در خیال آنان خطور نمی کرد این بود که امیال فردی را حقوق بنامند و جنجال راه بیندازند. این بود که وقتی آن جواب را شنید، چهره اش از خوشحالی برافروخته شد و با خوشحالی به سوی هم فکرانش برگشت. (1)

نه حبس و نه اختلاط

از مجموع آن چه بیان شد، معلوم گشت که نظر اسلام، نه آن

ص: 169


1- اسد الغابه، ج5، ص398و399.

چیزی است که مخالفان، اسلام را بدان متهم می کنند، یعنی زندانی بودن زن در خانه، و نه اختلاط زن و مرد در مجامع، که دنیای جدید آن را پذیرفته است و عواقب شوم آن را می بیند. حبس کلی زن در خانه، نوعی مجازات بود که به طور موقّت در اسلام برای زنان بدکار مقرر شد. اسلام، با اختلاط مخالف است نه با شرکت زن در مجامع. اسلام می گوید: نه حبس و نه اختلاط، بلکه باید حریم نگه داشته شود. سنّت جاری مسلمین از زمان رسول خداصلی الله وعلیه وآله همین بوده است که زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی شده اند ولی همواره حریم بین زن و مرد نامحرم رعایت شده است. در مساجد و مجامع، حتّی در کوچه و معبر، زن یا مرد مختلط نبوده است. لذا شرکت مختلط زن و مرد در برخی مجامع، مانند برخی مشاهد مشرفه و خیابان های پرازدحام، برخلاف آموزه های دینی است. (1)

ص: 170


1- مسئله حجاب، مرتضی مطهری، ص241و240.

فصل چهارم: بدحجابی؛ مقابله، پیامدها و راه های درونی کردن

اشاره

ص: 171

ص: 172

راه های برخورد و مقابله با بدحجابی

از آیات امر به معروف و نهی از منکر می توان استفاده کرد که جلوی هرگونه منکر و گناه، باید ایستاد و اجازه ظهور و بروز به آن نداد. در زمان پیامبرصلی الله وعلیه وآله و امام علی علیه السلام نیز هرچند زنان بدحجاب وجود داشته اند امّا آن بزرگواران به حکم قرآن با این پدیده برخورد کردند، به دنبال آن دیگر آن ها نمی توانستند هرطور دلشان خواست در اجتماع ظاهر شوند حتّی اقلیت های مذهبی نیز موظّف به رعایت مقررات اسلامی در جامعه اسلامی بوده اند.

در هر صورت هنجارهای دینی را باید در جامعه به اجرا گذاشت و نمی توان تنها به عقیده و میل مردم اکتفا کرد. فکر کنید، چقدر از مردم حاضرند با میل و رغبت و ازروی اعتقاد، از رشوه گرفتن و اختلاس اجتناب کنند؟ چقدر حاضرند از شراب و زنا با میل و رغبت احتراز نمایند تا آن ها را آزاد

ص: 173

گذاشت که در عمل هم با میل و رغبت وظایف خویش را اجرا کنند؟ این موضوع منحصر به کشور ما نیست. در هر کشوری یک سلسله قوانینی است که به اجبار آن ها را به اجرا می گذارند. در کشوری مثل فرانسه که آن را مهد آزادی می شمارند چگونه به اجبار دختران را وادر به بی حجابی می کنند تا به مدرسه یا دانشگاه راه یابند؛ تفاوت در جامعه اسلامی و غیراسلامی در نوع هنجارها است نه چگونگی برخورد با آن ها.

برای مقابله با بدحجابی و بی حجابی راه های ذیل مناسب به نظر می رسد:

1. برخورد از موضع قدرت و حساب شده با متخلّفین

2. کار بنیادی فرهنگی

برای ریشه کن ساختن یک مفسده اجتماعی، همزمان با اجرای حدود الهی، برای ایجاد یک محیط اجتماعی سالم، باید مجموعه ای از آموزش های فکری و فرهنگی آمیخته با آداب اخلاقی و عاطفی و آموزش های صحیح اسلامی، ترتیب داد.

اگر در مسئله لباس و پوشش اسلامی صرفاً بخواهیم از طریق زور وارد شویم و استدلال و منطق نداشته باشیم و نتوانیم حقانیت و لزوم پوشش اسلامی، آثار مثبت و فواید و برکات اجرای این فریضه الهی را با کار فرهنگی مستمر، عمیق و ریشه ای ثابت کنیم، متأسفانه باید منتظر رواج و گسترش بدحجابی و رواج ارزش های غربی به صورت گسترده در

ص: 174

جامعه اسلامی باشیم.

3. احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر

عامل مهم دیگری که می تواند ما را در مقابله با این معضل اجتماعی یاری نماید اهتمام جدّی جامعه به انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر است. بدیهی است که اگر مردم در این زمینه به صورت جدّی وارد عمل شوند و این فریضه الهی را منطبق با شرایط و مراتبی که در شرع مقدس معین گردیده، عملی سازند دستگاه های فرهنگی و امنیتی نیز بهتر می توانند در حل این معضل اجتماعی اقدام نمایند.

«امر به معروف و نهی از منکر که یکی از ارکان اساسی اسلام و ضامن برپاداشتن همه فرائض اسلامی است باید در جامعه ما احیا شود و هر فدری از آحاد مردم خود را در گسترش نیکی و صلاح و برچیده شدن زشتی و گمراهی و فساد، مسئول احساس کند.»(1)

«مسئله امر به معروف و نهی از منکر، تکلیف همیشگی مسلمان هاست. جامعه اسلامی، با امر به معروف و نهی از منکر، زنده می ماند. قوام حکومت اسلامی به امر به معروف و نهی از منکر است و اگر این کار نشود آن وقت است که: لیُسَلِطَنَّ اللَّهُ عَلَیکُم شِرارَکُم عَلی خِیارِکُم فَیَدعُوا خِیارُکُم فَلا یُستَجابَ لَهُم؛

ص: 175


1- سخنرانی مقام معظم رهبری، 69/3/10.

خداوند اشرار را بر خوبان مسلّط خواهد کرد و دعوت خوبان بی جواب خواهد ماند. (1)قوام حکومت اسلامی و بقای حاکمیت اخیار به این است که در جامعه امر به معروف و نهی از منکر زنده باشد. امر به معروف و نهی از منکر، فقط این نیست که ما برای رفع تکلیف دو کلمه بگوییم، آن هم در مقابل منکراتی که معلوم نیست مهم ترین منکرات باشند. همه باید معروف شناس و منکرشناس باشند، این معنای نظارت و حضور و همکاری عمومی است، به معنی معرفت بالا در همه است والّا اگر ما امر به معروف را در یک دایره محدود آن هم به وسیله افراد معلوم زندانی بکنیم و دشمن هم در تبلیغات خودش سمپاشی کند که در ایران قرار است ازاین به بعد نسبت به زن های بدحجاب این چنین عمل بشود، این صحیح نیست.»(2)

«چیزی که جامعه را اصلاح می کند همین نهی از منکر زبانی است. اگر مردم به آدم بدکار، خلاف کار، کسی که اشاعه فحشا می کند و می خواهد قبح گناه را در جامعه ازبین ببرد، بگویند و ده، صد، یا هزارنفر و به طورکلی افکار عمومی جامعه روی وجود او سنگینی کند، این برای او شکننده ترین چیزهاست.

تکرار، بهترین حربه در مقابل گناهکار است. نهی از منکر،

ص: 176


1- بحارالانوار، ج93، ص378؛ نهج البلاغه، نامه47.
2- سخنراین مقام معظم رهبری، 71/5/7.

اراده و تصمیم، قدرت و شجاعت لازم دارد. لذا آحاد مردم باید با شجاعت و قوّت نفس از عملی شدن خلاف های سیاسی، اقتصادی، اداری، فرهنگی در جامعه ممانعت کنند و با نهی از منکر به کسی اجازه غیبت، دروغگویی، شایعه پراکنی، توطئه، کم کاری و ناراضی تراشی، دزدی مال مردم و برباددادن آبروی دیگران را ندهند.» (1)

برخی از مراتب امر به معروف از وظایف نظام اسلامی است و ازهمین رو رهبر معظم انقلاب مراتب دوّم و سوّم را که نوعاً منجر به برخورد عملی می شود به عهده نیروهای انتظامی و قضایی نهاده اند، لیکن مرتبه اوّل آن (که جنبه ارشادی و راهنمایی دارد) به دوش همگان است. درعین حال در این رابطه باید چند نکته را در نظر داشت:

1. شناخت دقیق احکام شرعی مربوط به امر به معروف و نهی از منکر، موارد معروف و منکر، شرایط وجوب، مراتب و کیفیت اجرای زیبای آن.

2. استفاده از شیوه های رفتاری و اخلاقی آموزنده و کارساز و جذّاب در امر به معروف.

3. مأیوس نشدن از عدم تأثیر آنی و فوری. (2)

ص: 177


1- سخنرانی مقام معظم رهبری، 71/7/29.
2- حکایت های امر به معروف و نهی از منکر، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت.

حجاب اقلیت ها

اقلیت های مذهبی که در قلمرو حکومت اسلامی زندگی می کنند موظّفند مقررات و قوانین کشور اسلامی را رعایت کنند. ازجمله مواردی که آن ها در جامعه اسلامی باید رعایت کنند عبارتند از:

1. کلیه مقررات و قوانین اسلامیِ کشورهای محل اقامت؛

2. احترام به مقررات و شعائر دینی؛

3. عدم تظاهر به منکرات؛

اقلّیت های مذهبی نمی توانند سنت های حاکم بر جامعه اسلامی را بشکنند. طبق قراردادشان با حکومت اسلامی نباید به حدود و احکام اسلامی تجاوز کنند. حجاب یکی از احکام و ضرورت های دین مبین اسلام است، پس باید از جانب اقلّیت ها رعایت گردد.

«از تاریخ استفاده می شود که در صدر اسلام نیز آن ها نوعی حجاب داشتند. منتها حجاب های آنان با حجاب های مسلمین فرق داشته. شاید این که در روایات اسلامی داریم کنیزها واجب نیست سرشان را بپوشانند، به خاطر این بوده که اینان مسلمان نبودند، تحت حکومت اسلامی آمدند و حجاب را در تمام بدن رعایت، امّا در موهای سر رعایت نمی کردند. این در حالی است که ما می بینیم بعضی از اهل کتاب هم پوشش سر را رعایت می کردند، به یقین حکومت اسلامی فشار زیادی روی اهل

ص: 178

کتاب و اهل ذمّه نداشته و شاید درمیان آن ها زنانی بودند که موهای خود را نمی پوشاندند و در اجتماع ظاهر می شدند ولی گاهی می شود اگر تبعیض میان زنان مسلمان و غیرمسلمان در یک جامعه واقع شود، منشأ مشکلات می شود. حکومت اسلامی می تواند از آن ها هم بخواهد برای رعایت احترام جامعه اسلامی و همرنگ شدن با مسلمین و برای این که در محیط تبعیضی نباشد، احتراماً ارزش های کشوری را که در آن زندگی می کنند، رعایت کنند که یکی از آن ارزش ها حجاب است.»(1)

پیامدهای بدحجابی

الف) پیامدهای اجتماعیِ بدحجابی

1. بی میلی برخی مردان به لذّت های مشروع درون خانواده در اثر دسترسی آسان به زنان بدحجاب در بیرون خانواده که منجر به افزیاش تعداد زنان خودسرپرست و بدسرپرست می گردد.

2. محدودشدن آزادی و مشارکت اجتماعی مطلوب زنان و محروم شدن جامعه از فعالیّت سازنده و سالم آنان، چراکه بدحجابی و خودآرائی زمینه ناامنی و خشونت اجتماعی و

ص: 179


1- فرهنگ حجاب؛ بیم ها و امیدها، دفتر مطالعات دینی زنان، ص138 (زیر نظر آیت اللَّه مکارم شیرازی).

تجاوزات و سوءاستفاده علیه زنان را فراهم می سازد و اتلاف عمر و سرمایه و استعدادهای مرد و زن را باهم به دنبال دارد.

3. فروپاشی اخلاق اجتماعی و ازبین رفتن عشق و عاطفه پاک در روابط.

4. ابزار قرارگرفتن خانم ها در حد مانکن های پشت ویترین جهت فروش محصولات سرمایه داران.

5. بی اعتنائی نسل جوان به ازدواج به سبب کشیده شدن لذّت های بصری و جنسی به بیرون از کانون خانواده.

ب) پیامدهای فرهنگی - عقیدتیِ بدحجابی

«لباس هر انسان پرچم کشور وجود اوست، پرچمی است که او بر سردر خانه وجود خود نصب کرده است و با آن اعلام می دارد که از کدام فرهنگ تبعیت می کند. هم چنان که هر ملّتی با وفاداری و احترام به پرچم خود اعتقاد خود را به هویّت ملّی و سیاسیش ابراز می کند، هر انسان نیز مادام که به یک سلسله ارزش ها و بینش ها معتقد و دلبسته باشد لباس متناسب با آن ها را ازتن بدر نخواهد کرد.» (1)

در تمدّن غرب، انسان حیوانی باهوش محسوب می شود؛ پس زندگی انسان در همین چند سال عمر خلاصه می گردد. بدیهی است در چنین بینشی از انسان و جهان، لذّت طلبی هدف

ص: 180


1- فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، غلام علی حداد عادل، ص40.

اصلی و نهائی است. نتیجه این که لباس و پوشش نیز وسیله ای برای آرایش و نمایش و ایجاد و تشدید لذائذ جنسی محسوب می گردد. پس طراحی و تولید لباس بر مبنای نمایش مبالغه آمیز و غیرواقعی جذّابیت ها و زیبائی های بدن انسان صورت می گیرد. امّا در شرق، انسان در تن خلاصه نشده، به مراتبِ معنوی و عرفانی او نیز توجه شده، در اسلام علاوه بر تن به روح انسان نیز توجّه شده و او موجودی خداگونه و کمال جو معرفی گردیده و علاوه بر لذّت طلبی جسمی لذائذ عرفانی و معنوی، از اهداف عالیه خلقت او محسوب می شود و بدین ترتیب تفاوت لباس درواقع تفاوت دو بینش است و تبدیل و تغییر آن در گرو تغییر و تعویض جهان بینی و فرهنگ انسان می باشد.

ازاین رو این عملِ به ظاهر پیش پا افتاده، یعنی برداشتن چادر و روسری، زنان متجدّد را در فرآیند پذیرش بینش مبتنی بر فرهنگ بی حجابی قرار داده و به زودی آنان را در مقابل دین و عقیده و فرهنگ خودی قرار می دهد.

رهبر معظم انقلاب می فرمایند:

باید معلوم شود که واقعاً پوشش زن ایرانی (لباس زیر چادر) چه گونه باید باشد. لباس زن هندی لباسی ساده است، زن اروپایی هم لباسش معلوم است، امّا آیا زن ایرانی هم لباس مشخصی دارد که نشان دهد ایرانی است؟ همان مدی

ص: 181

را که امروز خیاطخانه های اروپا درست

می کنند ما می آوریم این جا، این لباس ایرانی نیست، این ترویج فرهنگ غرب است. آن وقت ما که می گوییم مرگ بر آمریکا، خودمان این طور فرهنگ آمریکا را ترویج می کنیم!... ما ایرانی هستیم باید بگردیم همان چیزی را که متعلّق به خود ماست پیدا کنیم. (1)

تصور نکنید که اگر ما فرضاً چادر را گذاشتیم کنار و مقنعه و لباسی که در قرآن هست را درست کردیم، دست از سر ما برمی دارند؛ نه، آن ها به این چیزها قانع نیستند بلکه می خواهند مثل زمان شاه که زن اصلاً حجاب و پوشش نداشت، همان فرهنگ منحوس خودشان عیناً در این جا عمل بشود. (2)

شهید مطهری معتقد بود که:

»اگر انسان در عمل، شهوتران، ماده پرست و اسیر شهوات گردید تدریجاً افکار و اندیشه هایش هم بر حکم اصل انطباق با محیط، خود را با محیط روحی و اخلاقی او سازگار می کنند، یعنی اندیشه های متعالی خداشناسی و خداپرستی و خدادوستی جای خود را به افکار پست مادّیگری می دهد. مادّیگری گاهی اعتقادی است و گاهی اخلاقی، مادّیت اخلاقی یعنی اینکه شخص هرچند ازنظر اعتقاد معتقد به ماوراء طبیعت است لیکن ازنظر اخلاق و

ص: 182


1- سخنرانی رهبر معظم انقلاب، 71/2/15.
2- سخنرانی رهبر معظم انقلاب، 70/10/4.

عمل مادی است و مادّیت اخلاقی، (بی عفتی، بی حجابی، خودآرایی و روابط نامناسب با افراد هم جنس و غیرهم جنس و...) یکی از علل و موجبات مادّیت اعتقادی است. لذا در نهایت یا اعتقاد فدای عمل می شود یا عمل فدای اعتقاد، این را نمی توان باور کرد که کسی بتواند یک عمر زندگی کند در حالی که به لحاظ فکری و ایمانی، الهی ولی عملاً مادی باشد؛ عاقبت یکی از دوطرف غالب خواهد شد و این همان فاجعه ای است که در غرب و وابستگان به فرهنگ غرب اتفاق افتاده. (1)

زن، مظلوم ترین قربانی سرمایه داری غرب و درعین حال بُرنده ترین سلاح دست آن ها است. در آن جا فاجعه با غفلت از هویّت معنوی انسان آغاز شد و همه وجود زن در جسم او منحصر گردید و آن گاه چشمان آزمند دنیاپرستان، زن را چونان طعمه ای برای گرمی بازار سرمایه برگزید و او را در مسلخ پول قربانی کرد. عشق، آن لطیفه معنوی که آکنده از رازورمز بود، جای خود را به سکس داد و سکس، در خدمت اقتصاد قرار گرفت و زاینده هزار صنعت تولیدی و گرداننده هزار بازار مصرف شد و هنر چنان به سکس آلوده شد که در این قحط سالی یاران، همه عشق را فراموش کردند و از یاد بردند، که روزگاری هنر دریچه گشوده ای به سوی عالم معنا و حقیقت بود. هنر که ترجمان عالم معنا

ص: 183


1- علل گرایش به مادیگری، مرتضی مطهری، ص170.

بود، اکنون آئینه دنیای صورت شده است و دراین میان سینما یعنی هنر هفتم، آئینه تمام نمای ابتذال شد و تلویزیون سینمای مبتذل را به خانه ها برد و تئاتر کمی دیرتر ولی سرانجام مغلوب این غول وحشی گردید و نمایش تن های عریان و صحنه های آمیزش جنسی در تماشاخانه ها معمول گشت، اکنون در آن جاها برهنگی و عریانی، جای زیبائی نشسته، سکس جای عشق و ابتذال و تحریک جنسی نام هنر یافته است. و دریغا در این فرهنگ که فرهنگ های اصیل را به حقارت می نگرد، زن به صورت حیوانی درآمده که باید از جنسیت او بی هیچ قید و حد و مرزی بهره گرفت. این حیوان که خود افسارش به دست دنیاداران حریص است، به نوبه خود افسار مردان را در دست دارد، و این نگاه مردان است که آنان را غافل از همه چیز برده وار به دنبال زنان می کشاند و کار به جائی می رسد که اگر زندگی زن بسته به آن است که او را نگاه کند مردان نیز زنده از آنند که زن را نگاه کنند و از نگاه تا گناه راهی نیست و فاصله این دو حتی از تفاوت این دو کلمه نیز کمتر است که نگاه در حقیقت همان گناه است.

امّا در اسلام معنویت و روحانیت به هیچ روی در مقابل مادّیت و جسمانیّت قرار نگرفته و انسان برای رسیدن به حقیقت معنوی خود مجبور نیست واقعیّت مادّی خود را نابود کند. معنویّت اسلامی هدایت کننده و کنترل کننده جسمانیّت و مادّیت است. دین نیامده تا ما را از جسم غافل

ص: 184

سازد، بلکه برای آن است که به ما اندازه بیاموزد، تا بتوانیم با حفظ اعتدال از افراط و تفریط مصون بمانیم. در این بینش، انسان روبه خدا دارد که کمال مطلق و سرچشمه همه خوبی ها و ارزش ها است و این است که از تن بهره می گیرد اما به اندازه، نه همه وقت نه همه جا و نه با همه کس. وظیفه او خطیرتر از آن است که به جسمش شناخته شود. برای آن لباس نمی پوشد که تن را عرضه کند. بلکه لباس می پوشد تا خود را بپوشاند. لباس برای او حریم است، به منزله دژی تن او را از دستبرد محفوظ می دارد و کرامت او را حفظ می کند. لباس برای آن است که تحریک جنسی را کم کند نه آن که بر قدرت تحریک بیفزاید. لباس پوست دوّم انسان نیست بلکه خانه اوّل اوست، انسانِ اسلام، کمال خود را در آن نمی بیند که تن خود را چون کالا تزیین کند و به راه اندازد و بفروشد. بلکه بجای آن که تن خود را به خلق بفروشد، جان خود را به خدای خویش می فروشد. پس مسئله لباس یک سلیقه فردی نیست، مسئله تفاوت دو فرهنگ است و این تفاوت در همه امور اصلی مربوط به انسان ازجمله در لباس جلوه گر می شود. تغییر لباس همواره پیامد تغییر یک

فرهنگ است. انسان تا با فرهنگ خود وداع نکند نمی تواند با لباس خود وداع کند و تا فرهنگ قومی را نپذیرد لباس آن ها را به تن نمی کند، به همین خاطر در احادیث آمده که: من تَشَبَّهَ بِقَوم أوشک أن یکونَ منهُم؛

ص: 185

هرکس خود را به قومی شبیه کند به زودی از آن گروه خواهد شد.(1)

د) پیامدهای سیاسی بدحجابی

با توجّه به این که خاست گاه اصلی برهنگی و اختلاط زنان و مردانِ مغرب زمین و مشخصاً اروپا و آمریکاست، لذا افراد بی قید و بی حجاب نیز به تأیید فرهنگ و سیاست های حاکم بر آن سرزمین ها اقدام می کنند و برای تحکیم و توجیه موقعیت خود به تکریم و تأیید سیاست ها و سیاستمداران غرب و نفی و تحقیر مدیران و متولیان کشور خود (که رعایت حجاب و روابط مشروع درون خانواده را حکمی الهی و لازم الاجرا می دانند) می پردازند.

ه) پیامدهای روانی بدحجابی

1. تشدید رقابت کاذب در جلب نظر و نگاه مردان بیماردل، نگرانی و دلهره ناشی از مورد تأیید قرارنگرفتن توسط دیگران، احساس حقارت و خودکم بینی و تلاش در تسکین امراض روحی ناشی از وسواس در انتخاب لباس و کیف و کفش و آرایش.

2. انتقال ناآرامی های روانی زنان به همسران و فرزندان آن ها، بلوغ زودرس و اضطراب های مخرّب روانی را به دنبال دارد.

ص: 186


1- فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص35و34 - 40و39 با اندکی تلخیص.

3. روحیه تنوع طلبی جنسی، بیماری خودارضائی، تجاوز و آزار جنسی همراه با خشونت، اعتیاد به مواد مخدّر و مشروبات، برای تسکین کاذبِ تشنّجات ناشی از تحریکات جنسی.

4. پرداختن به امور پست و کودکانه ای چون به نمایش گذاردن جاذبه های ظاهری، زن را از مطالعه، تحقیق، پیشرفت و معنویت بازمی دارد.

5. بی رنگ شدن نقش مادری و همسری زنان که در عدم اعتدال روانی و رفتاری خانواده و ناآرامی اجتماعی بسیار مؤثر است.

راه های درونی کردن حجاب در افراد

1. ایجاد شناخت نسبت به مصالح رعایت حجاب و تبعات و مضرّات عدم رعایت آن، تا از این طریق شناخت کافی و درپی آن باور قلبی حاصل گردد.

انسان قبل از این که عملی را انجام دهد، در ذهن خود آن عمل را تصوّر می کند و از تصوّر مصالح آن عمل، شوقی در او به وجود می آید که باعث برانگیخته شدن و ایجاد رغبت نسبت به انجام آن عمل می گردد و برعکس اگر از عواقب سوء کاری آگاه باشیم انگیزه ای برای ترک و اجتناب در ما ایجاد می شود.

2. منطبق ساختن رفتار با این شناخت و باورهای قلبی.

ص: 187

جهت موفّقیت در این کار، انجام این امور مفیدفایده می باشد:

الف) کم کردن رابطه با کسانی که به این باورها بی اعتقاد یا کم اعتقادند.

ب) ایجاد ارتباط با کسانی که به این باورها سخت پایبندند.

ج) تفکّر درباره آثار مثبت حجاب و آفات بی حجابی.

د) توجّه ویژه به عبادات و انجام به موقع آن ها.

ه’) عدم توجّه به تمسخر و سرزنش دیگران.

و) توسّل و استمداد از ائمه اطهارعلیهم السلام

ز) یادآوری خشنودی خداوند از عمل به دستور حجاب.

3. از همه عوامل مهم تر تربیت های خانوادگی است.

نقش خانواده در درونی کردن حجاب

به تحقیق، نخستین و مؤثرترین محیط آموزشی و تربیتیِ انسان محیط خانوادگی و اوّلین مربیان و معلّمان او پدر و مادر می باشند. کودک از بدو تولد تا سالیانی چند با خانواده در ارتباط مستقیم و انحصاری می باشد. او طریقه خوردن، سخن گفتن، لباس پوشیدن و راه رفتن را در خانواده می آموزد. سلسله اعصاب و مغز و ذهن حساس و ظریف کودک از همان آغاز تولد دقیقاً از صحنه ها، حوادث، رفتار و اعمال و حالات پدر و مادر فیلم برداری می کند و شکل می گیرد. در همین جاست که

ص: 188

جام وجود او باید لبریز از معارف ناب گردد تا در اجتماع اگر در این جام هر چیزی ریخته شود بیرون بریزد و با آن ممزوج نگردد. عدم رعایت پوشش و عفاف و ارتباط پدر و مادر با نامحرم، بدون عنایت به موازین اخلاقی و اسلامی به شدّت پایه و اساس بینش و روش او را متزلزل می کند. در بیان نقش خانواده همین بس که در رژیم گذشته علی رغم محیط آلوده بیرون تعداد کثیری از خانواده ها با مراقبت عالمانه و دقیق در سایه عفاف و حجاب و اخلاق دینی، فرزندانی پاک و متدین و پایبند به ارزش های اسلامی تربیت و تحویل جامعه دادند و هم آن ها از اوّل انقلاب نقش اثرگذار خود را ایفا نمودند. در این میان مادر به جهت برخورداری از موقعیت ویژه و استثنایی در مقایسه با سایر اعضاء خانواده تأثیر فوق العاده ای در ساختار اخلاقی فرزندان خود دارد. رسول گرامی اسلام صلی الله وعلیه وآله فرمودند:

شقاوت و سعادت هرکس از رحم مادرش آغاز می گردد.

و امام حسین علیه السلام در جریان کربلا دائم شقاوت یزید را به دامن ناپاک مادرش و دوربودن از ذلّت خود و اهل بیت علیهم السلام را به دامن های پاکی که در آن ها تربیت شده بودند، نسبت می دادند و امام صادق علیه السلام نیز می فرمودند:

خوشبخت کسی است که مادرش دارای گوهر گرانبهای عفّت باشد.

امام خمینی قدس سره می فرمودند:

ص: 189

تربیت از دامن مادر شروع می شود، آن قدر که اخلاق مادر در بچّه نورس تأثیر دارد و به او منتقل می شود، از دیگران عملی نیست. مادرها مبدأ خیرات هستند. اگر بد تربیت کنند مبدأ شرورند. یک مادر ممکن است بچّه ای را خوب تربیت کند و آن بچه یک امّت را نجات دهد، ممکن است بد تربیت کند و موجب هلاکت امّت بشود. (1)

اگر مادران بدانند که اندیشه های آن ها چه تأثیر ژرفی روی فرزندانشان می گذارد، اندیشه های خود را تعالی بیشتری می بخشند.

در این راستا خانواده ها باید به سه نکته مهم تربیتی حتماً توجّه نمایند:

1. قبل از ورود فرزند به زندگی و حتّی قبل از ازدواج خلق وخوهای ناشایست را با تمرین و امر به معروف و نهی از منکر از یکدیگر بزدایند و عادت های ناخوشایند و ناهماهنگی های اخلاقی بین خود را تا حد امکان اصلاح نمایند تا در تربیت فرزندشان اختلال به وجود نیاید.

2. از گفتن و پرداختن به هر سخنی یا هر درددلی از دوست و آشنا و اجتماع و خصوصاً گفت وگوهای دوستانه و غیردوستانه در باب رفتار با کودکان و انتقاد از رفتار یکدیگر در حضور فرزندانشان جداً احتراز نمایند.

3. همیشه به یاد داشته باشند که هرچه در کودکی در ذهن

ص: 190


1- امام خمینی قدس سره، صحیفه نور، ج9، ص136.

فرزندانشان بکارند و دائم به تغذیه مفید آن بپردازند در هنگام بلوغ و جوانی آن را درو خواهند کرد.

به این ترتیب نقش کلیدی خانواده در پرورش انسان های استوار و پایبند به فرهنگ اصیل مشخص گردید و روشن است که اگر خانواده ها از وظایف خطیر خود غافل گردند دیگر نهادهای تربیتی با زحمت طاقت فرسا و با دشواری و ضریب احتمال پایین می توانند این نقص تربیتی را جبران نمایند.

سیره عملی حضرت فاطمه علیهاالسلام و اهل بیت علیهم السلام در باب پوشش

چادر در صورتی که در میان ایرانیان معمول است (چادر بلند که تا پایین پای می رسد) در میان جامعه عرب ها معمول نبوده، ولی چیزی شبیه نیمه چادر رایج بود که ظاهراً منظور از جلباب هم که در آیات قرآن آمده، همین است. چیزی که نه مثل مقنعه و روسری کوتاه و نه مثل چادر خیلی بلند است، این چادر شاید تا کمر و کمی پایین تر می رسیده است و آن بزرگواران از آن استفاده می کردند. عرب ها لباسی داشتند به نام دِرع که پیراهنی وسیع است و ملحفه ای که همان چادر بوده است و مقنعه از روایات استفاده می شود. این بزرگواران هر سه پوشش فوق را داشتند. مقنعه را سر می کردند و درع هم پیراهن گشادی بوده که تا پشت پا می رسیده و آستین هایش بلند و گشاد بوده و

ص: 191

مقنعه آن چادری بوده که به خودشان می پیچیدند. در آداب نمازگزار هم آمده که زن در موقع نماز اگر بخواهد حجاب کاملی داشته باشد، از مقنعه و درع و ملحفه استفاده کند. (1)

بنابر نقل تاریخ، کیفیت حجاب حضرت فاطمه علیهاالسلام به هنگام خروج از منزل و ایراد خطبه معروف خود در مسجد، چنین بوده؛ مقنعه را به سر پیچید و سر و صورت و تمام بدن را با جلباب (عبا یا چادر) پوشانید و در میان جمعی از زنان قوم خود به طرف مسجد حرکت نمود. (2)

امام صادق علیه السلام فرمودند:

اِنَّ فاطِمةَ بِنتَ رَسولِ صلی الله وعلیه وآله، اِستأذَنَ عَلَیها اَعمی فَحَجَبَته؛

مرد نابینایی اجازه خواست تا بر حضرت فاطمه علیهاالسلام وارد شود.

آن حضرت خود را پوشاند. پیامبرصلی الله وعلیه وآله فرمودند: لِم حَجَبتَهُ وَ هُوَ لا یراک؟ چرا خود را می پوشانی حال آن که او تو را نمی بیند؟ حضرت عرض کردند: یا رَسولَ اللَّهِ إن لَم یرانی فَأنَا أراه وَ هُوَ یشُم السّریحَ؛ اگر او مرا نمی بیند من او را می بینم و او بو را استشمام می کند. (3)

این جمله دقیق صدیقه اطهرعلیهاالسلام بیانگر آن است که حالت زن بی حجاب در روان مرد نامحرم حتّی اگر آن مرد او را نبیند،

ص: 192


1- فرهنگ حجاب؛ بیم ها و امیدها، دفتر مطالعات دینی زنان، ص138 (زیر نظر آیت اللَّه مکارم شیرازی).
2- طبرسی، الاحتجاج، ج1، ص132؛ ابن طاووس، الظرائف، ص264. لائَت خِمارَها عَلی رَأسِها وَ اشتَمَلَت بِجِلبابِها وَ اَقبَلَت فِی لَمهٍ مِن حَفَدَتِها وَ نِساءِ قَومِها.
3- مکارم الاخلاق، ص24.

تأثیر منفی خود را خواهد گذاشت و عفّت فاطمی حتّی این اندک تأثیر را برنمی تابد.

بارها این ماجرا را شنیده ایم که: روزهای آخر عمر فاطمه علیهاالسلام به اسماء فرمودند: من از این که (پس از مرگ) زن ها را در تابوتِ سربازی که بر روی آن پارچه ای می افکنند به طوری که حجم بدن آن ها برای بینندگان مشخص می باشد، ناراحت هستم. اسماء می گوید: من آن چه را در حبشه دیده بودم که چوبی کمانی را روی تابوت قرار می دادند و پارچه را روی آن می انداختند؛ برای ایشان درست کردم. سپس حضرت فرمودند: چقدر خوب و زیبا، در این صورت دیگر حجم بدن مشخص نیست و زن از مرد شناخته نمی شود.(1) یعنی پاره تن پیامبرصلی الله وعلیه وآله حتی پس ازمرگ هم، راضی نیست حجم بدنش را نامحرم ببیند.

فاطمه صغری (دختر امام حسین علیه السلام) پس از این که کتک خورد و گشواره و مقنعه اش را کشیدند، خطاب به عمّه اش حضرت زینب علیهاالسلام گفت: آیا پارچه ای هست که با آن سرم را بپوشانم؟ (احتمالاً منظور نداشتن چادر یعنی همان جلباب است).(2)

ص: 193


1- بحارالانوار، ج81، ص250؛ وسائل الشیعه، ج3، ص221.
2- بحارالانوار، ج45، ص61.

وقتی عمر بن سعد در کوفه نزد اهل بیت علیهم السلام آمد، زنان بر او فریاد زده و گریه کردند. او به یارانش گفت: هیچ کدام از شما داخل خیمه های ایشان نشوید و به این جوان مریض (امام سجادعلیه السلام)، تعرّض نکنید. پس زنان از او خواستند که آن چه از آن ها گرفته اند، به آن ها برگردانند تا با آن خود را بپوشانند.(1)

در حین سفر مردی به نام سعد وقتی فهمید که آن ها فرزندان امام حسین علیه السلام هستند؛ از سکینه علیهاالسلام پرسید: آیا حاجتی داری؟ سکینه علیهاالسلام گفت: ای سعد به حاملان این سرها بگو: این سرها را در جلوی ما حرکت دهند تا مردم مشغول نگاه کردن آن ها شده، به حرم رسول خداصلی الله وعلیه وآله نگاه نکنند. (2)

حضرت سکینه علیهاالسلام می گوید: در خواب، حضرت فاطمه علیهاالسلام را دیدم، روبه روی او ایستاده، گریه می کردم و می گفتم: ای مادر! به خدا حق ما را انکار کردند، چادر ما را پاره کردند و حریم ما را شکستند. (3)

حضرت زینب علیهاالسلام در دربار یزید به او فرمود: ای یزید! آیا این عدالت است که زنان و کنیزان خود را از نامحرم بپوشانی و دختران رسول خداصلی الله وعلیه وآله را به اسارت گیری و پوشش از آن ها برگیری، چهره هایشان را در مقابل نامحرم آشکار سازی و در

ص: 194


1- همان.
2- همان، ص128و127؛ اللهوف، ص174.
3- بحارالانوار، ج45، ص141؛ اللهوف، ص188.

کوچه و بازار بگردانی؟ (1)

سکینه علیهاالسلام دختر امام حسین علیه السلام در مجلس یزید می گریست. یزید از او علت گریه اش را پرسید. سکینه علیهاالسلام گفت: چرا گریه نکند کسی که پوششی ندارد تا با آن صورت خود را از تو و همنشینان تو، بپوشاند؟!

تصور کنید، زنان و بچّه هایی که ماه ها در سفر بوده اند، رویارویی و جسارت سپاه دشمن را از هنگام ورود به کربلا دیده اند، از روز هفتم محرم در محاصره آب بوده اند، از شب دهم دیگر آب در خیمه ها یافت نشده، روز عاشورا آن همه شقاوت دشمن را در به شهادت رساندن عزیزانشان و حمله وحشیانه به خیمه ها مشاهده کرده اند، خسته، گرسنه، تشنه، امّا هرجا که لب به شکایت گشوده اند، تنها غصّه آن ها هتک حرمت و حریمشان و کم شدن پوششان بوده است و از شاگردان مکتب فاطمه علیهاالسلام مگر جز این انتظار می رفت!

اُسراء علی رغم گرسنگی شدید در طول راه، از پذیرفتن خوراک از مردم خودداری می کردند و حتّی کودکان را نیز از گرفتن غذا از مردم بازمی داشتند و با عزّت نفس بیان می داشتند: صدقه بر ما حرام است. امّا با این حال از فرمانده دشمن، تقاضای پوششی برای رعایت حجاب خود می نمودند.

ص: 195


1- بحارالانوار، ج45، ص134؛ اللهوف، ص182.

سخن آخر: حجاب حقّ الهی

بعضی افراد خیال می کنند که حجاب برای زن، محدودیت و حصاری است که خانواده و وابستگی به شوهر برای او ایجاد نموده است و بنابراین پندار، حجاب نشانه ضعف و محدودیت زن است، لیکن راه حل رفع این شبهه و تبیین حجاب در بینش قرآن کریم و روایات به این است که زن باید کاملاً درک کند که حجابِ او تنها مربوط به خود او نیست تا بتواند از حق خود صرف نظر کند و نیز حجاب زن مربوط به مرد هم نیست تا با رضایت مرد از حجاب صرف نظر شود. حجاب زن مربوط به خانواده هم نیست تا اعضای خانواده هم رضایت بدهند؛ بلکه حجاب زن، حقّی الهی است.

در جهان غرب و کشورهایی که به قانون غربی مبتلایند، اگر زن همسرداری آلوده شد و همسرش رضایت داد، قوانین آن ها پرونده را مختومه اعلام می کنند؛ امّا در اسلام چنین نیست. حرمت زن، به خود زن، به شوهر و به برادر و فرزندانش اختصاص ندارد و همه این ها اگر رضایت بدهند، خدا راضی نخواهد بود؛ چون حرمت زن و حیثیت زن، حق اللَّه است و خدای سبحان زن را سرمایه عاطفه آفرید که معلّم رقّت باشد و پیام عاطفه بیاورد.

اگر جامعه ای این درس رقّت و عاطفه را ترک نماید و به

ص: 196

دنبال غریزه و شهوت برود، به همان فسادی مبتلا می شود که غرب گرفتار آمده است. ازاین رو کسی حق ندارد بگوید که من به نداشتن حجاب رضایت داده ام و از این که قرآن کریم می فرماید: هر گروهی، اگر هم راضی باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید، معلوم می شود که عصمت زن، حق اللَّه است و به هیچ کسی ارتباط ندارد. قهراً همه اعضای خانواده و اعضای جامعه و خصوصاً خود زن امین امانت الهی هستند.

زن از نظر قرآن امانت دار حق خداست؛ یعنی این مقام، حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست به زن داده و خواسته است او این حق را به امانت حفظ کند؛ آن گاه جامعه مسلمانان به صورتی درمی آید که جهان در برابر آن خضوع می نماید.

جامعه ای که قرآن در آن حاکم است، جامعه عاطفه است و سرّش این است که نیمی از جامعه یعنی زنان، معلّمان عاطفه هستند؛ بخواهیم یا نخواهیم و بدانیم یا ندانیم، اصول خانواده درس رأفت و رقّت می دهد و رأفت و رقّت در همه مسائل، کارساز است؛ بنابراین، در هر بخشی و بعدی از ابعاد، برای سیر به مدارج کمال، زن و مرد تفاوتی ندارند، منتها باید اندیشه ها، قرآن گونه باشد؛ یعنی همان گونه که قرآن کمال و حجاب و

ص: 197

اندیشه و عفاف را با هم سازگار می داند، ما نیز در نظام اسلامی، کمال و حجاب را هماهنگ بدانیم؛ یعنی عظمت و کمال زنان در این است که مردانِ نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز، آنان را نبینند.

حجاب، احترام به زن است؛ اگر کسی از تشخیص اصول ارزشی عاجز باشد، ممکن است حجاب را بند بداند و حال آن که قرآن کریم در بیان فلسفه حجاب می فرماید: «این دستور برای این است که زنان (محترم) شناخته شوند و مورد اذیّت قرار نگیرند.»(1)

و آخر دعوانا ان الحمدللَّه رب العالمین

ص: 198


1- زن در آیینه جلال و جمال، عبداللَّه جوادی آملی، ص350.

منابع

- قرآن.

- نهج البلاغه.

1. اجوبةالاستفتائات، حضرت آیت اللَّه خامنه ای، رهبر معظم انقلاب.

2. احکام دختران، محمد وحیدی.

3. احکام دین، محمد حسین فلاح زاده.

4. احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، سید مسعود معصومی.

5. آسیب شناسی دینی فمینیسم، سید حسین تقوی دهاقان.

6 . الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، محمد تقی سبحانی.

7 . بار سنگین زنان شاغل، شرلی اسلون فیدر، مترجم، مینا اعظامی.

8. بحارالانوار.

9 . پاسداران حجاب، محمد مهدی تاج لنگرودی.

ص: 199

10 . پوشاک اقوام مختلف، براون و اشنایدر، ترجمه یوسف کیوان شکوهی.

11. پوشاک زنان در ایران، جلیل ضیاءپور.

12. تاریخ تمدن، ویل دورانت.

13. تحلیلی بر روابط دختر و پسر، علی اصغر احمدی.

14. تفسیر المیزان.

15. تفسیر نمونه.

16. تفسیر نور.

17 . توضیح المسائل مراجع، سید محمد حسین بنی هاشمی خمینی.

18 . جریان شناسی دفاع از حقوق زن، ابراهیم شفیعی سروستانی.

19. حجاب از دیدگاه قرآن و سنت، فتحیه فتاحی زاده.

20 . حجاب بیانگر شخصیت زن، محمدی اشتهاردی.

21. حجاب در ادیان الهی، علی محمدی آشنایی.

22 . حجاب غنچه ها، ج4-1 (کودکان) رضا شیرازی.

23. حجاب میوه شناخت، سید مسعود آقایی.

24. حجاب و کشف حجاب در ایران، فاطمه استاد ملک.

25. حجاب و نقش آن در سلامت روان، عباس رجبی.

26. خانواده متعادل، دکتر محمد رضا شرفی.

27. درآمدی بر ظنام شخصیت زن در اسلام، محمد رضا زیبایی نتژاد و محمدتقی سبحانی.

ص: 200

28. دفاع از حقوق زن، محمد حکیمی.

29. روانشناسی زن در نهج البلاغه.

30. زن از دیدگاه ادیان و مکاتب، حوزه علمیه خواهران.

31. زن در آیینه جمال و جلال، آیت اللَّه جوادی آملی.

32. سایت باشگاه اندیشه WWW.bashgah.net سایت حوزه WWW.hawzah.net.

33 . سخنرانی های مقام معظم رهبری.

34. صحیفه نور.

35. عطر عفاف، ناهید طیبی.

36. غررالحکم.

37. فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، حداد عادل.

38 . فرهنگ حجاب، جعفر شیخ الاسلامی.

39 . فلسفه حجاب، علی محمدی آشنایی.

40. فلسفه حجاب، شهید مطهری.

41. کشف حجاب، زمینه ها، پیامدها و واکنش ها، مهدی صلاح.

42. لهوف.

43. مسائل ازدواج و حقوق خانواده، علی اکبر بابازاده.

44. مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع تقلید، سید محسن مسعودی.

45. مستدرک الوسائل.

46. من لایحضره الفقیه.

ص: 201

47 . نظام حقوق زن در اسلام، شهید مطهری.

48 . نهج الفصاحه.

49 . واقعۀ کشف حجاب، دفتر مطالعات تاریخ معاصر ایران.

50. واقعه کشف حجاب، سازمان اسناد انقلاب اسلامی.

ص: 202

مجموعه کتب فقه زندگی

1. احکام مسجد ................................. منتشر شده است

2. احکام تاکسیرانی.................... منتشر شده است

3. احکام معاملات ملکی .......................... منتشر شده است

4. احکام پرستاری .......................... منتشر شده است

5. احکام اعتکاف .................................... منتشر شده است

6. احکام کشتیرانی............................... منتشر شده است

7. احکام تالارهای پذیرایی...................... منتشر شده است

8. احکام ورزش بانوان.............................. منتشر شده است

9. احکام مدیرت وکارمندی.................... منتشر شده است

10. احکام انتخابات....................................منتشر شده است

11. احکام قنادیها...................................... منتشر شده است

12. احکام سینما............................... ......... منتشر شده است

ص: 203

13.احکام عکاسی.........................................منتشر شده است

14.احکام آرایشگری...................................منتشر شده است

15.احکام هتل داری.................................منتشر شده است

16.احکام مسکن ...............................منتشر شده است

17.احکام جشن وشادمانی.................منتشر شده است

18.احکام وآداب حجاب وعفاف .........منتشر شده است

19.احکام تعلیم وتربیت ..........منتشر می شود

20.احکام مخابرات واینترنت ......منتشر می شود

21.احکام نانوایی.............منتشر می شود

برای تهیه آثار فوق با ما به نشانی: قم، میدان معلم، بلوار سمیه، 16 متری عباس آباد جنب مدرسه شهیدین، انتشارات نورالسجاد تماس بگیرید.

تلفن :7835554-0251 و09127510529

ص: 204

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109